خوشبین بودن به طلاب
خوشبینی به عنوان یک صفت نفسانی و شاید هم عادت خوب، می تواند تاثیر قابل توجهی در رفع نابسامانی های اجتماعی داشته باشد و با برطرف کردن زمینه های درگیری و نزاع، امنیت اجتماعی را تا حدود زیادی تضمین نماید، چرا که جامعه ای که فرهنگ خوش گمانی در میان مردم آن جاری و ساری می باشد، همه با اعتمادورزی، به یکدیگر می نگرند و کارها زودتر به سامان می رسد.
نظر خوش بینانه در احوالات و امور مردم، از توصیه های اکید دین اسلام بوده و به تعبیر حضرت علی (ع) «خوش بینی، از نیکوترین ویژگی ها و برترین بهره هاست»(1) در این چارچوب و بر اساس این اصل مترقی، فرد مسلمان وظیفه دارد کار دیگران را تا حد ممکن، حمل بر صحت کند. « هرگز به سخنی که از کسی صادر می شود گمان بد مبر، درحالی که می توانی توجیه صحیحی برای آن بیابی.»(2)
در کنار تاکید منابع دینی بر لزوم خوش گمانی و خوشبینی نسبت به مومنین، قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) از بدبینی و سوء ظن به مردم، بشدت نهی نموده اند، بگونه ای که از نظر قرآن مجید، گناه محسوب می شود؛ «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثم» (حجرات-21) ای کسانی که ایمان آورده اید، ازبسیاری گمان ها بپرهیزید که بعضی از آنها گناه است.
بنابراین اسلام فراتر از دستور به خوش رفتاری با مردم، از مسلمانان می خواهد که در خلوت اندیشه خود نیز به دیگران خوش گمان باشند، زیرا این اندیشه هست که عمل آدمی را شکل داده و فضایی ازاعتماد عمومی را در جامعه می گستراند، امام علی (ع) در روایتی زیبا می فرمایند: «من حسن ظنه بالناس حاز منهم المحبه؛ کسی که بر مردم خوش بین باشد، محبت آن را به دست می آورد.»(3)
اثرات رواج بدگمانی در جامعه به شدت خسارت آفرین و زیانبار است، زیرا فردی که به دیگران گمان بد می برد، در دل خویش از آنان هراسیده و از هم نشینی با آنان نگران است. از این رو، گوشه نشینی و دوری از جمع و اجتماع را بر می گزیند. مولای متقیان می فرماید: «من لم یحسن ظنه استوحش من کل احد؛ کسی که بد بین است، از همه وحشت دارد.»(4) اصولا هر قدر که شمار افراد بدگمان در جامعه افزایش یابد، بی اعتمادی و بد دلی نیز به همان اندازه بر جامعه سایه می اندازد و شادابی از روابط اجتماعی رخت بر می بندد. به همین خاطر نیز، پایه و اساس روابط در آموزه های دینی بر خوش گمانی و خوش فکری بنا گذاشته شده است. حضرت علی (ع) در این باره می فرماید: « کار برادر دینی ات را به بهترین شکل حمل کن تا زمانی که کاری ازاو سر زند که راه توجیه را بر تو ببندد و هیچ گاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید، تا وقتی که برای آن محمل خوبی می یابی، گمان بد مبر.»(5)
مرحوم شیهد قدوسى (ره) در باب خوشبینی و خوش گمانی نسبت به افراد، ضمن نقل حکایتی می فرمایند: « از یکى از وعاظ معروف اصفهان شنیدم که ایشان از یکى از مقسمین شهریه مرحوم آیة الله بروجردى(ره) نقل مى کرد که گفت من یک روز براى دادن شهریه به یکى از مدارس اصفهان رفتم، دیدم طلبه ها در مدرسه نشسته اند شلوغ مى کنند، مى خوانند و شوخى مى کنند ، من از دیدن آن منظره ناراحت شدم دفتر شهریه را بستم و بلند شدم حرکت کردم، گفتم دادن مال امام زمان به چنین اشخاصی صحیح نیست، آمدم خدمت آقا هم عرض کردم که من به کار شهریه دخالت نمى کنم. آقا فرمود: پس عصر بیا یک کمى صحبت کنیم، من فکر کردم اگر عصر بروم ،ایشان مرا دوباره براى دادن شهریه مجبور مى کنند، اصلا نرفتم، چند روز گذشت باز اول ماه شد، در مدرسه دیدم طلبه ها یک جورى به من نگاه مى کنند، ولى من لج کرده بودم و مى گفتم دادن شهریه به اینها صحیح نیست و ماعندالله مسوولیم، تا آنکه شب خواب دیدم یک آقائى وارد شد که به او مى گفتند: سیدالعراقین عده اى از آقایان اصفهان به دیدن او رفته بودند، من هم رفتم دیدم جمعیت زیاد است اگر من صبر کنم تا نوبت دیدن به من برسد طول مى کشد، در همین اثناء دیدم کسى مرا به اسم صدا مى زند مى گوید، آقا بیا من خوشحال شدم از اینکه زودتر مرا صدا زدند، به آنجا رفتم ولى دیدم آن سید معروف که من تلاش مى کردم زیارتش کنم نیست، بلکه یک آقاى محترم دیگرى است که برخوردش هم با من خیلى سنگین و ناراحت بود، عرض کردم : چرا با من کم لطفى مى فرمائید؟ گفت چرا شهریه طلبه ها را قطع کردى ؟ من در جواب خجالت کشیدم که اصل قضیه را بگویم، عرض کردم : آقا پول نداریم فرمود براى شما یک حواله نهصد و هفتاد و خرده اى مى فرستم، بقیه اش هم مرتب مى آید ،شهریه را بدهید، مى گفت من فورى بیدار شدم در حالى که ناراحت بودم، فکر کردم دلیل صحت خواب این است که آن حواله برسد، صبح زود بود دیدم در زدند یکى از آقایان کازرونى ها آمد و گفت: آقا میرزا جعفر کازرونى زنش مریض بوده و احتیاج به عمل داشته است .
ایشان نذر کرده اگر زنش خوب شد، شهریه دو ماه طلبه ها را بدهد، بفرمائید چقدر مى شود؟من گفتم : دوازده هزار و خرده اى آن مرد دست به جیبش کرد و گفتم: نهصد و هفتاد و خرده اى است ؟ گفت: بلى همین مقدار است، ولى شما از کجا دانستید ؟ گفتم : من دیشب چنین خوابى دیدم گفت : بلى این پول یک جنسى است ایشان به واسطه آن که زنش شفا یافته گفت فعلا این پول را بدهید، بقیه اش را بعدا مى فرستم گفت: من آمدم خدمت آقاى بروجردى و خوابم را عرض کردم حال ایشان منقلب شد و مدتی گریه کرد و گفت شاید در میان این طلاب افرادى باشند که خداوند به برکت وجود اینها به ما رحم کند.»(6)
پی نوشتها:
1.عبد الواحد بن محمد امدی، غررالحکم و درر الکلم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ح2824
2.حاج سید علینفی فیض الاسلام ، نهج البلاغه،قمف انتشارات فقیه، حکمت 360
3.محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، ج7،3394
4.عبد الواحد بن محمد امدی، همان، ص227
5.کلینی، اصول کافی، قم، انتشارات اسوه، ج2، ص 362
6.جمعی از دانشمندان با همکاری جمعی از شاگردان شهید قدوسى ، یادنامه شهید قدوسى ، قم، انتشارات شفق، ص 222
منابع:
غررالحکم و درر الکلم
یادنامه شهید قدوسى
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی