باسلام به همه دوستان .من با قاطعیت عرض میکنم رفسنجانی هم مثل موسوی خوئینی ها مشکوک است.کسی که بدون تحصیلات عالیه حوزوی(درس خارج فقه واصول:حداکثر یکسال درس خارج تشریف داشتند)در بالاترین جایگاه مجلس خبرگان قرار میگیرد...
مرگ سید احمد خمینی بی ارتباط با او نیست...
فرزندان وهمسر نابخرد و...دارند.
حرف های نابجای زیادی به زبان رانده اند...و....و... و...و...
فتنه88 زیر سر اوست.
اولین کسی که بحث تقلب را با کمال وقاحت در نمازجمعه عنوان فرمودند...
و...
و...
رئیس جمهور محترم
با سلام
احتراماً به استحضار می رساند برخی هنجارهای مهمی که ملت برایشان خون داده اند به یمن افراد عقده ای و غرض ورزی که جنابعالی به زعم خودتان مبنی بر قحط الرجالی!در دولت خود گمارده اید هم در حال انقراض و موت هستند. لطفاً برای آنها هم پیام تسلیت ابلاغ فرمایید.
امضاء:یکی از 49 درصد!
سهـمخـواهی و انتظارات بیجای اصـلاحطلبان از دولت در زمینه سیاستهای فرهنگی، باعث شده است این روزها شاهد اتفاقات و صحبتهای عجیب و غریبی باشیم. گویا عدهای تصور کردهاند که با تغییر دولت، حکومت و نظام اسلامی نیز تغییر کرده است! توهمی که میتواند اثرات نامناسبی بر فضای فرهنگی کشور بگذارد و اگر سکانداران فرهنگ و هنر کشور بخواهند در برابر این خواستههای نابجا کوتاه بیایند، قطعاً نتیجهای جز فاجعه فرهنگی به بار نخواهد آمد. بعد از درخواستها برای رفع ممیزی کتاب و ایجاد تغییرات در سینما، این بار نوبت درخواست نابجای جدید بود که در جشن خانه موسیقی مطرح شد.
درخواست برای آزادسازی صدای زن
هفته گذشته به مناسبت چهاردهمین سالگرد خانه موسیقی ایران، جشنی با حضور معاون هنری وزیر ارشاد، اعضای هیئت مدیره و اعضای خانه موسیقی ایران در تالار وحدت برگزار شد. یکی از سخنرانان این جشن داریوش پیرنیاکان، موسیقیدان و سخنگوی خانه موسیقی بود. پیرنیاکان در سخنان خود با اشاره به اینکه 34 سال است وضعیت موسیقی زمستانی است، گفت: «جشن خانه موسیقی برگزار میکنیم اما موسیقی را به رسمیت نمیشناسند. وقتی از هنرهای دیگر صحبت میکنند میگویند «سینما، تئاتر، تجسمی و غیره» موسیقی باید به رسمیت شناخته شود. یعنی در تلویزیون این مملکت هنوز موسیقی را حرام میدانند. هنوز بعد از 34 سال در تلویزیون ساز را نشان نمیدهند و موسیقی یک برنامه مستقل برای خودش ندارد که با شناسنامه پخش شود.»
پیرنیاکان افزود: «باید امروز فقها به ما هنرمندان که این همه جفا شده است جواب دهند. کجا نوشته شده موسیقی حرام است؟ دکتر شریعتی میگوید هیچ سند، آیه و روایتی وجود ندارد که موسیقی را حرام کرده باشد بلکه موسیقی در حد سمفونی شاهکار است». وی تصریح کرد: «در فقه شیعه اجتهاد به این دلیل بهوجود آمده که مسائل روز را با شرع تبیین کند. فقها باید برای اینها جوابگو باشند. نمیشود این خیل عظیم جمعیتی را که به غیر از موزیسینها به موسیقی گوش میکنند ندیده بگیریم. الان موضوعیت ندارد که ساکت باشیم و جوابی نشنویم. از یکی از عزیزان نقل میکنند که از آیت الله نائینی پرسیدند کدام صدا حرام است، گفت صدایی که از خوردن کفگیر به ته دیگ همسایه بینوا و یتیم به گوش برسد. فقط این صدا حرام است. امروز فقها باید بگویند با چه دلیلی موسیقی حرام است.»
سخنگوی خانه موسیقی در ادامه گفت: یکی از خواستههای مهم خانه موسیقی این است که صدای بانوان باید پخش شود. نیمی از جمعیت موزیسینها بانوان هستند. دوستان بزرگی مانند آقای شجریان اینجا هستند و میدانند بانوانی بسیار در آواز ورزیده هستند. اینها کی باید بخوانند؟ خواست ما این است. وی افزود: من میدانم همه دوستان من در خانه موسیقی و همه عزیزان یکدل و یکصدا اینها را میخواهیم. مجوزها، سالن کنسرت، نشان دادن سازها و همه اینها درخواستهایی است که از مسئولان داریم. به قول حافظ «شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی/ مردی از خویشت برون آید و کاری بکند» آیا این مردانگی وجود دارد؟
درخواست تقابل دولت و مذهب
صحبتهای داریوش پیرنیاکان به خوبی نشان میدهد که گوینده در سطحی از معلومات قرار دارد که از دستورات فقهی در مورد موسیقی با خبر است و به خوبی از حرمت موسیقی در نزد علما و مخصوصاً آواز خواندن بانوان آگاهی دارد. بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که این شخص به خوبی میداند که دولت نه اجازه ورود به مسائل فقهی را دارد و اگر هم بخواهد در این مسائل اظهار نظری داشته باشد نخواهد توانست خطوط قرمز شرعی را جابهجا کند. از این قبیل درخواستها را در حوزه سینما نیز شاهد هستیم که گروهی به دنبال ایجاد جاذبههای جنسی در فیلمها هستند تا بتوانند با استفاده از این ابزار برای فیلمهای خود بیننده پیدا کنند.
وظیفه دولت به عنوان قوه مجریه کشور در قانون اساسی تعیین شده است. بسیاری از توقعات مانند چیزی که داریوش پیرنیاکان مطرح کرده است در حد اختیارات ولی فقیه است نه یک مدیر دولتی یا وزیر ارشاد. اگرچه تجربه عطاءالله مهاجرانی در دور زدن برخی از موازین شرعی در زمان تصدی وزارت ارشاد به خوبی نشان داد که تساهل و تسامح فرهنگی میتواند چه عواقبی را به همراه داشته باشد اما از سوی دیگر بحث استیضاح و فشارهای بعدی که به وزیر خاتمی وارد شد بیانگر عدم نرمش نظام دربرابر این گونه تخطیها است.
با این حال شنیدههای «جوان» حکایت از اظهارنظرهای هنجار شکنانه یک مدیر هنری در جمعی خصوصی دارد. این مدیر در سخنانش به طور ضمنی خواستار دور زدن احکام شرعی شده بود؛ چیزی که با واکنش منفی حضار در جلسه روبهرو شد. عاقبت مدیر فرهنگی خاتمی میتواند درس عبرتی برای همه کسانی باشد که نمیخواهند در چارچوبهای تعیین شده از سوی نظام حرکت کنند و به جای اینکه مسیر را طی کنند در صدد ایجاد تغییرات در بنیانها هستند.
دکترین فرهنگی مانع برخوردهای سلیقهای
سیاستهای فرهنگی در کشورمان رابطه مستقیمی با روی کار آمدن کابینهها دارد. حتی نهادهایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی که راهبردهای فرهنگی را دنبال میکنند، به دلیل وابستگی که به دولت دارند، بیتأثیر از تغییر کابینهها نیستند.
به طور معمول با آغاز به کار کابینه جدید و تغییر مدیریتها، درخواستهایی برای تغییر در سیاستهای پیشین و اتخاذ استراتژیهای جدید مطرح میشود. در اکثر کشورهای جهان با تدوین دکترین، دولتها موظف هستند برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده قدم بردارند. تنها انتظاری که از مدیریتهای فرهنگی میرود این است که با اتخاذ استراتژیهای جدید، راههای سهل الوصولتری را برای رسیدن به افق در نظر گرفته شده پیشنهاد دهند. متأسفانه در کشورمان به دلیل آنکه هنوز نقشه مهندسی فرهنگی کشور تکمیل نشده و افق 1404 آن طور که باید مورد توجه قرار نمیگیرد، هر دولتی که بر سر کار میآید شیوههای خاص فرهنگی خود را به اجرا میگذارد و نتیجه آن را میتوان در دورههای فرهنگی مجزا و مشخص در دولتهای مختلف مشاهده کرد. به گونهای که سیاستهای دولت احمدی نژاد با سیاستهای خاتمی متفاوت بود و سیاستهای فرهنگی دولت خاتمی با راهبردهای فرهنگی دولت هاشمی تشابه چندانی نداشت. ما نیازمند تدوین دکترین فرهنگی هستیم که در آن نظرات فقهی مراکزی چون حوزههای علمیه کشور که مستقل از دولت عمل میکنند، لحاظ شود؛ سیاستهایی که جلوی افراطها و تفریطهای مدیران فرهنگی را بگیرد و مانع درخواستهای غیرقانونی و غیرشرعی شود. تجربه گذشته کشورمان نشان داده است که میتوان فرهنگ و هنر را در سطوح عالی خود به کار بست اما هیچ گونه تداخلی با مسائل شرعی پیدا نکرد. نمونههای این شکوفایی را میتوان در دوره تاریخی صفویه مشاهده کرد که هنر ایرانی مرزهای خود را گسترش داد اما همیشه در کنار عنصر فرهنگ و هنر شاهد حضور پررنگ شریعت بودهایم.
به هرحال در این چند ماهه آغاز فعالیتهای دولت جدید، زمزمههای تغییر رویکردهای فرهنگی از ممیزی کتاب و سینما آغاز شده است. رسانههای نوظهور به عنوان خطشکنها و جادهصافکنهای تغییرات حملات خود آغاز کردهاند. در این رابطه نباید از نقش مشاوران فرهنگی نزدیک به دولت نیز غافل ماند، کسانی که به راحتی میتوانند با آدرسهای غلطی که میدهند فضای فرهنگی کشور را ملتهب کنند. با آنکه در دو پرونده ممیزی و سینما تا به حال تیرشان به سنگ خورده است اما آنها هنوز در حال پیدا کردن راهی برای دور زدن شرع هستند.
وی افزود: حضرت امام خمینی(ره) بحثهای خود را به چند جا ارجاع دادند، یکی آنهایی که متخصص هستند و خط ایشان را تشخیص میدهند و دیگری گفتههای امام(ره) در صدا و سیما که کاملاً معلوم است.
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس تصریح کرد: افرادی که مخصوصاً همسن ما هستند و امام را دیدند و هر روز صحبتهای ایشان را دنبال میکردند، این ادعای اخیر برخی افراد که ایشان حرفهای در گوشی به کسی میگفتند را بیمعنی میدانند.
حجتالاسلام والمسلمین "آقاتهرانی" در رابطه با لطیفههایی که به امام خمینی(ره) نسبت داده شده و توطئه نسبت دادن مطالب دروغ به امام(ره) اظهار داشت: در علم درایة (نوعی علم حدیث است که طلبهها میخوانند) بحثی وجود دارد که اگر مطلبی را از قول کسی نقل کردیم حتما سندش را ارائه دهیم. امام معصوم(ع) میفرمایند کسی که چیزی را میگوید از نوع بیان او قدر و منزلت وی مشخص میشود.
وی افزود: امام خمینی(ره) به کسانی که در وادی دیگر بودند مطالب عمیق را نمیگفتند، بلکه صحبت امام با بسیجیان، مردم و فداییان نظام بود که میدویدند و چهارچشم منتظر بودند تا از لب و دهان مبارک امام(ره) چه بیرون میآید.
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: این مطالب را میدیدند و میدیدیم که امام خمینی(ره) نان و آب از دهانشان میافتاد اما اسلام، عزت انقلاب، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی از دهانشان نمیافتاد و همیشه صحبتهای جدی امام با مردم بود.
حجتالاسلام والمسلمین آقاتهرانی تصریح کرد: چه جوانانی که در این راه دویدند، خون دادند و شهید شدند، یعنی همه اینها اشتباه کردند و حالا چهار نفر صحبتهای دیگری میکنند.
وی اظهار داشت: گاهی اوقات ما برای برخی اشخاص بیش از اندازه ارزش قائل میشویم، این افراد وقتی فرصت میکنند جوهره خود را نشان میدهند و اصلاً با همین صحبتهای خویش شناخته میشوند، لذا همین مواقع است که میتوان افراد را شناخت.
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس افزود: در زمانی که جوانان میجنگند و محکم ایستادهاند این حرفها اصلاً زده نمیشود. این افراد در برابر جمعیتهای میلیونی، شعارهای مردم و صحبتهای امام(ره) را شنیده و دیدهاند و بر حسب ظاهر نیز به امام نزدیکتر بودند. فدای امام بشویم که اینقدر غریب بودند.
حجتالاسلام والمسلمین "آقاتهرانی" درباره وظیفه بیت امام و موسسه حفظ و نشر آثار امام(ره) در پاسخ به این تحریفها اظهار داشت: آنها به وظیفه خودشان آشناتر هستند و باید ببینند آیا واقعاً وظیفهای در اینباره ندارند و اینکه چه کسی باید از امام عزیز دفاع کند؟
وی تصریح کرد: امام خمینی(ره) زحمت بسیاری کشیدند؛ همه چیز و دیدگاه همه جوانان، پیرها و بزرگ و کوچک را تغییر داده و راه را به همه ما یاد دادند. حتی دشمن نیز امام را میشناسد و با اینکه نسل جدید و نسل دوم بعد از انقلاب نیز هرگز امام را ندیدند و یا حتی همان جوانانی که آن موقع بودند، گاهی امام را از نزدیک نمیدیدند، اما شخصیت و فکر و دیدگاههای امام را فهمیده بودند.
نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: حالا اگر حرفهای تازه میشنویم اشکال ندارد، بالاخره انسان افراد را میشناسد؛ کمی به افراد مهلت بیشتری بدهید تا خودشان را بهتر معرفی کنند.
حجتالاسلام "آقاتهرانی" در پاسخ به این سؤال که آیا هر کس نسبت نزدیکی به امام(ره) داشته میتواند حرفی را به ایشان نسبت دهد، افزود: نه، اما اگر بخواهیم واقعاً امام را بشناسیم ایشان فرمودهاند که چگونه بشناسید و بیانات ایشان را چگونه تفسیر و بیان کنید.
وی در خاتمه متذکر شد: این مطالب روشن است و ابهامی در آن نیست، اما توقع از کسانیکه بر حسب ظاهر نزدیکتر به امام بودند این است که به لحاظ فکری نیز به امام نزدیکتر باشند که اگر نباشند انسان، تأسف میخورد. اما بالاخره صحبتهای این افراد، نه معیار امام میشود و نه چیزی را اثبات میکند، لذا باید خودشان توجه کنند که چه کاری انجام میدهند.
صراط: سایت طنین یاس، نخستین جشنواره انتخاب آثار موسیقی کودک با بیش از 65 اثر شروع فعالیت کرد که روز گذشته در اجرای این موسیقی ها تصاویری دیده شد که تا بحال در حوزه کودک و نوجوان در جمهوری اسلامی سابقه نداشته است. جشنواره ای که اگر چه به نام کودک بود اما به کام رقاصان باله تمام شد! در این جشنواره که نام موسیقی کودک را یدک میکشید، گروهی از دختران به اجرای رقص باله پرداختند، حرکات موزون این گروه از دخترکان بزک کرده که با مهارت خاص اجرا می شد نشان دهنده برنامه ریزی و تمریانات خوب! هنرمندان (شما بخوانید رقاصان) آن بود.
حضور نوجوانان نوازنده که با پوشش نامناسب هنرنمایی می کردند، از دیگر جلوههای این جشنواره بود. غرب زدگی در نوع پوشش و حرکات دختران این برنامه چنان بارز بود که نمی توان هیچ ابراز نظری در مورد نوع لباس رقاصان آن داشت. لباس های بدن نمای نازک که نه تنها پوششی برای محافظت آنها از دیدگان نامحرم نبود، بلکه خود به نوعی پیچ و خم بدن آنها را نمایان کرده و بر ز یبایی حرکات موزون عضلات آنها می افزود!
آرایش های زننده و غلیظ مزید بر این علت شده بود. طرز آرایش دختران به گونه ای انجام شده بود که با نوع لباس آنها مطابقت داشته و رقص نور بر جلوه گری آنها می افزود.
در این جشنواره که رقص و حرکات موزون آن را از چنگال موسیقی خارج و تحت شعاع قرار داده بود؛ گویی خودمان، خنجری بر پهلوی فرهنگ و اندیشه های ایرانی – اسلامی، کرامت دختران، شخصیت کودک و کودک واره هایی فرو کردیم که از قلاف سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج شده بود.
سازمانی که ذات وجودش بر حفظ و اشاعه و ارتقاء فرهنگ ناب ایرانی - اسلامی در کشور پایه ریزی شده است.
از این اتفاق نباید ساده گذشت، اجرای اینگونه برنامه ها که بویی از فرهنگ اسلامی و ایرانی نبرده اند، می تواند فتح البابی نامبارک برای شروع گسترده تر این قسم از حرکات غیرفرهنگی در مناسبت های خاص باشد.
به قولی سالی که نکوست از بهارش پیداست. می توان تصورکرد که در جشنواره های فجر شاهد چه برنامه هایی هستیم.
نکته قابل توجه این است که اجرای این دست برنامه ها با چنین شکل و شمایلی نه تنها هویت هنر ایرانی را مترقی شده بر پایه های اسلام نشان نمی دهد، بلکه با زبان جلف بی حیایی و غربزدگی چنان سیلی ناجوانمردانه ای بر صورت هنر می نوازد که جای هیچ جبرانی برایش باقی نمی ماند.
هفته کودک و روز موسیقی که مختص کودکان مسلمان ایرانی است در مهد تمدن اسلامی نباید فرصتی برای عرض اندام فرهنگ های وارداتی و حرکات دون شخصیت زن مسلمان ایرانی باشد.
دست اندرکاران این برنامه چنان در اجرای درست آن با موازین اسلامی ناتوان عمل کرده و کوتاهی کردند که سطح توقع جامعه را به اندازه ای پایی آوردند که دیگر کسی محتوا و پیام را به نقد ننشینند! بکله از منظر ظاهری فقط به آنها گوش زد کنند: « در مملکت اسلامی حضور و پایکوبی زنان در برنامه ای ملی با لباس های بسیار نامناسب و آرایش های خارج از عرف - که جای هیچ توجیهی ندارد - نه تنها قابل اغماض نیست ؛ بلکه قابل پیگیری است.»
این تعارض بین خواسته های نظام اسلامی و عملکرد برخی از دستگاه های دولت در نهادینه کردن مسائل مهمی چون عفاف و حجاب چه بلایی سر کودکان ما می آورد. کودکانی که اکنون آموزش آنها نه از طریق همایش ها است بکله دروازه چشم و حافظه شان برای نوع تفکر آینده مهم ترین ابزار آموزش است.
چگونه می توان از کودکی که برایش اینگونه جشن گرفته شده در جامعه توقع داشت که بر موازین اخلاقی و اسلامی چون حجاب و عفاف را پایبند باشد. او از چه کسی بیاموزد که با هنرهای مختلف مزین شده با آداب و شرع اسلامی می توان سربلند و شاد زیست.
اگر چه این امر پر واضح است که مسئولین فرهنگی و مخصوصا وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول 30 سال گذشته متاسفانه عملکرد خوبی نداشته اند اما این باعث نمی شود که در وزارتخانه تحت امر آنها اموری اتفاق بیافتد که با هنجارهای یک کشور اسلامی ناسازگاری محض داشته باشد..
سوال این جاست که آیا برای این برنامه علاوه بر برنامه ریزی، تعقل و تفکر هم شده است؟ آیا مجریان و برگزار کنندگان آن که قطعا با احکام اسلام آشنا هستند! می دانند که حکم رقصیدن زن در مقابل چشمان نامحرم چیست؟ آیا می دانند رقص بطور کلی در اسلام چه حکمی دارد؟ آیا با خود فکر کرده اند که چهره های بزک کرده دختران در قاب دوربین عکاسان چه انعکاسی منفی می تواند داشته باشد.
اگر این کار از روی تعمد است که جای بخشش باقی نمی ماند و اگر از روی غفلت باید به انتخاب دقیق مسئولین آفرین گفت!
چه کسی می تواند پاسخ گوی جامعه باشد برای لباس نازک و تن نمای زن جوانی که اندامش را به جدید ترین نوع تن نمایی به معرض نمایش ملی گذاشته است؟ بعد از رقص های مثلا توجیه شده سنتی دختران چشممان به هنرنمایی اروپایی مسلک زنان مسلمان روشن.
خلاصه که می توان گفت : از دست اندرکاران و ناظران جشنواره موسیقی کودک، توقع بیشتر از این می رفت که این فرصت را تبدیل به تهدید نکنند و تهدید را عملی....
جنگ نرم دیگر در کانال های ماهواره ای یافت نمی شود بلکه ما آن را به خانه خود آورده و وای به حال فرهنگی که مدافعانش مهاجمان آن باشند و قعطعا برای این هجوم تقدیر و تشکر هم خواهند شد.
اهالی فرهنگ و رسانه منتظر پاسخگویی صریح و روشن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص این ناهنجاری و برخورد با خدشع دار کردن چهره تمدن ایرانی اسلامی هستند.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی