حسد در قرآن
اول که خواستم شروع به نوشتن کنم یه عالمه کلمات قلمبه سلمبه توی سرم بود که براتون بنویسم و منظورم رو برسونم راستش یه چند خطی هم نوشتم ولی بعدش با خودم گفتم نیازی به این تکلفها نیست وقتی درد مشترکه و همه یه جورایی مبتلا بهشیم.
اول که خواستم شروع به نوشتن کنم یه عالمه کلمات قلمبه سلمبه توی سرم بود که براتون بنویسم و منظورم رو برسونم راستش یه چند خطی هم نوشتم ولی بعدش با خودم گفتم نیازی به این تکلفها نیست وقتی درد مشترکه و همه یه جورایی مبتلا بهشیم.
بهتره ساده بگم که قصدم در سلسله مقالات اخلاق نورانی چیه؛ خیلی وقتها ممکنه خیلی از ما آدمها عمر طولانیای رو زندگی کنیم ولی انقدر سرمون به زندگی دنیا و مشغلههای تمومنشدنی اون گرم میشه که دیگه وقتی نمیکنیم که بخوایم یه نگاهی به خودمون و اون چیزی که هستیم بکنیم که اگه این کار رو بکنیم چیزای عجیبی میبینیم که گاهی باورش برای خودمون هم سخته! اگه واقع بین باشیم و نخوایم اشتباهات و صفات ناشایستی رو که در وجود ما جا خشک کرده توجیه و انکار کنیم با یه بررسی خیلی ساده و
ابتدایی به این نتیجه میرسیم که این مرتبه از انسانیت و اخلاق که سالهاست در اون قرار گرفتیم خیلی هم مطلوب و جالب نیست و شاید نیاز به یک بازنگری اساسی و یا تغییرات محسوسی داشته باشه.
هر کسی که این نوشته رو میخونه میتونه با خودش یه حساب سرانگشتی سادهای بکنه و بعد تصمیم بگیره که آیا میخواد با ما توی این مسیر نورانی همراه بشه یا نه؟! آخه میدونی وقت زیادی برای این پا و اون پا کردن نداریم! اصلا مگه کسی هست که بدونه چقدر برای رشد و تکامل توی این دنیا وقت داره که بخواد امروز و فردا بکنه. اگه تو هم برات مهمه و دوست داری که رذائل درونت رو یکی یکی بشناسی و با حوصله و توکل درمانشون کنی و یه روزی برسه که احساس کنی حتی از یکی از این زشتیهای روحی رها و پاک شدی برای همتت یه یاعلی میخوام !
شاید با خودت بگی میترسم اگه رو بدی هام زوم بکنم و دست روی دونه دونهاش بذارم از همین زندگیای هم که دارم ناامید بشم چون اون وقت دیگه میدونم چقدر آدم بدیام! جه اخلاقای زشتی دارم، چه چیزهایی در من هست که دیگران رو ناراحت میکنه و میرنجونه .... ولی من بهت میگم نگران نباش این شور اگه در هر کدوم از ما به وجود بیاد و تداوم داشته باشه نتیجه اش نوره! نور و سرور! نوری که خدا به مجاهدان در راه خودش هدیه میکنه. جنگ و جهاد با بدیهای درون، همونطور که مولا علی علیه السلام گفته از هر جنگ و جهادی بزرگتره! بی خود نیست که گفتن جهاد اکبره!
پس لبخند بزن مجاهد!!
دیگه فکر کنم خیلی حرف زدم.
مخلص کلام: حتی اگه این نوشته من یه مخاطب بیشتر نداشته باشه بازم برام خیلی مهمه که تو این مسیر یه نفر به فکر افتاده باشه، یه نفر به یاد آورده باشه که وقت برای خوب بودن زیاد نیست، خیلیها بودن که تا دیروز کنار ما مینشستن و باور نمیکردیم که روزی نباشن ولی برخلاف باور ما دیگه نیستن پس قدر لحظههایی رو که بهمون فرصت دادن تا باشیم،... تا خوب باشیم ...تا پاک باشیم، بدونیم. برای بهتر شدن تلاش کنیم که اگه به آخر راه هم نرسیدیم به خدا بگیم که ما تصمیم داشتیم به سوی تو بیایم و یک قدم هم برداشتیم... !!
اما قرار ما:
قرار ما این خواهد بود که هر هفته با یک مقاله به این موضوع بپردازیم و یک به یک تا جایی که توفیق داشته باشیم رذائل اخلاقی رو بررسی کنیم و فضائلی رو که معمولا در برابر هریک از این رذائل قرار دارند اشاره کنیم. در این راه ممکنه یک رذیله چند نوشته ما رو به خودش اختصاص بده تا ان شاءالله با مطالعه این مطالب که از قرآن و حدیث و نظرات مفسران و دانشمندان اخلاق انتخاب میشه ما رو به فکر بیندازه و در خود جستجو و مداقه کنیم و نقائص اخلاقی رو برطرف کنیم و البته باید بگم موضوعات انتخابی ما از صفاتی است که در قرآن کریم به آنها اشاره شده.
و اما چون مطلب امروز ما بیشتر به مباحث مقدماتی گذشت اشاره ای به تعریف حسد و آیات مربوط به اون میکنیم و توضیح بحث رو به شماره آینده موکول میکنیم.
و اما؛
حسد
دیگر از محرّمات حسد است و حسد از عوامل غیبت است. شخص حسود به مقتضای حسادتی که دارد همواره در صدد عیب جویی و تحقیر محسود است و از این راه حس خود خواهی خویش را اشباع میکند. کسی که با این انگیزه (حسد) غیبت میکند گرفتار سه عذاب میشود: عذاب روحی، عذابی به خاطر گناه حسادت وعذابی دیگر از جهت گناه غیبت.
تعریف حسد
راغب اصفهانی میگوید:
حسد آرزوی زوال نعمت از کسی است که سزاوار داشتن نعمت است و شخص حسود علاوه بر آرزوی قلبی چه بسا کوشش در زوال آن نعمت میکند.
در روایات آمده است: م?من اهل غبطه است و منافق حسد میورزد.
حسد در آیات قرآن
أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیما (54 نساء)
آیا یهود حسد میورزند نسبت به مردم (به پیامبر و خانوادهاش و یا به مسلمین از این که خداوند آنان را از فضل خویش برخوردار کرده است؟ به تحقیق ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنها حکومت و سلطنت عظیمی عطا کردیم.
وَدَّ کَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر (109 بقره)
بسیارى از اهل کتاب -پس از اینکه حق برایشان آشکار شد- از روى حسدى که در وجودشان بود، آرزو مىکردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کارى تواناست.
وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیما (32 نساء)
و زنهار، آنچه را خداوند به (سببِ) آن، بعضى از شما را بر بعضى (دیگر) برترى داده آرزو مکنید. براى مردان از آنچه (به اختیار) کسب کردهاند بهرهاى است، و براى زنان (نیز) از آنچه (به اختیار) کسب کردهاند بهرهاى است. و از فضل خدا درخواست کنید، که خدا به هر چیزى داناست.
گر چه این آیات در مقام نکوهش حاسدان است اما ضمناً میفهماند که حسد، آرزوی زوال نعمت و فضل الهی است که به برخی از بندگانش ارزانی داشته در برابر غبطه که آرزوی داشتن آن نعمتهاست، نه زوال آن از دیگران. از این رو هر اندازه که حسد ناپسند است، غبطه پسندیده و مطلوب است. در نکوهش حسد از نظر قرآن همین بس که خدای متعال رسولش را از شر حسود برحذر میدارد که میفرماید: وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ...به خدا پناه میبرم از شرّ حسود بدخواه نگاه که حسد ورزد.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی