دعوای الله اکبر
بیداری اسلامی باشد یا انسانی فرقی نمی کند اما عده ای بر سر الله اکبر دعوا دارند!
مصر طی دو ماه بعد از برکناری مرسی حدود 200 نفر کشته داده بود اما روز چهارشنبه طبق آمار وزارت بهداشت مصر در یک روز 594 نفر و طبق آمار اخوان المسلمین بیش از 2000 نفرجان خود را از دست دادند. میادین و خیابان های مصر که سال پیش همه فریاد الله اکبر بود و مردم یکپارچه در کنار هم بر علیه استبداد مبارزه می کردند حال آن جمعیت دو دسته شده، روبروی هم ایستاده اند و هر کدام با خوانش خود دم از شعارهای انقلابی خود می زنند.
این قصه را به گونه ای دیگر در سوریه شاهد هستیم، در سوریه وقتی در کنار مردم می آیید که در برابر ارتش آزاد ایستاده اند فریاد الله اکبر می شنوید و وقتی در ارتش آزاد نگاه می کنید آنجا هم فریاد الله اکبر به گوش می خورد!
این اتفاقات، موضوعی است که شاید در صورت عدم هشیاری سایر کشورهای بیداری اسلامی همچنین صحنه هایی را در آنجا هم شاهد باشیم. در حدود دو دهه پیش نیز همین اتفاق در شکل بین المللی خود میان دو کشور ایران و عراق اتفاق افتاد و سال 88 در داخل مرزهای کشور ما در حال پا گرفتن بود اما نتوانست در میان انسجام مردم ایران وارد شود. در این ماجرا فضا اینگونه شکل می گرفت که دو جریان با شعار های اسلامی و دعاوی قانونی مقابل یکدیگر قرار گیرند اما جبهه ای که به دنبال ایجاد این اختلاف بود با افتادن پرده ها و آشکار شدن چهره واقعی و پشت پرده آن، کم کم در شعار ها و عملکرد خود از فضای اسلامی و قانونی فاصله گرفت و مردم با هشیاری این جریان را از صحنه کشور کنار زدند. این جریان همان اتفاقاتی است که این روزها در سایر کشورهای اسلامی رخ داده اما مردم به جای وحدت و حفظ یکپارچگی در دل این بازی وارد شده و به آن دامن زده اند و راه نفوذ بیشتر بیگانه را که این اتفاقات محصول دست آشکار او در پشت جریان های سیاسی بیداری اسلامی است را فراهم آوردند.
الله اکبر در دستان کیست؟
در واقع در تاریخ مذاهب اسلامی مقطع تاریخی خاصی وجود ندارد که دو مذهب یا افرادی واحد با دو گرایش از یک مذهب به صورت جدی مقابل یکدیگر بایستند بلکه برادران مسلمان همواره در کنار یکدیگر با تکیه بر اصول خود با وجود اختلاف عقاید به صورت مسالمت آمیز زیسته اند.
الله اکبر یک پرچم است در دست افراد مسلمان اما آنچه امروز باعث شده است دو پرچم با این شعار روبروی یکدیگر قرار گیرد، این اختلاف را دامن زده است و اکنون همچون دم خروس از زیر ژس دموکراسی خواهانه غرب بیرون زده است مشکلاتی تزریق شده و تحمیل شده از سوی بیگانگان می باشد. رهبری در اینباره می فرمایند". یقیناً این حوادثى که امروز در منطقهى غرب آسیا و در شمال آفریقا دارد اتفاق مىافتد، اگر دخالتهاى بیگانگان نبود، اگر سیاستهاى مغرضانهى قدرتها نبود، اوضاع به این شکل پیچیده نمیشد. امروز هم راه علاج این است که خود ملتها تصمیم بگیرند، دیگران دخالت نکنند، بیگانگان دخالت نکنند. علاج حوادثى که امروز در این منطقه وجود دارد، صرفاً این است. مصر همین جور است، لیبى همین جور است، سوریه همین جور است. ملتها میتوانند با حکمت نخبگانِ خودشان و با هدایت پیشروان و پیشوایانِ خودشان و عقلاى قوم، راههاى خلاص را پیدا کنند؛ اگر بیگانهها بگذارند، اگر تزریق نفاق نکنند، تزریق دودلى بین مردم نکنند."
بىشک غرب میکوشد انقلابها را تبدیل به ضد انقلاب کرده و نهایتاً با بازسازى رژیمهاى قدیمى به شیوهى جدید و تخلیهى احساسات تودهها و جابهجائى اصول و فروع و تغییر مهرههاى خود و اصلاحات صورى و تصنعى و ظاهرسازى دموکراتیک، دوباره براى دهها سال دیگر سیطرهى خود را بر جهان عرب حفظ کند
همواره آنچه نگذاشته است که پتانسیل موجود در کشورهای اسلامی با هم متحد شوند و این قوت پا گیرد، دست کشورهای غربی بوده است. هر کجا جریانی با خوانش موحدانه و ضد استکبار در کشورهای اسلامی به دنبال شکل گیری بوده، غرب آن را تهدیدی برای خود پنداشته و کوشیده است با هر شیوه ای آن را زمین زند یا به انحراف ببرد. غرب همواره اختلاف افکنی میان جریانات اسلامی و هزار فرقه سازی انها را در جهت عدم شکل گیری یکپارچه قدرت اسلامی و حفظ منافع خود در دستور کار داشته است؛ در بعد جریان ساز خود با ایجاد گروه و فرقه های انجرافی که خوانشی متمایل به غرب و متفاوت از اسلام دارند سعی در ایجاد نقشه های خود داشته اند. جریاناتی چون وهابیت و سلفی ها که امروز تیغ تیز خود را در سوریه و مصر در جهت عدم پیاده سازی اسلام به کار گرفته اند. و در بعد موج سوار خود اختلاف افکنی میان مذاهب راستین اسلام را در دستور کار داشته است. اما همواره رهبران جهان اسلام به ویژه بنیانگذار انقلاب کبیر ایران و رهبر معظم انقلاب در همه حال این مورد را گوشزد کرده اند که باید ملت اسلامی بر مبنای مشترکات و مبانی اسلامی دور هم جمع شده و خود سرنوشت خود را تعیین کنند و با وحدت میان خود چنان قدرتی گیرند که بتوانند تاثیری به سزا در پیشرفت خود و معادلات جهانی داشته باشند.
رهبر انقلاب خطر غرب را همواره گوش زد کرده اند و گفته اند:"بىشک غرب میکوشد انقلابها را تبدیل به ضد انقلاب کرده و نهایتاً با بازسازى رژیمهاى قدیمى به شیوهى جدید و تخلیهى احساسات تودهها و جابهجائى اصول و فروع و تغییر مهرههاى خود و اصلاحات صورى و تصنعى و ظاهرسازى دموکراتیک، دوباره براى دهها سال دیگر سیطرهى خود را بر جهان عرب حفظ کند."
کدام الله اکبر پبروز خواهد شد؟
اما الله اکبر در اسلام بر مبنای صحیح، یک خوانش بیشتر ندارد و همه باید گرد این محور جمع شوند. الله اکبر اگر دو خوانش پیدا کند این ابتدای شکست کل اهالی این شعار در مقابل نقشه های غرب خواهد بود اما این الله اکبر را از کجا تشخیص دهیم.
رهبری در اینباره می گویند: "رژیمهاى عربى که در معرض خشم مردمشان قرار گرفتهاند، چه خصوصیاتى داشتهاند؟ دینستیزى، سرسپردگى و دستنشاندگى غرب (آمریکا، انگلیس و ...) همکارى با صهیونیستها و خیانت به فلسطین، دیکتاتورىهاى خانوادگى و وراثتى، فقر مردم و عقبماندگى کشور در کنار ثروتهاى انبوه خانوادههاى حاکم، تبعیض و بىعدالتى و فقدان آزادى قانونى و پاسخگوئى قانونى، از خصوصیات مشترک آنها بوده است. حتّى تظاهر به اسلام یا جمهوریت در برخى موارد نیز نتوانسته مردم را فریب دهد. اینها واضحترین علائم براى شناخت ماهیت خیزش ملتهاى عرب است؛ اعم از آنها که پیروزىهاى بزرگى به دست آوردند، یا آنان که انشاءاللّه به دست خواهند آورد.
این جریان همان اتفاقاتی است که این روزها در سایر کشورهای اسلامی رخ داده اما مردم به جای وحدت و حفظ یکپارچکی در دل این بازی وارد شده و به آن دامن زده اند و راه نفوذ بیشتر بیگانه را که این اتفاقات محصول دست آشکار او در پشت جریان های سیاسی بیداری اسلامی است را فراهم آوردند
هر ادعاى دیگرى در مورد ماهیت این جنبشها که با شعار «اللّه اکبر» صورت گرفته، نادیده گرفتن واقعیت در جهت بهرهبردارىهاى دیگر و تحمیلها و انحرافات بعدى است. آیندهى این انقلابها با همین اصول سنجیده خواهد شد و معیار اصالت یا انحراف انقلابها همین آرمانها خواهد بود. ضد را به ضد میتوان شناخت و انقلابها را به ضدیت با صفات رژیمهائى که به لرزه افتادهاند. انقلابیون همچنان باید مراقب هدفتراشىها و تلاشهائى که براى تغییر شعارها صورت میگیرد، باشند"
رمز پیروزی الله اکبر چیست؟
رمز پیروزی همانطور که اشاره شد وحدت و بعد ماندگاری بر آن است این مورد را رهبری در بیانات خود اینگونه می فرمایند"ایمان به خدا و اتحاد، دین و اتحاد کلمه؛ این دو چیز است که میتواند کشورها را، ملتها را روى پاى خودشان نگه دارد؛ قدرت مقاومت به آنها بدهد" رهبری عنوان کرده اند که ملت ایران از این دو الگو برخوردارند و این نظام مردمسالار در بعد ساختاری خود مدلی است که می توان برای حکومت های نوپای بیداری اسلامی امید بخش و الگو باشد.
اما این ایمان به خدا و اتحاد مورد آزمون های بسیاری قرار خواهد گرفت که حفظ آن، نیازمند هشیاری مردم و مسئولین این کشور ها می باشد که برای این مهم توجه به اصول زیر که نکاتی است که بارها در صحبت های رهبری مورد اشاره قرار گرقته اند،، دارای اهمیت می باشد:
· جهاد در راه آرمان ها تا استقرار حکومت جدید بر مبنای اصول اسلامی
· حفظ دستاوردها بر مبنای ایمان به خدا، وحدت و پایداری بر ارزش ها
· تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان و عدم ایجاد فضا برای دخالت بیگانگان
· تاکید بر منافع مردم و حل مشکلات در صورت بروز؛ به دست آنها و مسئولین بر پایه این منافع و عدم دخالت بیگانگان
اما آیا این روزها جریان الله اکبر بر این مبنا و الگوی زیستی پیش می رود یا خوانش دیگری از زیست سیاسی را شاهد هستیم؟
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی