سفارش تبلیغ
صبا ویژن
aliakbarkhodabakhshi
ارسال شده در سه شنبه 92/6/19 ساعت 8:22 ص توسط علی اکبرخدابخشی

گاو نُه من شیرده نباشیم!

 


برادر و خواهرى که مسئولیتى را پذیرفته‌اى، کار ارباب رجوع را به فردا و فرداها موکول نکن، اگر در ساعت ادارى رجوع کرده، وظیفه تو است که گره از کارش بگشایى، و اگر خارج از ساعت ادارى است، بزرگوارى کرده و مشکلش را حل نما، و مواظب باش که منت نگذارى.

 


نمایشگاه جلوه‌های خدمت ماندگار در قم

اقتصاد هر مملکتى متوقف بر کار است: کار تولیدى، کار توزیعى و کار خدماتى. از نظر اسلام، قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) کارهاى خدماتى ـ نظیر اداره‌ها ـ اهمیت بیشترى دارد؛ تا جایى که مى‌توان گفت: عبادتى بالاتر از خدمت به جامعه نیست.در روایتى آمده است: «برآوردن حاجت مردم ، مساوى با هفتاد، حج مقبول است». این روایت به طور پى در پى و متواتر، نقل شده است.

سعى و کوشش پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) این بود که گره‌اى از کار مسلمانى باز کند. یا اگر امیرالم?منین (علیه السلام) گره‌اى از کار یک مسلمانى مى‌گشود، برایش از نماز شب خوشحال‌کننده‌تر بود. از تاریخ و سیره پیامبر و ائمه (علیهم السلام) به خوبى استفاده مى‌شود که بى‌تفاوت بودن در کار مسلمانان، توهین کردن به آنان، به اندازه‌اى براى آن بزرگواران ناراحت کننده و غم انگیز بوده که حتى اگر فرزندشان از دنیا مى رفت، آن اندازه ناراحت نمى‌شدند.

 

خدمت خالصانه

کار اداریان خدمت به مردم و سامان‌دهى کار آنان است. این قشر عظیم و محترم همیشه در فکر آنند که گره‌اى از کار فرو بسته خلق خدا بگشایند. اما نکته این جاست که اگر بخواهند این کارها پربرکت و جاویدان شود و در دنیا و آخرت به کارشان بیاید باید با اخلاص هم آغوش گردد. از همین روست که در اینجا اندکى درباره این موضوع بحث مى‌کنیم.

خلوص واژه‌اى است که همواره تقدس و نورانیت و نجات را به همراه دارد. در مقابل خلوص، ریا و تظاهر است که هر گاه این کلمه را تصور مى‌کنید نامیمونى و ظلمت در ذهنتان تداعى مى‌شود. نتیجه و معناى این دو واژه از حیث تأثیر در جامعه به اندازه‌اى بزرگ و وسیع است که حتى به لفظ خود نیز سرایت کرده و آن را مقدس و نامقدس نموده است.

وقتى به قرآن و روایت اهل بیت(علیهم اسلام) رجوع مى‌کنیم، مى‌بینیم که در مورد کسب خلوص و پرهیز از ریا و تظاهر تأکید فراوان شده است.

اهل بیت (علیهم السلام) تلاش فراوان داشتند که چشم ارباب رجوع، و مستمندان و گرفتاران به چشم آنان نیفتد که در نتیجه خجالت بکشند، از این رو، همیشه سعى مى‌کردند که در نیمه‌هاى شب به سراغ محرومان رفته و نیازهاى آنان را برطرف کنند؛ به طورى که محرومان متوجه نمى‌شدند چه کسى است که به یارى آنان مى‌شتابد. زمانى یاور و حامى‌شان را مى‌شناختند که نعمت از دستشان مى‌رفت

عمل، هر چه که کوچک باشد، اگر خلوص را به همراه خود داشته باشد ارزش پیدا مى‌کند، حتى ارزشش از دنیا و آنچه در آن است بیشتر و بزرگ‌تر مى‌شود.

در روایت مى‌خوانیم روز قیامت شخصى را که عمرش را وقف مردم نموده و با زبان پول و قدم و قلم شبانه روز براى مردم کار کرده است، در محضر عدل الهى حاضر مى‌کنند و از او مى‌پرسند: چه کاره بودى؟ مى‌گوید: خدمت‌گذار خدا بودم و اصلا زندگى‌ام را صرف مردم کردم و خطاب مى‌رسد: درست است که چنین بودى اما کارهایت براى خدا نبود، بلکه به خاطر این بود که شهرت و موقعیت اجتماعى کسب کنى و عملت ریا داشت. سرانجام دستور مى رسد که او را هم داخل آتش کنید.

ریا دل را تاریک و عمل را باطل مى‌سازد و انسان را از جامعه طرد مى‌کند. هیچ کس انسان ریاکار و زبان‌باز را دوست ندارد. انسان ظاهر‌ساز مى‌کوشد تا خود را بالا ببرد اما هم در میان مردم منفور مى‌شود و هم از نظر خدا مى‌افتد. رنگ خلوص، رنگ بسیار زیبایى است؛ بیایید کارى کنیم که همگى در زندگى به این رنگ، مزین باشیم.

خدمت

انسان الهى مى‌خوابد تا خستگى را از تن دور کرده و آمادگى براى کار پیدا کند. مى‌خورد تا نیرو بگیرد؛ حال اگر طلبه و محصل است براى تحصیلش، اگر ادارى است براى راه انداختن کارهاى ارباب رجوعش، و اگر کارگر است براى کار کردن و به حرکت در آوردن چرخ‌‌هاى اقتصاد جامعه و ... شما هم مى‌توانید فعالیت کنید، کاردان باشید، با مردم مدارا کنید، تا مى‌توانید گره از کار مردم بگشایید، با اخلاق اسلامى برخورد کنید و سعى نمایید که همه این‌ها را براى خدا انجام دهید.

هر کدام از ما از همین لحظه مى‌توانیم براى کسب اخلاص تلاش کنیم؛ یعنى زمانى که از خانه قدم بیرون مى‌گذاریم بگوییم: خدایا! براى خدمت به خلق تو مى‌خواهم به اداره و محل کار بروم و هنگامى که وارد محل کار شدى با خدایت پیمان ببندى که خدایا! براى رضا و خشنودى تو مى‌خواهم با بندگانت ـ که ارباب رجوع من هستند ـ برخورد انسانى داشته باشم، و به خاطر تو مى‌کوشم که مشکل انسان‌هاى گرفتار را حل کنم.

 

پرهیز از منت گذارى

على (علیه السلام) به مالک اشتر مى فرمایند: «ایاک و المن على رعیتک باحسانک ... فان المن یبطل الاحسان؛ مبادا هرگز با خدمت‌هایى که انجام دادى بر مردم، منت گذارى ... زیرا منت نهادن پاداش نیکوکارى را از بین مى‌برد.

اهل بیت (علیهم السلام) تلاش فراوان داشتند که چشم ارباب رجوع، و مستمندان و گرفتاران به چشم آنان نیفتد که در نتیجه خجالت بکشند، از این رو، همیشه سعى مى‌کردند که در نیمه‌هاى شب به سراغ محرومان رفته و نیازهاى آنان را برطرف کنند؛ به طورى که محرومان متوجه نمى‌شدند چه کسى است که به یارى آنان مى‌شتابد. زمانى یاور و حامى‌شان را مى‌شناختند که نعمت از دستشان مى‌رفت.

راوى نقل مى‌کند که: در تاریکى شب از کوچه عبور مى‌کردم دیدم شخصى در حالى که بارى بر دوش حمل مى‌کند نقش زمین شد، نزدیکش رفتم و دیدم که امام صادق (علیه السلام) است، و سفره نانى که بر دوش داشت پخش زمین شده است.

سعى و کوشش پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) این بود که گره‌اى از کار مسلمانى باز کند. یا اگر امیرالم?منین (علیه السلام) گره‌اى از کار یک مسلمانى مى‌گشود، برایش از نماز شب خوشحال‌کننده‌تر بود. از تاریخ و سیره پیامبر و ائمه (علیهم السلام) به خوبى استفاده مى‌شود که بى‌تفاوت بودن در کار مسلمانان، توهین کردن به آنان، به اندازه‌اى براى آن بزرگواران ناراحت کننده و غم انگیز بوده که حتى اگر فرزندشان از دنیا مى رفت، آن اندازه ناراحت نمى‌شدند

ممکن است به ذهن بسیارى از افراد، خطور کند که امامان ما در تاریکى شب و یا غیر مستقیم به بیچارگان، رسیدگى مى‌کردند تا ریا از آنان سر نزد، اما به یقین مى‌توان گفت که قضیه این نیست، زیرا ریا درباره آن بزرگواران معنا ندارد، بلکه مى‌خواستند که طرف مقابل خجالت نکشد.

 

گاو نه من شیر نباشیم!

برادر و خواهرى که مسئولیتى را پذیرفته‌اى، کار ارباب رجوع را به فردا و فرداها موکول نکن، اگر در ساعت ادارى رجوع کرده، وظیفه تو است که گره از کارش بگشایى، و اگر خارج از ساعت ادارى است، بزرگوارى کرده و مشکلش را حل نما، و مواظب باش که منت نگذارى.

در میان عوام مشهور است که مى‌گویند: بعضى گاو نه من شیر هستند؛ بعضى از گاوها شیر زیادى مى‌دهند، اما وقتى که مى‌خواهى شیر را بردارى یک لگد مى‌زند و همه شیرها را به زمین مى‌ریزد! کسى که کارى و خدمتى براى شخصى انجام مى‌دهد و منت بر سرش مى‌گذارد همانند گاو نه من شیر است که زحمتش را کشیده و وظیفه‌اش را انجام داده، اما با یک منت همه را نابود کرده است. فرق گاو با انسان منت‌گذار، این است که گاو فقط نتیجه و حاصل زحمتش را نابود مى‌کند اما انسان با منت گذاشتن، علاوه بر اینکه پاداش عملش را باطل و نابود مى‌کند، مرتکب گناه نیز مى‌شود، منت گذاشتن، اجر و ثواب را حبط و محو مى‌کند.





مطلب بعدی : ما به شما رأی ندادیم؛ اما...       
پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی


Online User