دو عاشقانه ی کمتر شنیده از حضرت آیت الله خامنه ای در مدح امام زمان (عج)!
قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: بی تردید یکی از ویژگی های بارز حضرت خامنه ای از دوران جوانی تاکنون طبع و ذوق شعری منحصر به فرد ایشان می باشد، به نحوی که از دوران جوانی، دواوین شعر در زمره ی کتاب های مطالعاتی ایشان محسوب می شد و در اندک مدتی به سردون اشعاری پُر محتوا روی آوردند و آن هم با تخلص های شعری نسیم، ضیاءالدین و امین.
به گزارش سرویس فرهنگی قدس انلاین حضرت آیت الله خامنه ای گه گاه نیز در مدح ائمه اطهار (ع) به سرودن اشعاری می پرداختند که شاید از زمره ی بهترین اشعارشان عاشقانه هایی باشد که در مدح حضرت صاحب الزمان (عج) با تخلص شعری امین سروده اند، که دو نمونه از آن ها بدین شرح می باشد.
خورشید من برآی
دل را ز بیخودی سر از خود رمیدن است جان را هوای زقفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان بانگ جرس به شوق به منزل رسیدن است
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم باری علاج شکر گریبان دریدن است
شامم سیه ترست ز گیسوی سرکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی مُرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو هر گل در این چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم تقدیر غصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به دام هوس گشت آشنا روزی «امین» سزا لب حسرت گزیدن است
محراب جمکران
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو سپند وار زکف داده ام عنان بی تو
ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ ز جام عشق لبی تر نکرد، جان بی تو
چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلی پُر است سینه ام از اندوه گران بی تو
نسیم صبح نمی آورد ترانه شوق سَرِ بهار ندارند بلبلان بی تو
لب از حکایت شب های تار می بندم اگر امان دهدم چشم خون فشان بی تو
چو شمع کُشته ندارم شراره ای به زبان نمی زند سخنم آتشی به جان بی تو
ز بی دلی و خموشی چو نقش تصویرم نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو
عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم چو یادم آید از آن شکّرین دهان بی تو
گزارش غم دل را مگر کنم چو «امین» جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو
منابع:
1- شرح اسم؛ زندگی نامه آیت الله سید علی خامنه ای، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1391.
2- جرعه نوش کوثر؛ زندگی نامه مقام معظم رهبری، تهران: موسسه فرهنگی قدر ولایت.
* نائینی، مرتضی. جان و جانان، نشریه انتظار موعود، 1380.