سفارش تبلیغ
صبا ویژن
aliakbarkhodabakhshi
ارسال شده در پنج شنبه 92/6/7 ساعت 11:29 ص توسط علی اکبرخدابخشی

نگاه اسلام به کنترل نسل یا تکثیر آن!

 


تولید مثل امری پسندیده است و نسبت به آن ترغیب فراوانی شده است. از منظر دینی فرزند گلی از گلهای بهشت است.

 


فرزند

طبق دیدگاه قرآن «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً غڑ وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ غڑ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا» اى مردم، درباره همنوعان خود از پروردگارتان پروا کنید و حقوق یکدیگر را پاس دارید؛ همان کسى که شما را از یک تن (آدم) آفرید و همسرش را از نوع او خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى را پراکنده ساخت. آرى، از خدایى که او را بزرگ و عزتمند مى دانید و به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید، پروا بدارید و از] پایمال کردن حقوق [خویشاوندان خود نیز پروا کنید و همبستگى میان خود و آنان را محترم شمرید، که خدا بر شما نگهبان است و اعمال شما را براى پاداش و جزا محفوظ مى دارد. (نساء/1)

یکی از دلایل ضرورت فرزندآوری حفظ نسل و بقای انسان است. تمام موجودات براساس غریزه طبیعی برای حفظ نسل خود به تناسل مشغول هستند. انسان نیز علاوه بر غریزه بر مبنای فطرت و عقل به بقای نوع خود توجه دارد. این ضرورت از طریق ازدواج و فرزندآوری پاسخ داده می شود. بنابراین هر اقدامی که از تناسل جلوگیری کند مخالف فطرت انسان است.

مدتی است که تبلیغات سوئی علیه تولید مثل و فرزندآوری از سوی دشمنان داخلی و خارجی صورت گرفته است. اینان با ابزارهای خود و حتی کج فهمی های مغرضانه و یا جاهلانه در این راه گام بر می دارند.

یکى از مستمسک‏هایى که برخى از مبلّغان به آن چنگ زده‏اند این روایت است:

«عنِ ابْنِ علْوان عن الصّادق علیه السلام عن ابیه علیه السلام قال: قالَ رسولُ اللّه صلى الله علیه وآله وسلم: قِلَّةُ العیّالِ اَحَدُ الْیَسارَیْن[1]» از این روایت اینگونه استفاده کرده‏اند که، کمىِ فرزند فضیلت دارد چون یکى از دو راحتى است. در حالی که:

اوّلا: «عیال» تنها فرزند را شامل نمى‏شود. کسى که عهده‏دار هزینه زندگىِ پدر و مادر و خواهران و برادران خود مى‏باشد، عائله‏مند است و علاوه بر تأمین هزینه زندگى آنان، اشتغال ذهنى و فکرى، آسایش را از او سلب مى‏کند. کسى که چنان عائله سنگینى دارد، باز هم نیازمند ازدواج و خواستار فرزند مى‏باشد. زیرا داشتن فرزند، داشتن عضو است. کمى عائله - به‏ویژه عائله‏اى غیر زن و فرزند - سبب آسایش است، نه نداشتن زن و فرزند.

چه چیزى انسان مومن را از این باز می‌دارد که همسرى برگیرد تا شاید خداوند فرزندى براى او روزى کند که زمین را با «لا اله الا الله» آکنده سازد

 

ثانیاً: با اینکه روایت دلالت دارد که کمىِ عائله یکى از دو راحتى است باز هم ائمّه هدى علیهم السلام به زیادىِ فرزند تأکید کرده‏اند. چرا آن بزرگواران و برگزیدگان نفرموده‏اند: بچّه‏دار نشوید تا راحت‏تر باشید؟ و چرا نفرموده‏اند: حالا که بچّه‏دار مى‏شوید، لااقل کمتر بچّه‏دار شوید تا راحت‏تر باشید؟ چرا با اینکه قلّت عائله باعث آسایش و راحتى است، باز هم امر به زیادى فرزند فرموده‏اند؟ پس معلوم است که با وجود راحتى در قلّت عیال، مطلوب بودن نسل و ازدیاد فرزند، به جاى خود محفوظ است. چه اینکه طبق روایات، شرع مقدّس اسلام، تناسل را مطلوب مى‏داند، اگرچه راحتى و آسایش را سلب کند. چون: «اِنّما اَمْوالُکمْ وَ اَوْلادُکُمْ فِتْنةٌ و اللّهُ عِنْدَهُ اَجْرٌ عظیمٌ[2]»، (همانا جز این نیست که اموال و فرزندان شما، باعث آزمایش شمایند. و نزد خداوند، پاداشى است بس بزرگ.) و «الدّنیا مَحْفوفَةٌ بالبلاء[3]»، و «الجنّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکارِهِ، وَ النّارُ محْفوفَةٌ بالشّهَوات[4]».

یکى دیگر از اظهارات عجولانه این است که مى‏گویند:

«... هیچ آیه‏اى که جلوگیرى از باردارى را منع کرده باشد وجود ندارد، بر عکس آیات متعدّدى در قرآن کریم من جمله آیه 233 سوره بقره که از زمان دو سال براى شیر دادن مادر به کودکش سخن به میان مى‏آورد. در جایى مى‏فرماید: (نباید مادر در نگهدارى فرزند به زیان افتد...) که نشانگر توجّه به بهداشت و سلامتى مادر و توانایى او در بارور شدن و زایمان مى‏باشد...»«کتاب بهداشت خانواده صفحه 112»

«... آیاتى مشاهده مى‏شوند که اگرچه مستقیماً ارتباطى با مسأله تنظیم خانواده ندارند ولى اجراى مفاد آنها قهراً به نوعى تنظیم خانواده منجر مى‏شود. از جمله: (وَ الْوالِداتُ یُرضِعْنَ اَولادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ اَرادَ اَنْ یُتِمَّ الرّضاعَةَ و عَلَى المَولودِلهُ رزقُهُنَّ و کِسوَتُهُنّ بِالمَعروفِ. لایُکلّفُ نفسٌ الاّ وُسعَها. لاتضارُّ والدةٌ بِوَلدِها و لا مَولودٌلهُ بِوَلَدِهِ - سوره بقره، آیه 233» یعنى مادران 2 سال تمام فرزندان خود را شیر دهند و این براى کسى است که بخواهد شیردادن را تمام کند. خوراک و پوشاک زنان شیرده به وجه پسندیده به عهده پدرى است که بچّه برایش به‏دنیا آمده. بر هیچ‏کس تکلیفى بیش از توانایى او نمى‏شود. نه هیچ مادرى به خاطر فرزندش زیان ببیند و نه هیچ پدرى....)

بنا به نظر پاره‏اى از صاحب‏نظران، قید اخیر آیه یعنى: (لاتضارّ والدة بولدها و لا مولود له بولده) نشان مى‏دهد که عدّه فرزندان نباید بیش از حدّ توانایى و امکانات پدر و مادر باشد و نشانه دیگرى است از تجویز ضمنى تنظیم خانواده در اسلام. چرا که در تمام مواردى که حاملگى متضمّن ضررى براى مادر یا پدر باشد، جلوگیرى از آن بلامانع است.»«جمعیّت و اثرات برنامه تنظیم خانواده، در تأمین سلامت مادران و کودکان»

کارشناسان ناآگاه از مسائل دینى، حتماً باور دارند که مسلمان بودن، پیروى از قرآن و عترت پیامبر علیهم السلام است نه تنها قرآن و نه تنها یک آیه از آن. آنچه در سخنان بالا جلب نظر مى‏کند، این است که آیات قرآن طبق میل آقایان تفسیر شده، و این تفسیر به رأى، به «پاره‏اى از صاحب‏نظران» نسبت داده شده است! معلوم نیست که منظور نویسنده از کلمه پاره، کیست؟ ولی فاصله گرفتن از معلّمان حقیقى قرآن و معارف اهل بیت عصمت و طهارت، سبب شده تا برخى به خود جرأت داده و قرآن را از پیش خود تفسیر کنند، و جایگاه خود را با اختیار، در آتش قرار دهند؛ زیرا نتیجه جدایى قرآن از اهل بیت پیامبر علیهم السلام، همین گمراهى‏هاست.

در تفسیر آیه: «لاتضارّ والدة بولدها و لا مولودله بولده و...» از مکتب پربار اهل‏بیت عصمت و طهارت بهره مى‏جوییم و توجّه شما را به روایتى در این باب جلب مى‏کنیم:

شیر دادن

«امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند:... زنان مسلمان - شیرده - وقتى شوهرانشان مى‏خواستند با آنها نزدیکى کنند، دست خود را به سوى شوهر بالا مى‏بردند و مى‏گفتند: نمى‏گذارم؛ چون مى‏ترسم روى بچّه‏ام - که الآن شیر مى‏دهم - حامله شوم. مردان نیز - به زنانشان - چنین مى‏گفتند که با تو نزدیکى نمى‏کنم چون مى‏ترسم حامله شوى - و شیر تو قطع شود -، و من باعث قتل فرزندم - از بى‏شیرى - بشوم. پس خداى عزّ و جلّ نهى فرمود که زن - به شوهرش - زیان بزند و یا مرد به زنش ضرر برساند. «کافى، ج6، ص103، ح3»

این روایت با سندهاى مختلف و معتبر در مآخذ روایی، وارد شده است. و همانگونه که ملاحظه مى‏فرمایید، بحث بر سر زیان رساندن زن یا مرد در اثر ترک عمل زناشویى است، و زیان جنسى ملاک است نه آنچه که توجیه گران گفته‏اند.

بنابر این، اظهارات «پاره ای صاحب نظران» در مقابل این روایت و امثال آن، محلّی از اعراب ندارد. تمام توجیهاتى که براى آیات و روایات ذکر شده است، تقریباً حول همین چند محور دور مى‏زنند. و همه آنها به جهت مصالحى بیان شده‏اند که حاکى از سر فرود آوردن به شرایط بانک جهانى و صندوق بین المللى پول است، و حکایت از بى‏اطّلاعى گویندگان آن از علوم دین دارد. لذا این توجیهات، از ارزش علمى کافی برخوردار نیستند. به همین دلیل محلی برای بحث پیرامون آنها نیست.

از این قبیل تبلیغات سوء در زمینه کنترل موالید و ملحقات آن که براه افتاده است، بویی از حقیقت و صداقت نداشته و براى ایجاد جوّ مناسبِ این هدف، درراستای نقشه شوم استعمار است که بسیاری از مس?ولان، دانسته یا ندانسته، مجری آن هستند. این در حالى است که صهیونیزم بین الملل، براى رشد جمعیّت خود از هیچ اقدامى غفلت نمى‏ورزد. حتّى از بچّه‏دزدى!

آنگونه که واقفید، تعداد یهودیان اسرائیل، ابتدا حدود دوهزار نفر بود. ولى به خاطر اهتمام به رشد این جمعیّت، با مهاجرت یهودیان دنیا و تأکید بر زاد و ولد در دین یهود، اسحق رابین اظهار امیدوارى کرده است که تا سال 2000، جمعیّت اسرائیل به مرز 7 میلیون یهودى برسد. و براى تحقّق این اهداف:

«در سرزمینهاى اشغالى فلسطین به آن دسته از زوجهاى یهودى که صاحب فرزند مى‏شوند، و یا از تعداد فرزند بیشترى برخوردار باشند، هدایا و جوایز و امکانات ویژه‏اى تعلّق مى‏گیرد.»«روزنامه جمهورى اسلامى، 20/3/1376»

 

اصل در اسلام کنترل است یا تکثیر؟

خداوند در قرآن می‌فرماید «و کذلک جعلناکم أمه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» (بقره, 143).

با توجه به مفاد این آیه می‌توان نتیجه گرفت که تعادل و ثبات و سلامت خانواده را باید در نظر گرفت اصل اول در اسلام تکثیر نسل و سامان‌دهی به این تکثیر و به نظم در آوردن اعضای خانواده است؛ بطوری که تکاملش کامل گردد و نسل صالحی به جامعه ارائه دهد.

انسان نیز علاوه بر غریزه بر مبنای فطرت و عقل به بقای نوع خود توجه دارد. این ضرورت از طریق ازدواج و فرزندآوری پاسخ داده می شود. بنابراین هر اقدامی که از تناسل جلوگیری کند مخالف فطرت انسان است

 

در تعابیر روایی فقط مسأله تکثیر بدون دغدغه دینی و تربیتی نیست. قبل از تشکیل خانواده می‌فرماید «اختارُوا لنطفکم فَاِنّ العرقَ دساسً» (الحرالعاملی، وسایل الشیعه، 1414 ه ‍ ، ج 14، ص 105). یعنی مسأله فرزندآوری و تولید نسل از جایگاه والایی برخوردار است که تمام مراتب زندگی طرفین را متأثر می‌نماید؛ از آن جمله انتخاب همسر و رعایت ارزش مداری زوجین برای تربیت و فرزندآوری صحیح.

 

روایاتی را که دلالت بر تکثیر نسل دارند

جابر از امام باقر از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نقل می کند که فرمود:

«ما یمنع المومن ان یتخذ اهلا لعل الله یرزقه نسمه تثقل الارض بلا اله الا الله» چه چیزى انسان مومن را از این باز می‌دارد که همسرى برگیرد تا شاید خداوند فرزندى براى او روزى کند که زمین را با «لا اله الا الله» آکنده سازد. (وسائل الشیعه/ج 14 / باب 1 / ص 3)

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در جای دیگر می فرماید:

«تَناکحوا و تَناسلوا فانّی اُباهی بِکُم یوم القیامه و لو بالسّقط» ازدواج کنید و تشکیل خانواده بدهید و تولید نسل نمایید، که من در روز قیامت به شما مباهات می کنم، حتی به طفل کوچکی که سقط شده باشد. (وسایل الشیعه، ج 20، ص 14).

بنابراین تولید مثل امری پسندیده است و نسبت به آن ترغیب فراوانی شده است. از منظر دینی فرزند گلی از گلهای بهشت است.

امام صادق (علیه السلام): اِنَّ الْوَلَدَ الصّالِحَ رَیْحانَةٌ مِنْ رَیاحینِ الْجَنَّةِ فرزند شایسته، گُلى از گل‏هاى بهشت است. (کافى، ج 6، ص 3، ح 10.)





مطلب بعدی : ما به شما رأی ندادیم؛ اما...       
پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی


Online User