همسایهی دیوار به دیوار تو هستیم |
عمریست که همسایه، گرفتار تو هستیم |
ما دور مـــــدار حــــرمت مثل کبــوتر |
حیـــران همین نقطه پـــرگار تـــو هستیم |
مثل پر این پرچم سبزی که تـو داری |
سـرگشته و سـر داده، هوادار تو هستیم |
*****
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةَ الْمَعْصُومه علیهاالسلام
آمدهام، تا در سایهسار محبت و کرامتت، جان بگیرم...
کبوترانه آمدهام تا شاید لحظهای بر گنبد طلایی نگاهت بیاسایم و از دست مهربانیات، آب و دانهام دهی!
حرم، محو تماشای حضور عاشقان است و ضریح، کعبه آمال دلهای سوخته!
همه به دور سفره کرامتت حلقه زدهاند و سفره دل با تو گشودهاند که تو، خوبِ خوب میشنوی و خوبتر پاسخ میدهی...
هرکس، به هر زبانی و به هر شیوهای، با تو سخن میگوید؛ نام سبز توست که بر کویر لبها جوانه زده است. ای دختر بابالحوائج...
ای فرزند بهشت، ای فرزند ساقی کوثر، ای فرزند طوبی...
زیارتنامه میخوانم و در هر کلمه، در بزرگیات محو میشوم؛ چقدر عظمت تو جریان دارد...
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجِه...
چه اصالتی دارید بانو؛ شجرهنامهتان عجیب نورانی است، دختر فاطمه علیهاالسلام...
اصلاً چقدر به مادرتان زهرا شباهت دارید.
ای عالِمه دوران، شنیدهام که در مکتب آسمانیتان، عالمان بسیاری، جرعه معرفت نوشیدهاند.
تاریخ، دوباره تکرار شد و شما، فاطمه ثانی لقب گرفتی.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلیَّ اللّه...
هزاران پنجره روشن و هزاران درود بیپایان، تقدیم تو ای دختر حجت خداوند، دختر برگزیده عالم، بریده شده از معصیتها، پاک شده از گناهها...
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلیِّ اللّه...
سلام بر تو ای خواهر بزرگوار حجت خداوند... سلام بر تو و بر تمام لحظههایت؛ همان لحظههایی که به جستجوی برادر و به شوق دیدار امام خویش، منزل به منزل، راه وصال پیمودید و درست مثل عمه بزرگوارتان، پیامبر دیگری شدید تا پیام مظلومیت برادر و حقانیت ولایت را به گوش غیرت هستی فریاد کنید.
ای شفیعه روز جزا...
چه میشود، لحظهای کوتاه، میهمان کرامتت شوم؟
چه میشود زیارت مرا هم قبول کنی؟
چه میشود یا کریمهی اهل بیت؟!
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةَ الْمَعْصُومه...
چه نیکو انتخاب و چه نیکو دلیلی است نامگذاری سالروز ولادت با سعادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) به نام دختران. این سالروز فرخنده را به شما دختران ایران زمین، تبریک و تهنیت عرض مینماییم.
ما برای این چادر داریم میرویم!
بیمارستان از مجروحین پر شده بود.
حال یکی از آنها خیلی بد بود...
رگهایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.
وقتی دکتر این مجروح را دید، به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.
من آن زمان چادر به سر داشتم.
دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحتتر بتوانم مجروح را جابهجا کنم...
مجروح که چند دقیقهای بود به هوش آمده بود، به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم میرویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد، در بدترین و سختترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس
روایت قرائتی از پاسخ رهبرانقلاب درباره تایید صلاحیت موسوی
حجت الاسلام محسن قرائتی عصر سه شنبه در جمع اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاههای استان لرستان با تاکید بر ضرورت فرا گرفتن درس بندگی خداوند اظهار داشت: متاسفانه موضوعی که امروز در دنیا وجود دارد توجه صرف به زندگی و عدم توجه به درس بندگی است.
وی با بیان اینکه انسانها امروز درس زندگی را بلد هستند اما درس بندگی را بلد نیستند ادامه داد: متاسفانه امروز انسانیت و معنویت در دنیا کمرنگ شده است.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور خطر دنیا را کمبود معنویت عنوان کرد و گفت: در این راستا باید درس بندگی و عبادت را فرا بگیریم چرا که عبادت پنجره رو به سمت غیب و معنویت است.
حجت الاسلام قرائتی با بیان اینکه در قرآن کریم 115 کلمه دنیا و 115 کلمه آخرت آمده است، عنوان کرد: این امر به این معناست که درس زندگی و بندگی همواره باید با یکدیگر باشد.
وی با تاکید بر اینکه در عبادت نیز باید رضای خداوند مدنظر قرار گیرد، افزود: به طور حتم هر چیزی که رضای خداوند در آن باشد عبادت محسوب می شود.
این مفسر برجسته قرآن با تاکید بر داشتن نیت سالم در انجام کارها، عنوان کرد: به طور مثال اگر نیت خیر در انتخابات سال 88 وجود داشت فتنه به وجود نمی آمد و برخی یکدنده نمی شدند که باید رئیس جمهور شوند.
حجت الاسلام قرائتی همچنین به موضوع ثبت نام میر حسین موسوی در انتخابات سال 88 اشاره کرد و گفت: در این زمینه از آقای جنتی به عنوان رئیس شورای نگهبان پرسیدم که چرا اجازه دادید میرحسین در انتخابات ثبت نام کند چون وی با رهبری مشکل و زاویه دارد که آقای جنتی به مشورتی که با مقام معظم رهبری در رابطه با عدم ثبت نام ایشان داشته بود اشاره کرد و گفت که رهبر معظم انقلاب گفتند که نه، شرعا جایز نیست.
وی ادامه داد: این واکنش مقام معظم رهبری این موضوع را می رساند که ایشان حتی با اینکه می داند میر حسین با او زوایه دارد ولی می گوید که رضای خدا نیست که از ثبت نام وی جلوگیری به عمل آید.
وی همچنین عدم وجود اخلاق را مشکل جامعه دانست و ادامه داد: متاسفانه علم ما در ایران شکست خورده به گونه ای که هرچه باسوادتر می شویم بدتر می شویم.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به وضعیت دانشگاههای کشور در زمینه اخلاق عنوان کرد: متاسفانه امروز شاهد سقوط اخلاق در برخی دانشگاهها هستیم و آنچه که می تواند ما را بسازد نماز است.
حجت الاسلام قرائتی به غفلت موجود در حوزه آموزش و پرورش اشاره کرد و با طرح این سوال که خداوکیلی چند درصد از این کتابها نیاز جامعه را برطرف می کند؟ ادامه داد: این امر یک غفلت بسیار بزرگ است و برخی به خاطر داشتن بالاترین غفلت باید مدال بگیرند.
وی تاکید کرد: در نظام آموزشی باید موضوعاتی تدریس شود که واجب و مستحب باشد، همچنین مشکلات فردی و جامعه را برطرف کند.
این مفسر برجسته قرآن با تاکید بر ارتباط عمیق و خصوصی با دانشجویان و همچنین دانش آموزان توسط معلمان و اساتید، عنوان کرد: گاهی اساتید باید با شاگرد خود خصوصی صحبت کند و یک ارتباط خصوصی با او داشته باشد.
حجت الاسلام قرائتی با تاکید بر اینکه اساتید نباید قانع به درس، ترم و واحد باشند، بیان داشت: در صورتی که اساتید نمی توانند پاسخ سوالی از دانشجوی خود را بدهند او را به یک اسلام شناس معرفی کنند تا زمینه پاسخگویی به موضوعاتی که ذهن او را درگیر کرده فراهم آید.
قابل توجه دولتمردان:لطفاً کمی به آراء و عقاید ابوریحان بیرونی عمل نمایید!
پایگاه خبری تحلیلی قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: ابوریحان بیرونی، بی شک یکی از نظریه پردازان قرن 3 و 4 هجری سرزمین ایران می باشد، به نحوی که آراء و نظریات سیاسی- اجتماعی وی با رنگی اسلامی- ایرانی در هر زمانی قابلیت استفاده را داراست.
وی که روشش در رسیدن به عقاید خارق العاده اش اکثراً تجربی و علمی بوده است، نظراتی بسیار پسندیده در باب ویژگی ها و کارکرد دولت را از خود برجای نهاده است به نحوی که غلامحسن مقیمی می نویسد: ماهیت مباحث انسان شناسی و در پی آن جامعه شناسی بیرونی که ترکیبی از نیروهای متضاد است، مفهوم عدالت را تا سر حد عالی ترین فضیلت فردی و اجتماعی ارتقا می دهد؛ از این رو، عدالت اقتصادی و سیاسی را بالاترین فضایل و کمالات جامعه تلقی می کند که حکومت متکفل تأمین آن است؛ و مهم ترین کار ویژه ی حکومت حضرت مهدی (عج) را اجرای عدل و داد می داند؛ بدین ترتیب غایت حکومت نیز عدالت گستری است.
فلسفه پول عدالت است، نه ذخیره
بیرونی در مقدمه کتاب الجماهر فی الجواهر، عدالت اقتصادی را یکی از مهم ترین وظایف حکومت بر می شمارد و در ضمن مباحث خود درباره پول و ضرورت کنترل دولت بر ضرب سکه و جلوگیری از کنز و جعل آن، فلسفه پیدایش پول را برقراری عدالت و مساوات میان دارا و فقیر و توزیع عادلانه ثروت در جامعه می شمارد. در جای دیگر، وقتی از لزوم «خزانه داری» برای حکومت بحث می کند، خزانه را به عنوان انباشت کنز و سرمایه نمی داند، بلکه از آن به عنوان ثروت عمومی برای استقرار مساوات و عدالت اجتماعی و از بین بردن فقر و شکاف اقتصادی نام می برد.
شهروندان امنیت اجتماعی می خواهند!
از نظر بیرونی، مبنای زندگی مدنی «امنیت اجتماعی» است؛ از این رو، «وظایف انسانی حکومت، برقراری رفاه و آسایش عمومی و دفاع از حقوق اجتماعی شهروندان» است؛ اما به لحاظ جامعه شناسی شاید یکی از دلایل مهم توجه بیرونی به مسأله امنیت، اوضاع نابسامان دولت ها و حاکمیت های سیاسی عصر بیرونی است. چرا که وی در طول زندگی اش شاهد ظهور و سقوط دست کم شش دولت مسلمان بوده است.
وظیفه دولت مردان عمران و آبادی است
بیرونی هر وقت از حکومت های عادل بحث کرده به نوعی مهم ترین خصیصه آن ها را گسترش علم، اصول صناعات و شهرنشینی ذکر نموده است به نحوی که بیان می دارد:
پیشدادی [پادشاهان عادله ایران باستان] است و آنان کسانی بودند که همه زمین را مالک شدند و شهرهایی به پا نمودند و معادن را استخراج کردند و اصول صناعات را نیز به دست آوردند و در دوره فرمانروایی خود روی زمین عدل و داد نمودند، و نیز در مواردی که از وظایف خواص و حاکمان جامعه بحث می کند، «آبادگردانی» و «عمران زمین و برپایی سیاست و مدنیت و رام سازی عوامل و پدیده های طبیعی و جانوران برای تأمین نیازهای مختلف انسان» و در یک کلمه «ایجاد تمدن» را از مهم ترین کارهای ویژه ی آنان تلقی می کند.
برپایی رسوم و مقررات دینی و ملی
جامعه سیاسی دارای دو منبع تغذیه است: یکی، دین که مجموعه ای از قوانین ثابت و غیرمتغیر است و دیگری، عقل که مجموعه ای از مقررات متغیر است که عرف عقلا براساس نیازمندی های زمان و مکان وضع می کنند؛ ولکن در اثر تحولات زندگی بشری کارآیی خود را از دست می دهند؛ از این رو، بر قشر عقلا و حاکمان جامعه است تا براساس مصالح جدید، قوانین جدید را وضع و آن ها را اجرا کنند.
بیرونی ضمن اشاره به کار ویژه جامعه پذیری اعیاد ملی و مذهبی می نویسد: اعیاد «دنیوی، اعیادی مقدس است که پادشاهان و بزرگان دین آن ها را وضع کرده تا موجب شادمانی، دوستی و دعای خیر مردم شود... و اطاعت و خدمت گزاری خود را نسبت به پادشاهان اظهار کنند». بدین سان، رسوم و مقررات دینی و ملی نه تنها لازم است، بلکه برای جلب مشارکت اجتماعی و سیاسی مردم می بایست همه ساله اجرا گردد.
از منظر ابوریحان، حاکمان می بایست در ضمن اجرای قوانین عمومی و حکومتی، مقررات دینی را نیز اجرا کنند؛ از این رو درباره معاویه که به صادرات کالاهای غیرمشروع مبادرت ورزیده با لحن اعتراض می نویسد: «و این بیع از آن برگزید که دینار به دینار فروخته باشد و از آفت اخیر در حکم ایالت [حکومت] و نه دیانت اعراض کرد»، کما این که به سلطنت بنی عباس که در اواخر عمر خود فقط به اجرای امور دینی و اعتقادی مردم می پرداختند و قدرت لازم را برای سلطنت دنیوی مردم نداشتند، اعتراض می کند. بنابراین وی اجرای هر نوع قوانین (عقلی و شرعی) را لازم و مکمل همدیگر می دانست. بیرونی در ضمن بحث از خاستگاه حکومت های یونان باستان که «سنت ها و قوانین خویش را از حکمای خود اخذ می کرده اند» و هندوان که قوانین آن ها را «رُس های حکیم» صادر می کردند، با لحن نقادانه می گوید شهروندان جامعه هرگز از مقررات و آداب شرع و رسولان بی نیاز نخواهند بود؛ لذا ایشان هم اجرای قوانین عقل که دارای ماهیت «رشد» و تغییر است را ضروری می داند و هم مقررات شرع را که همراه «تعب و مشقت... و [دارای ماهیت] ثابت و بقا» است را لازم می داند.
اگر عدالت باشد مردم همکاری می نمایند!
از دیدگاه بیرونی، اگر زمام داران عادل باشند قلب ها به سوی آنان جذب و در پیش آمدهای روزگار به او پناه می آورند، و این تضمین کننده ثبات ارکان حکومت بوده و موجب پیوند محکم بین شهریاران و دولتمردان و شهروندان می گردد، چون اگر غیر از این باشد جامعه متشتّت و معارض با حاکمیت می شود و برای آرمان ها و خواست های خود، متوسل به خشونت می شود؛ از این رو، وی علت قیام علیه پادشاهی یزدگرد بن شهریار (پادشاه ایرانی) را «غلبه اشخاصی که مستحق این مقام نبودند» ذکر می نماید و همچنین در مورد ذی القرنین، علت دولت مقتدر وی را داشتن صفات پسندیده که شایسته زمام داران بزرگ است می داند.
همچنین وی از حکومت شمس المعالی که دارای صفات شایسته رهبری از جمله عدم ظلم، دیانت، عدل و انصاف، فروتنی و تدبیر است، با تمجید و احترام نام می برد و در کتاب الجماهر فی الجواهر نیز به انسانیت، مروت و فتوت اشاره می کند و آن ها را لازمه زمام داری دانسته که باید بر رفتار حکمرانان و رهبران جامعه حاکم باشد، چرا که حکومت شرافت ذاتی دارد و حاکمان به تعبیر ابوریحان باید «عصامی» باشند نه «عظامی». تنها در این صورت است هر مشقتی را برای آسایش خلق، فروتنانه تحمل می کنند و زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازند که خود موجب اعتماد مردم به حاکمان و ایجاد دوستی و محبت بین زمام داران و مردم می شود که نتیجه آن استحکام و دوام دولت است.
منابع:
1- ابوریحان بیرونی، المجاهر فی معرفة الجواهر؛ صص75، 79، 82- 84، 99- 101.
2- ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه؛ صص203، 324.
3- غلامرضا جمشیدنژاد. فلسفه، اقتصاد و اجتماع، نشریه آیینه میراث، 1376.
4- غلامحسین مقیمی. زندگی و اندیشه سیاسی ابوریحان، نشریه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع)، 1381.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی