|
نقل شده که آیت الله بهجت فرمودند:
می گویند: تیمور لنگ، خود را مجتهد می دانست و ادعا می کرد می تواند احکام را از قرآن، استنباط کند. او حافظ قرآن هم بود؛ بلکه در میان حافظان قرآن، این مزیت را داشت که می توانست قرآن را از آخر به اول بخواند.
در یکی از جنگ ها پسرش کشته شد. وی پس از محاصره کردن و غلبه بر دشمن وارد شهر شد و قاتل پسر را کشت و خون قاتل را مکید و خورد! نعوذبالله! این جور مجتهد و حافظ قرآنی ندیده بودیم! رویه او در جنگ، این بود که اگر شهری تسلیم می شد، که هیچ. اگر تسلیم نمی شد، آنها را کافر و نفوس و اعراض آنها را مباح می شمرد.
از خداوند متعال می خواهم که به این حقیر و همه ی حافظان کلام خود توفیق عمل به آن را عنایت فرماید و ما را نزد انبیا و اولیا شرمسار نفرماید.
منبع: زمزم عرفان،ص34
|
«وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى الْتَّهْلُکَةِ؛[بقره/195] خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید».
جهان هستی و تمام چیزهایی که در آن آفریده شده، از خداست. بنابراین در ملک الهی تنها با اجازه مالک میتوان تصرف نمود. انسان اجازه تصرف در جان خود بدون رضایت الهی را ندارد که بدون رضایت الهی دست به خودکشی بزند و باعث نابودی خود بشود. این مانند آن است که انسانی را بدون علت بکشد. خداوند حکیم انسان را آفرید تا در دنیا زندگی کند و در سایه پیروی از فرامین الهی و راهنماییهای پیامبران خدا به کمال رسیده و به نعمتهای جاویدان دست یابد. رسول گرامی اسلام فرمود: «دنیا مزرعه و کشتگاه آخرت است»[1]. کسی که دست به خودکشی میزند و خود را نابود میکند، زمینه زندگی دنیا را از بین میبرد و با تدبیر و حکمت الهی به مبارزه برمیخیزد، چرا که خدا وی را آفرید، تا به طور طبیعی زندگی کند و به طور طبیعی (غیر از خودکشی) از دنیا برود. و او برخلاف این خواسته عمل نموده است.
زیانهایی که در کشتن دیگران هست در خودکشی نیز وجود دارد از جمله:
1. خودکشی نافرمانی و سرپیچی از دستور خدا است و کسی که دستور خدا را نادیده انگارد و سرپیچی کند مستحق عذاب میگردد.
2. خودکشی دلیل بر عدم ایمان و یاس و نا امید شدن از خدا میباشد و یاس و ناامیدی از خداوند از بزرگترین گناهان است که گاهی در رتبه شرک و کفر قرار می گیرد.
3. کسی که دست به خودکشی زده همانند کسی که دیگری را کشته، انسان و انسانیت در نظر او بیارزش شده است. از این جهت بین خودکشی یا کشتن دیگران فرقی نیست و همانگونه که هر کس دیگری را کشت، مستحق عقوبت و عذاب میگردد، انسانی که خودکشی کرده نیز مستحق عقوبت و عذاب الهی میگردد و این با عدالت خدا هیچگونه منافاتی ندارد.
4. در نظامهای حقوقی جهان نیز اساسا خودکشی نوعی بزهکاری و جرم تلقی میشود، ازاینرو شخصی که به خودکشی کننده در جهت انتحار کمک کند، شریک جرم شناخته شده و مجازات میشود و این فرع بر جرم بودن خودکشی است.
در روایات نیز، موضوع خودکشی مطرح و به شدّت از آن نهی شده است که در این جا به نمونههایی از آن اشاره میشود:
حضرت رضا (ع) فرمود: «خداوند بدین خاطر قتل نفس را حرام نموده که قتل نفس موجب از بین رفتن مردم و فاسد شدن تدبیر امور آنان میشود».[2]
عن ابی ولاّد الحنّاط قال: سمعت اباعبدالله، یقول: من قتل نفسه متعمّداً فهو فی نار جهنم خالداً فیها؛ ابی ولاّد حنّاط میگوید: از امام صادقشنیدم که فرمود: اگر کسی به طور عمد خود را بکشد، همواره در آتش جهنم خواهد بود.[3]
انسان عاقل حتی در بدترین وضع، با جان خود معامله نمی کند و آن را به بازی نمی گیرد، بلکه با صبر و متانت و توکّل به خدا از چنین مهلکه ای می گریزد. نداشتن هدف، تضعیف پایه های اعتقادی،ناکامی و شکست در رسیدن به بعضی از خواسته ها، از دست دادن انگیزه، افسردگی بیش از حدّ و مزمن، نبود امید و توقعات بیش از حدّ از عوامل جدّی زمینه ساز برای خودکشی است. انسان های ضعیف النفس خودکشی را راه چاره می دانند. آیا میدانید که بعد از خودکشی در پیشگاه خدا با گناهی بزرگ و غیر قابل بخشش حاضر و به عذابی بزرگ دچار می شوید و راه هر گونه بازگشت و جبران را به روی خود بسته خواهید دید؟ انسانی که در دنیا است و دچار گناهی شده، همیشه فرصت توبه و جبران آن را دارد، اما انسانی که دست به خود کشی زده، برای همیشه این فرصت را از خود سلب میکند.
تقویت ایمان و باورهای دینی و مطالعه در مورد قیامت و معاد می تواند در جلوگیری از پوچ گرایی و تصمیم های غلط، مؤثر باشد. در زندگی هیچ گاه نباید از رحمت الهی نا امید شود و خود را در مقابل مشکلات زندگی ببازد و یا در آزمون الهی که بیماری و سختی از آن جمله است، شکست خورده و نامید شود و با فریب شیطان دست به خودکشی زند. تنها راه خروج از بن بست و مشکلات زندگی، امید و توکل بر خدا، دعا و توسل و توبه است که همه ناممکن ها را ممکن می کند و راه رهایی را به روی انسان می گشاید. بهترین شاهد هم زندگی بندگان مؤمن خدا است که اگر چه مشکلات بسیار زیادی را متحمل شده اند، اما هیچ گاه مأیوس از خدا نشدند. به تجربه ثابت شده که ایمان به مبدأ و معاد، سرمایه اصلی سعادت دو گیتی به شمار می رود که اگر درست و منطقی برای آدمی پیدا شود راه پوچ گرایی و بیهوده انگاری که پایه تصور شیطانی یأس و ناامیدی به شمار رفته و احیانا افتادن در دام خودکشی را به همراه دارد، برای همیشه از بین می رود و شکوفه های شفابخش و اطمینان آفرین در زندگی پدیدار می شود.
امیرالمومنین (ع) می فرماید: «هرگاه سختی و گرفتاری به اوج و نهایت خود رسید، باز هم باید امید گشایش و پیروزی داشت.»[4]
117
پی نوشت ها:
[1]. عوالی اللآلی، ج1، ص267.
[2]. علل الشرایع، ج2، ص 190، باب 228، حدیث 1.
[3]. وسائل الشیعه، حر عاملی ج 29، ص 24، مؤسسه آل البیت.
[4]. غررالحکم , ج 4 ص 319
|
به گزارش حدیدنیوز، دوران دفاع مقدس با تمام سختیها برکات و آثار مثبت بزرگی نیز برای کشور داشت که یکی از این آثار و برکات آن واکسینه بودن تقریباً صددرصدی جامعه در برابر بسیاری از تهاجمات فرهنگی بود که این روزها درحال دست و پنجه کردن با آن هستیم.
هرچه بود و هر چه شد از خیروشر گذشت تا اینکه گفتمان جدیدی با عنوان روابط آزاد بین دختر و پسر در اوایل دهه 70 در روزنامهها وسریالها به راه افتاد؛ همزمان با این گفتمان جامعه سنتی و مذهبی ما مواجه شد با هجوم هدفدار انواع لباسهای مردانه و بخصوص زنانهای که هیچ گونه سنخیتی با عرف و عقایدمان نداشتند.
چادر تبدیل به مانتو و مانتوها روزبه روز کوتاهتر شد، روزی آستین مانتوها به بالای مچ انتقال یافت و روزی دیگر آستین مانتوها با دکمه به بالای آرنج؛ جورابهای ساق بلند زنانه از جامعه جوراب زنانه خداحافظی کرد و جایش را به جورابهای مچی داد،
دشمن چقدر لطیف عمل میکند، یادم هست درست بعد از ورود جورابهای مچی به بازار و حذف جورابهای ساق بلند، مد جدیدی به بازار شلوار زنانه آمد که به شلوارهای کوتاه معروف شدند؛ تا اینجای کار دشمن توانسته بود پروژه کشف حجاب رضاخانیاش را با شکستن حدود شرعی در رعایت پوشش زنانه به پیش ببرد.
اوایل دهه 80 موج هجوم فیلمهای مختلف هالیوودی و بالیوودی مستهجن به کشور همزمان با اکران برخی فیلمهای تلویزیونی و سینمایی که موضوع اصلی آن عشق بود و پسری گیتار به دست و دختری زیبا آغاز شد.
با ورود ماهواره به حریم خانوادهها کم کم پازل تهاجم خاص فرهنگی بر پایه سوءاستفاده از غرایز انسانها و بخصوص نسل جوان کامل شد تا ما را به این فکر وادار کند که ظاهراً دشمن به دنبال اندلسی (اسپانیای قدیم) دیگر در این برهه از زمان است.
اندلسی که روزگاری به عنوان یکی از پیشروان فرهنگی و علمی جهان اسلام درآمد و سالها بعد با هجوم فرهنگی دشمن از درون پاشید و شد اسپانیای امروزی که به دفعات اسلام ستیزی خودش را به اثبات رسانیده است.
جامعه آنروز اندلس جامعهای جوان بود؛ یکی از بهترین و موثرترین راهها هم در از هم پاشیدن چنین جوامعی با بافت جوان و مذهبی ورود از راه غرایز جنسی است؛ متأسفانه دشمن نیز پروژههای خود را بر این مبنا در کشور ما و در بسیاری از جوامع مذهبی و سنتی در حال پیگیری است.
این همه مد و ترویج پوششهای بدن نما، مانتوهای کوتاه و حریر، شلوارها و تیشرتهای کوتاه مردانه و ساپورتها ، برنامههای ماهواره و مطالب مندرج در سایتها هدفی بجز این ندارد که جامعه جوان در حال پیشرفتمان را به اندلسی دیگر تبدیل کند.
میخواستم بدونم محاکمه افراد مرتبط با بزرگان سیاسی به اصطلاح آقا زاده ها با عوام الناس آیا باید متفاوت باشه یا مث همه!!!؟؟؟من فکر نمیکنم مث هم باشه .شما چی فکر میکنید.
رژیم غذایی روزانه:
1- صبحانه: مهمترین وعدة غذایی است که باید در ساعات اولیة روز مصرف شود و هر چه به ظهر نزدیکتر شود اثر معکوس خواهد داشت یعنی به جای اینکه با گرمی و تری خود باعث خونسازی شود، با سردی و خشکی باعث غلظت خون خواهد شد و از نظر نوع غذای مصرفی در وعدة صبحانه، عسل یا مربا (خانگی)، پنیر به همراه گردو یا خامه (محلی) پیشنهاد میشود.
2- نهار: بدترین وعدة غذایی است که متأسفانه در حال حاضر فقط طبق عادت خورده میشود و همانطور که در بالا گفته شد باعث غلظت خون هم میشود و پیشنهاد میشود که اگر هم گرسنگی بر بدن عارض شد در حدّ سدّ جوع یعنی فقط در حدّ رفع گرسنگی غذا صرف شود و نه بیشتر اما در مورد نوع غذای ظهر بهتر است از مقداری سالاد و سیبزمینی و همین طور در روزهای دیگر هفته برای تنوع ماست و برنج البته بدون گوشت [که البته این برنج میتواند به صورت غذاهای خورشتی هم باشد ا لبته بدون گوشت و به جای گوشت در خورشت قیمه میتوان از قارچ استفاده کرد]. در وعدة ظهر ماست ، سالاد، ترشی حتماً گنجانده شود.
با توجه به سوداساز بودن وعدة ظهر از خوردن عدسپلو در ظهر به شدت پرهیز شود ولی اگر هم مصرف شد با سالاد فراوان و ماست مصرف شود، تا اثر سوء آن را برطرف یا خنثی کند.
متأسفانه تصور غلط در مورد عدس این است که چون اشک چشم را زیاد میکند پس زیادهروی در آن بی اشکال است که این مطلب شاید یکی از بیپایهترین حرفها در باب تعذیه باشد.
شام: طبق احادیث و روایات باید از خوابیدن با شکم گرسنه پرهیز کرد اما خوابیدن با شکم پر هم تقبیح شده و طالب سلامتی باید حتما بین شام خوردن و خواب سه ساعت فاصله قرار دهد. بنابراین حد وسط گرسنگی و سیری باید در وعدة شام مراعات شود و از مصرف غذاهای همراه با نان (سفید) و برنج و در کل نشاستهای باید پرهیز کرد. به طور کاملاً خلاصه مصرف دو سه عدد خرما برای شام کافی است و بد نیست بدانید که مصرف پنیر در شب مزایای بیشتری از مصرف آن در روز دارد و از نان و پنیر و گردو میتوان به عنوان یک وعدة غذایی مناسب برای شام استفاده کرد. ضمن اینکه شوری پنیر برای دندانها مفید بوده و برای سلامتی دهان و دندان و جلوگیری از بوی بد دهان مفید است.
ممکن است گفته شود که مصرف مرتب نان و پنیر در شب خسته کننده و خارج از تنوع و تحمل است باید گفت: همانطور که این نوع غذا در صبحانه صورت کاملاً تکراری ممکن است مصرف شود هیچ اشکالی ندارد اگر مثلاً سه شب در هفته نان و پنیر مصرف شود. البته در فصل بهار و تابستان مصرف انگور و خربزه و هندوانه را هم میتوان به نان و پنیر اضافه کرد. و از یک غذای ساده و کامل لذت کافی را برد.
بهترین ساعت برای صرف شام همان ساعات ابتدائی شب یا غروب است که هم مطابق با افطار ماه مبارک رمضان است و هم طبق حدیث «صُومُوا تَصِحّوا» یعنی روزه بگیرید تا سالم بمانید برای سلامت جسم بسیار مفید است.
اگر فردی خواهان سلامت جسم به همراه روح است باید بداند که تحمل مقدار کمی گرسنگی در روز هیچ ضربهای به سلامتی او نمیزند و بیماریهایی مثل زخم معده و سوء هاضمه و... در اثر گرسنگی محض نیست بلکه دلائل دیگری دارد که از حوصلة بحث خارج است.
غذاهای مناسب برای شام: همان برنج با خورشتی که هم با گوشت همراه باشد و هم مقداری آبکی باشد تا هم از خشکی برنج کاسته شود و هم از یبوست پرهیز شود. البته نکتة مهم در مورد گوشت این است که تقسیمبندی گوشتها به سفید و قرمز کاملاً اشتباه بوده و تقسیمبندی صحیح گرمی و سردی گوشت است که گوشت گاو و گوساله و مرغ و ماهی سرد و گوشت شتر و گوسفند و مرغابی و کبک و قرقاول و اردک و... غیره گرم هستند. به طور کلی مصرف گوشتهای سردی مثل گاو و گوساله اصلاً توصیه نمیشود اما مثلاً مرغ که مزاج سرد دارد در ظهر تابستان آن هم در مناطق گرمسیری همچون اهواز و خوزستان بلامانع است مصرف ماهی در مناطق ساحلی و دریایی مفید است ولی در غیر این مناطق بسیار مضر بوده و بنده علت بسیاری از نازاییها را مصرف بی رویة این گونه گوشتها میدانم.
خداوند متعال تمام احتیاجات ضروری بدن را در محصولات و چیزهای اطراف هر شهر و سرزمینی قرار داده و محصول هر شهری برای مردم همان مناطق مفید است. مثلاً به قول یکی از اساتید اگر برای مدتی آب شرب مصرفی مردم قم و تهران عوض شود بعد از مدتی هم تهرانیها و هم قمیها از مصرف آب غیر بومی بیمار خواهند شد.
نکتة دیگر در مورد نوع شام پرهیز از غذایی مثل قورمه سبزی است که برخلاف طبع مردم کشورمان بسیار کم خاصیت است و اگر هم خاصیتی در آن هست به خاطر گوشت آن است و بس.
اما اشکالات قورمه سبزی، لوبیائی است که طبق نظر بوعلی سینا ارزش غذایی ندارد یا لااقل بسیار ارزش غذائی کمی دارد و در ضمن برای چشم هم مضر است، سبزی است که به علت پخته شده 90 درصد خاصیت خود را از دست داده است و نهایتاً برنج است که هم سرد و هم خشک است، عامل یبوست است، و باعث غلظت خون هم میشود.
اما بهترین غذای ایرانی، آبگوشت و تا حدودی خورشت قیمه با گوشت گوسفندی است که متأسفانه از لااقل آبگوشت غفلت میشود.
یکی دیگر از وعدههای شام میتواند علاوه بر آبگوشت، مصرف سیراب و شیردان گوسفند باشدکه شبیه آبگوشت پخته میشود و نیازی هم به نخود و سیبزمینی ندارد پس در اینجا تعدادی خورشت مفید دیگر را علاوه بر این دو (آبگوشت و قیمه) معرفی میکنم.
1- خورشت کرفس به شرط آنکه کرفس آن آب پز بوده باشد و با گوشت گوسفند همراه باشد. در ضمن کرفس خاصیت ضد چربی نیز دارد.
2- خورشت کدو که همان قیمه بادمجان را باید با کدو پخت و مصرف کرد که اولاً خاصیتهای کدو بر کسی پوشیده نیست در ثانی بادمجان هم مثل لوبیا از ارزش غذایی بسیار پائینی برخوردار است.
3- سوپ که در حال حاضر به آن به چشم پیش غذا یا غذای بیمار نگاه میشود. غافل از اینکه اگر لااقل هفتهای یکبار مصرف شود هم معدة سبک و سالمی خواهیم داشت و هم از خاصیت حبوباتی مثل لپه و عدس در سوپ بهره خواهیم برد.
در اینجا 5 غذا نام برده شد که به ترتیب عبارتند از:
1- آبگوشت 2- خورشت قیمه 3- خورشت کرفس 4- خورشت کدو 5- سوپ و خورشتهایی مثل فسنجان را میتوان هر از چند گاهی با یکی از این وعدهها عوض کرد یا مابین این غذاها هر از چند گاهی مصرف نمود.
اما مصرف غذاهایی که ریشة ایرانی ندارند مثل ماکارونی آن هم اگر سبوسدار باشد فقط به عنوان رفع هوس و هر ماهی یکبار پیشنهاد میشود نه بیشتر آن هم در صورتی که از قارچ و گوشت گوسفند به عنوان مواد آن استفاده شود.
غذائی مثل پیتزا در ابتدا در کشوری مثل ایتالیا به عنوان غذای فقرا ابداع شد و در حال حاضر پزشکان و کارشناسان اروپایی پیتزا را به علت فقر در تنوع غذائی مناسب و سالم به عنوان بهانهای برای مصرف سس گوجه فرنگی توصیه میکنند و بس، یعنی از نظر خود آنان تنها مادة سالم پیتزا سس گوچهفرنگی است، در حالی که با جایگزین کردن گوشت گوسفند (چرخ کرده) با قارچ به جای سوسیس و کالباس و سیبزمینی آبپز به جای سرخ کرده بر روی نان سبوسدار آن هم بدون سرخ شدن نان (به صورت خام) میتوان از غذائی سالم و مقوی بهره برد و آن را تبدیل به خوراکی کرد که هم میتوان به صورت شام مصرف کرد و هم از مضرات پیتزا در امان بود.
پس یاد بگیریم ابتدای روز را با مصرف صبحانه آغاز کنیم و تا زمانی که گرسنه نشدیم (آن هم بسیار گرسنه نه مقداری گرسنگی) به سمت غذا نرویم.
خود را مقید به ساعت و وعدة غذائی نکنیم و از روی میل غذا بخوریم نه از روی عادت.
یاد بگیریم که از ظرف غذای کوچک استفاده کنیم چرا که از نظر روانشناسی اشتها را کمتر کرده و باعث میشود که کمتر میل به خوردن غذای بیشتر داشته باشیم.
یاد بگیریم طبق فرامین و دستورات دینی و مذهبی غذا بخوریم یعنی صرف غذا با ذکر بسم الله ابتدای به خوردن با چشیدن مقداری نمک و ختم غذا به چشیدن مقدار کمی نمک و مصرف مقداری سرکة رقیق شده بعد از صرف غذا در حدّ یکی دو قاشق سرکه در یک لیوان پر از آب.
علی اکبرخدابخشی عضوموسسه تحقیقات حجامت ایران
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی