به هر حال، مسلماً گوگل در تجارت موتورهای جستوجوگر و مهمتر به دلیل سودآوری، در تجارت آنلاین حرفهایی برای گفتن دارد. علاوه بر این، در تجارت ماشینهای بدون سرنشین، عینکهای محاسبهگر، ارائه اینترنت به طریق بالنهای هوایی در مناطق محروم، پروژههای تحقیقاتی روی ماه و چندین حوزه دیگر فعالیت دارد. حال، گوگل در تصمیم عجیبی دیگر Calico را راهاندازی کرده است؛ شرکتی که روی سلامت و به طور خاص سالخوردگی تمرکز خواهد داشت.
آقای پیج در گفتوگوی اختصاصی با مجله تایم گفته است در بعضی صنعتها، یک تا دو دهه زمان میبرد تا ایدهای محقق شود. بحث سلامت مطمئناً یکی از همین صنعتهاست، بنابراین ما باید روی چیزهای مهمی متمرکز شویم تا در 10 یا 20 سال آینده به اهدافمان برسیم. آنچه این شرکت به طور خاص انجام خواهد داد هنوز به روشنی مشخص نیست. تنها میتوان پذیرفت که گوگل در تجزیه و تحلیل و کار با دادههای بزرگ مهارت دارد و احتمال آن میرود که روند تحقیقاتیاش منجر به کشفیات جدیدی در حوزه سلامت شود. شاید هم غیر از این باشد. فارغ از اینها، لری پیج در بیانیهای اعلام کرده است آنچه «کالیکو» در پی آن است به نفع بشریت است. او میگوید بیماری و پا به سن گذاشتن ما و خانواده همه ما را متأثر خواهد کرد و من باور دارم که کالیکو میتواند سطح کیفی میلیونها انسان را ارتقا دهد.
تاریخ بشر پر است از نمونههایی که با به دست آوردن یک چیز، چیز دیگری از بین رفته است. به نظر شما، افزایش طول عمر بشر چه تبعات سوئی میتواند به همراه داشته باشد و اصلاً آیا این امر شدنی است؟
گوگل؛ ثابت قدم در راه رسیدن به هدف خود
18 سپتامبر 2013 - بیانیه لری پیج در گوگل پلاس: «بسیار هیجان زده هستم که شما را با کالیکو آشنا میکنم، شرکتی جدید که روی سلامت و تندرستی تمرکز خواهد کرد و به طور خاص سالخوردگی و بیماریهای مرتبط. کالیکو برگرفته از «شرکت زندگی کالیفرنیا» و نام گونهای گربه است (به دلیل اینکه گربه 9 جان دارد و کالیکو سعی خواهد داشت تا زندگی بشر را گسترش دهد.)
آرت لوینسون، رئیس هیئت مدیره و مدیر مسئول سابق شرکت Genentech و همچنین رئیس هیئت مدیره امروزی اپل، مدیر اجرایی این شرکت خواهد بود. مطمئناً شما خواهید گفت این خیلی متفاوتتر از آن چیزی است که گوگل تا به امروز انجام داده است. همین طور هم است اما همان طوری که بارها گفتهام پتانسیل فوقالعادهای در فناوری برای ارتقای زندگی انسان وجود دارد، بنابراین متعجب نشوید اگر ما در قیاس با فعالیتهای اینترنتی خود، در پروژههای عجیب و سوداگرانه سرمایهگذاری کردیم و خواهشاً مدنظر داشته باشید که سرمایهگذاریهای این چنینی در قیاس با هسته مرکزی تجارت ما ناچیز است، پس نگرانی بابت افت کیفیت خدمات نداشته باشید. آرت لوینسون و من برای مقابله با بالا رفتن سن و بیماریها هیجان زیادی داریم.
چنین مباحثی همه ما را در بر میگیرد، از سختی در تحرک و از دست رفتن چابکی ذهن با افزایش سن تا بیماریهای مخاطرهآمیز که شرایط فیزیکی و احساسی وحشتناکی را سبب میشود و حین اینکه این یک پروژه چندین ساله بلندمدت است، ما باور داریم که در فواصل زمانی معقول قادر خواهیم بود تا پیشرفت خوبی داشته باشیم، با اهداف درست و انسانهای درست.»
گوگل اقدام به برداشتن ریسک بزرگی کرده است و همین باعث شده تا مجله تایم در شماره 30 سپتامبر خود به موشکافی آن بپردازد یا لااقل سعی در انجام چنین کاری کند تا این لحظه، شرکت گوگل جزئیات این شرکت بزرگ را درز نداده است اما احتمال آن میرود که از توانایی پردازش دادهای خود برای مقابله با بیماریهای مربوط به افزایش سن بهره ببرد. منابع نزدیک به پروژه خبر دادهاند که کالیکو با تعداد نیروی اندک شروع به کار خواهد کرد و به تحقیق روی فناوریهای جدید مشغول خواهد شد.
چنین رویکردی ممکن است نتیجههای غیرمحتملی را نتیجه دهد. لری پیج در گفتوگوی اختصاصی با مجله تایم گفته است، آیا انسانها واقعاً روی چیزهای درستی متمرکز شدهاند؟ یکی از چیزهایی که شنیدنش برایم جالبی بود این است که اگر سرطان ریشهکن شود، به متوسط عمر انسانهای کره زمین حدود سه سال افزوده میشود.
همیشه ما به سرطان به عنوان غول بزرگی نگاه میکردیم که تحقق آن منجر به دگرگونی دنیا خواهد شد، اما وقتی یک قدم به عقب بردارید و مجدداً به مشکل نگاه کنید، بله، سرطان موارد غمانگیز زیادی را سبب شده و این خیلی ناراحتکننده است اما در مجموع، درمان آن موفقیت چندان عظیمی برای ما نخواهد بود.
ما روی چیزهای بزرگتری سرمایهگذاری کردهایم. برای من همیشه ناراحتکننده بوده است که چرا شرکتهای بزرگ با داشتن چنین پتانسیل در دسترسی، تنها مشغول انجام یک کار خاص هستند. به گونه ایدهآل، اگر شما نیرو و منابع در دسترس بیشتری داشته باشید، میتوانید کارهای بزرگتری انجام دهید و بالتبع، معماهای متنوعی را حل میکنید. این فلسفه همیشگی من بوده است.
گوگل در ابر ابهام
درباره دره سیلیکون (منطقهای که بسیاری از شرکتهای انفورماتیک جهان در آن جای دارند) به طنز گفته میشود که کارآفرینان و متخصصان آن همیشه روی مشکلاتی متمرکز میشوند که معضل همسنوسالان خود به حساب میآید.
این دلیلی است که برنامهنویسان را تشویق به ارائه ایدههای ناتمام درباره سایتهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی کرده است، سپس با پا به سن گذاشتن و ازدواج، نوبت به طراحی نرمافزارهای خانوادگی میرسد، سرانجام، با سفید شدن تدریجی موی سر، سراغی از مرگ میگیرند، به گونهای کاملاً مشخص، گوگل مسئله مرگ را نخواهد کرد.
اما آنچه در خور توجه است، عزت نفس در پشت ادعای چنین بزرگی است. لری پیج که اطمینان زیاد به موفقیت شرکت کالیکو دارد، میگوید محققان زیستپزشکی روی مسائل غلطی متمرکز شدهاند و شرکتهای سلامت چشماندازهای درستی تعیین نکردهاند. در این خصوص، میزان سرمایهگذاری گوگل هنوز مشخص نیست اما با توجه به هزینههای مؤسسه ملی سلامت و شرکتهای متعدد داروسازی، تخمینها حاکی از آن است که این رقم حدود 30 میلیارد دلار باشد. این اولین باری نیست که گوگل از هسته مرکزی تجاری خود فاصله گرفته است تا در پی ادعای بزرگی سعی در اثبات تواناییهایش کند. این غول جستوجوگر در آخرین تلاش خود سعی در تولید کربن با انرژی صفر در مقیاس عظیم کرد اما اندکی بعد، پس از درک دشواری تولید یک انرژی جدید جایگزین، پا پس کشید. به عقیده متخصصان مجله فناوری دانشگاه MIT، اطلاعات دقیقی در دست نیست که کالیکو یک شرکت بیولوژیکی خواهد بود یا مؤسسه علم کامپیوتر، بنابراین تا این لحظه نمیتوان اظهار نظر قاطعی داشت.
اگر گوگل موفق شود...؟
اکثر انسانهای متأهل به همسرانشان میگویند تنها مرگ میتواند بین ما جدایی بیندازد. عبارتهای این چنینی با امید به زندگی نیم قرن یا اندکی کمتر و بیشتر در کنار عزیزان گفته میشود. الیزابت تایلور در 79 سالی که عمر کرد، هشت بار ازدواج کرد. اگر او زندگی طولانیتری داشت، این عدد مطمئناً بیشتر هم میشد!
اما اگر انسانها بتوانند 150 سال یا حتی بیشتر عمر کنند، به عقیده دانشمندان امریکایی خیلی چیزها فرق خواهد کرد. در حالی که چنین مثالی خلاف قاعده همیشگی و غیرعادی است، به نظر میرسد هر چه فرصت بیشتری در اختیار بشر باشد، این بر عادتهای زندگی زناشویی تأثیر خواهد گذاشت. در سال 1950، سن ازدواج مردان امریکایی 23 سال و زنان 20 سال بود. امروزه با افزایش انتظارات، سن ازدواج مردان به 28 سال و زنان به 26 سال رسیده است. مطمئناً این رقم با پیشرفت در علم پزشکی و بچهدار شدن در سنین بالا افزایش خواهد یافت. توانایی بچهدار شدن در سنین بالا به معنای آن است که بین بچههای یک خانواده دههها فاصله بیفتد. ممکن است در آینده زنی در سن 22 سالگی بچهدار شود و در 62 سالگی بچه دومش را به دنیا بیاورد.
این رابطه سنتی میان خواهر و برادرها را به هم خواهد زد و بیشتر شبیه به رابطه میان عمو یا عمه و برادرزاده خواهد شد. در این صورت، پویایی در محل کار نیز تغییر خواهد کرد. سناریویی را تجسم کنید که در آن یک جوان 25 ساله در کنار پیر 100 سالهای همکاری و رقابت پایاپایی داشته باشد. اختلاف فرهنگی میان این دو کارمند اگر چه زیاد، این به خودی خود موجبات افزایش انعطافپذیری شرکت را بالا خواهد برد. علاوه بر این، هر چقدر انسانها کار و پول بیشتری هزینه کنند، اقتصاد رشد بیشتری را متحمل خواهد شد.در گزارشی که اقتصاددان دانشگاه هاروارد، دیوید بلوم و اقتصاددان دانشگاه کویین، دیوید کانینگ بر اساس یافتههای در دسترس توضیح دادهاند، اگر دو کشور یکسان به همه لحاظ غیر از عنصر امید به زندگی را مقایسه کنیم، متوجه میشویم که درآمد سرانه یک کشور به ازای هر پنج سال امید به زندگی، سالانه حدود 3/0 تا 5/0 درصد افزایش خواهد یافت.
آنها عنوان کردهاند که ممکن است در نگاه اول این اعداد بسیار کوچک به نظر برسند، اما دانستن این موضوع کافی است که بین سالهای 1965 تا 1990 کشورهای جهان به طور متوسط سالانه دو درصد افزایش در درآمد سرانه خود داشتند.عدهای ممکن است در صورت تحقق رؤیای گوگل، نگران انفجار جمعیت باشند. در حالی که این یک عکسالعمل کاملاً منطقی است، متخصصان میگویند در این حالت، گرایشهای افراد نیز تغییرات زیادی خواهد کرد. از تبعات دیگر پروژه کالیکو، از دست رفتن ارزش زمان و درک واقعی لحظات است. باز گفته شده است که در مقابل، افزایش زمان برای در کنار عزیزان و دوستان بودن، فرصتهایی برای خلق نوآوری، کاوش، آموزش و کمک به دیگران غنای زندگی را ارتقا خواهد بخشید، البته در این میان تناقضهایی دیده میشود. آیا عمر بیشتر فرصت در کنار عزیزان بودن را افزایش میدهد، یا به گفته متخصصان امریکایی تنوعطلبی بشر فرصت دید و بازدید را از انسان خواهد گرفت؟
بشر در تاریخ چندین هزار ساله خود همواره آرزوی بزرگ جاودانگی را در سر داشت. سؤال تأملبرانگیز دیگر این است که چرا گوگل که بر اساس دادههای بزرگ و سرویسهای تبلیغاتی آنلاین بنا نهاده شده است، مبالغ هنگفتی را روی پروژهای سرمایهگذاری میکند که مربوط به پیر نشدن میشود؟ که این خود سؤال دیگری را به یدک میکشد: اگر گوگل قدم پیش نمیگذاشت، چه کسی چنین جسارتی را در خود میدید تا برخیزد و بگوید جانتان را به دست ما بسپارید؟ اصلاً آیا گوگل تکیهگاه محکمی است؟ و هزاران سؤال دیگر. تنها باید انتظار کشید.
منابع:
www. Time. com
www. Foxnews. com
مجله فناوری دانشگاه MIT
برنامه تلویزیونی شناسنامه با حضور سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از شبکه سه سیما آغاز شد.
سردار جعفری در این برنامه ضمن تبریک به مناسبت هفته دفاع مقدس، در پاسخ به این سؤال که نام شما محمدعلی است یا عزیز جعفری، اظهارداشت: نام شناسنامهای بنده محمدعلی است اما از بدو تولد در خانه عزیزالله صدایم میکردند و علتی که این نام در جبهه هم مورد استفاده قرار میگرفت به این دلیل بود که با توجه به اینکه در دفاع مقدس با یکی از دوستان و نزدیکان با همدیگر بودیم و او مرا با اسم کوچک صدا میکرد دوستان دیگر هم با همین اسم صدا کردند؛ «عزیز جعفری» بیشتر به عنوان فامیل و نام خانوادگی شناخته میشود اما اسم کوچک من محمدعلی است.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که یک نشریه آمریکایی نام شما را در فهرست 500 نفره افراد قدرتمند دنیا منتشر کرده است؛ آیا از این موضوع اطلاعدارید، تصریحکرد: نشریات، سایتها، و رسانههای خارجی خیلی چیزها مینویسند؛ از این نکته اطلاع داشتم و در واقع این نشانگر اقتدار سپاه است که ما چون خادم آن هستیم و مسئولیت سپاه را بر عهده داریم نام بنده را برده اند، غربیها توجیه نیستند که فرد یا افراد خیلی در جمهوری اسلامی یا نظام اسلامی و الهی مطرح نیستند بلکه این سازمان قدرتمند سپاه پاسداران است که تولید قدرت کرده است اما اینها اینطور برداشت کردهاند.
وی در پاسخ به این سؤال که جایگاه فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نظام جمهوری اسلامی کجاست، یادآورشد: همین طور که شاهد هستید انقلاب اسلامی ایران نکته بسیار مهمی که دارد استمرار خود انقلاب اسلامی است؛ هیچ انقلابی در طول تاریخ عمرش به اندازه عمر پویای انقلاب و استمرار انقلاب که هرچه زمان جلوتر میرود انقلاب به مراحل بالاتر خود نزدیکتر میشود، نبوده و چنین انقلابی را نداشتهایم؛ حتی اگر به صدر اسلام هم نگاه کنیم بعد از 10 سال تشکیل حکومت اسلامی در عربستان و مدینه و بعد از رحلت پیامبر، یک وضعیت دیگری غیر از آنچه که خداوند متعال و پیامبراکرم(ص) ترسیم کرده بودند، پیش آمد.
سردار جعفری تأکید کرد: بنابراین در انقلاب اسلامی آنچه که خیلی مهم است و دنیا را شگفتزده کرده همین استمرار وضعیت انقلابی و ماندن انقلاب اسلامی در مسیر اولیه خود است؛ همان جهتگیری که حضرت امام خمینی (ره)پایهگذاری کردند، همان خط امروز بعد از 36 -35 سال، دنبال میشود و این نکته شگفتانگیز انقلاب اسلامی ما است.
وی ادامه داد: اینجا سپاه پاسداران همین مسئولیت را بر عهده دارد یعنی حفظ انقلاب؛ سپاه تنها نهادی در نظام مقدس جمهوری اسلامی است که تاسیس شده تا انقلاب اسلامی را حفظ و پاسداری کند و دستاوردهای آن را نگه دارد و حتی به قول مقام معظم رهبری در جهتگیریهای انقلاب اسلامی نقش ایفا کند.
فرمانده سپاه پاسداران افزود: بنابراین مسئولیت فرمانده سپاه مسئولیت خیلی خطیر و سنگینی است؛ البته به جز تحمل فشار و بار سنگین این مسئولیت، خادمی انقلاب اسلامی و خدمتگزاری به مردم مومن و انقلابی ایران اسلامی که همه انقلاب اسلامی مدیون دین و ایمان مردم ما است، جز مجاهدت کار دیگری نیست.
سردار جعفری در پاسخ به این سؤال که آیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نیروی نظامی مانند نیروهای نظامی مرسوم دنیا است، گفت: خیر، این نکته مهمی است. وجه تمایز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نیروهای دیگر دنیا خیلی مشخص، روشن و زیاد است؛ آنچه ما مشترک هستیم با نیروهای نظامی دنیا ماهیت نظامی بودن ما است، این ماهیت هم به خاطر این است که ما برای دفاع از انقلاب اسلامی مانند ارتشهای دیگر دنیا در عرصه زمین، دریا، هوا، 3 نیروی قوی زمینی، دریایی، هوایی داریم و ماهیت سازمانی این 3 نیروی سپاه نظامی است و بخش قابل توجهی از سپاه پاسداران را این 3 نیرو تشکیل میدهند و ماهیت کلی سپاه چون خود سپاه نهاد مسلحی است و به خاطر این 3 نیروی نظامی زمینی، دریایی و هوایی، ماهیت غالب سپاه قرار شده نظامی باشد آن هم بعد از دفاع مقدس این ماهیت در مجلس شورای اسلامی قانونی شد.
وی اضافهکرد: اما از همان ابتدا این تذکرات توسط مقام معظم رهبری به سپاه داده میشد که توجه داشته باشید شما درست است نظامی هستید اما قبل از اینکه نظامی باشید یک نهاد انقلابی و نیروی مردمی و مکتبی هستید و ویژگیهای خاص خود را باید داشته باشید و آنها را در سپاه حفظ کنید و مدام این تذکرات به سپاه داده میشد و سپاه هم به این نکته توجه داشته است که علیرغم اینکه ماهیتش نظامی است اما باید تفاوتهایی داشته باشد که در 2-3 مورد است.
جعفری ادامه داد: یکی اینکه اولا سپاه قبل از اینکه سازمان نظامی کلاسیک باشد یک نهاد انقلابی است؛ روحیه انقلابی باید در کل سپاه حاکم باشد، معنویت و مردمداری و نیروی مردمی بودن سپاه باید حفظ شود و این مقدم بر همه ویژگیهای دیگر سپاه است.
سردار جعفری اظهارداشت: توانمندیهای تخصصی سپاه مثل تجهیزات و فناوری هم بحث ثانویهای است که سپاه پاسداران باید دنبال کند؛ مقدم بر تجهیزات محوری موضوع مردمی بودن، مکتبی بودن و انقلابی بودن سازمان سپاه است.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که شما از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی سفارت آمریکا نیز بودید، برنامهریزی آن چطور انجام شد و احساسات ضدآمریکایی که منجر به این اقدام شد، چگونه به وجود آمد، اظهارداشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کاملاً مشخص بود که آمریکا از طریق سفارتخانه خود در ایران کاملاً برنامهریزی و نیروهای مخالف انقلاب را سازماندهی میکند و این برای قشر دانشجو و روشنفکر انقلاب مشخص و روشن بود.
وی یادآور شد: این برنامهریزی در انجمنهای اسلامی دانشگاههای اصلی عمدتا دانشگاه تهران، صنعتی شریف و امیرکبیر انجام گرفت که دانشگاههای دیگر هم بودند اما محور اصلی، این 3 دانشگاه بودند که با یکدیگر هماهنگی و برنامهریزی برای تصرف لانه جاسوسی کردند؛ منتهی این کار با طبقهبندی بسیار بالا صورت گرفت.
جعفری خاطرنشان کرد: قبلا همه خیلی نمیدانستند خیلی با رعایت مسائل تشکیلاتی و طبقهبندی این مسئله تعداد خیلی محدودی از کادرهای اصلی این 3 دانشگاه میدانستند؛ به بهانه اینکه آن روز میخواهد علیه آمریکا راهپیمایی شود بقیه دانشجویان مطلع شدند ولی کمکم در حینی که به سمت لانه جاسوسی میرفتند بقیه نیز مطلع میشدند و اطلاعرسانی میشد که چنین کاری میخواهد صورت بگیرد.
سردار جعفری در پاسخ به این سؤال که مهمترین و بالاترین پست فرماندهی جنگ در چه سنی به شما محول شد و این مسئولیت با چه پشتوانه مدیریتی و توانمندی به شما داده شده بود، افزود: البته وقتی ما اینها را توضیح میدهیم برخی از پاسداران جوان ما این سوال برایشان پیش میآید که چرا امروز شما چنین مسئولیتهایی به ما نمیدهید؟ که باید گفت شرایط جنگ و جبهه کاملاً متفاوت با شرایط امروز است.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که البته شما هم امروز به جوانگرایی معروف هستید، گفت: هست، اما آن شدت را ندارد و آن نسبت را که ما بگوییم یک جوان 17 و 18 ساله حتی فرمانده تیپ بود، البته خود من سنم بیشتر بود و حدود 24-23 سال داشتم که فرماندهی تیپ عاشورا را در جبهه به عهده بنده گذاشتند؛ ولی شرایط جنگ و جبهه با شرایط امروز متفاوت بود.
وی تصریحکرد: نکته دیگر اینکه اینکه زمان، زمان یادگیری، تجربه کسب کردن یا شرایطی که انسان بتواند مسئولیت بپذیرد به عبارت پختگی دوران دفاع مقدس کپسولی بود؛ یک ماه دفاع مقدس شاید با بیش از یک یا چند سال این دوران قابل مقایسه است و شاید به خاطر شرایط بحرانی و صحنههای درگیری در جبهه بود.
فرمانده کل سپاه افزود: مسئولیت اولی که در جبهه بر عهده ما گذاشتند، زمستان سال 59 بود که ما سوسنگرد رفته بودیم و عراقیها شهر سوسنگرد را یک بار تصرف و فرمانده سپاه آنجا را شهید کرده بودند و سپاه در این شهر منحل شده بود و باید دوباره تشکیل میشد؛ در اوایل آبانماه سال 59 که یک ماه بعد از جنگ بود؛ بعد 15 روز که جنگ آغاز شد به عنوان نیروی بسیجی از طریق انجمن اسلامی دانشگاه تهران خودم آمدم، و اعزام هم نشدم و معرفینامهای برای خودم نوشتم چون مهر انجمن دست خودم بود و خودم را به جبهه معرفی کردم؛ آنجا چند نفر تا از برادران پاسداری که قبلاً در دوران انجمن اسلامی ما را دیده بودند، من را شناختند که یکی از آنها شهید اسماعیل دقایقی بود.
وی ادامه داد: از طریق انجمن اسلامی گاهی یکدیگر را میدیدیم؛ آنجا ما را دیدند ما میخواستیم به خرمشهر برویم ولی هرچه اصرار کردیم قبول نکردند و گفتند شما را برای کار دیگر نیاز داریم و یک دوره یک هفتهای آموزش خمپاره 120 برای ما گذاشتند که ما آن را به نیروهای بسیجی و مردمی منتقل کنیم، از نیروهای ارتشی یاد گرفته سپس منتقل کنیم.
جعفری گفت: بعد از اینکه این دوره یک هفتهای به اتمام رسید به ما گفتند حالا باید آموزش دهید اما ما گفتیم نمیشود با این یک هفته آموزش دهیم باید یک دوره عملی برویم در جبهه و مدتی کار کنیم بعد بتوانیم بیاییم آموزش بدهیم. هرچه گفتند، ما قبول نکردیم. در همین گیر و دار شهید دقایقی حکم گرفت که سپاه سوسنگرد را مجددا تشکیل دهد.
سردار جعفری تصریحکرد: در اینجا شهید دقایقی به بنده هم گفت که برای کمک به ما به سوسنگرد بیا؛ آنجا رفتیم و اولین مسئولیتی که به عهده ما گذاشتند در آبان سال 59 مسئول خمپارههای شهر سوسنگرد بود یعنی ادوات که بعدا در جبهه مطرح شد؛ با مسئولیت ما این را راه انداختیم بعد مسئولیت آموزش سپاه سوسنگرد را بر عهده ما گذاشتند که انتقال دورههای آموزشی و بردن نیروهای بسیج مردمی در کنار واحدهای یگان های ارتش که در خود جبهه مستقر بودند آموزش دهیم ولی کمکم به کارهای عملیاتی منتقل شدیم.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر نظرات مختلفی وجود دارد نظر شما در این زمینه چیست، گفت: آنچه که قابل توجه است و کمتر روی آن صحبت میشود در مورد پیروزی نظامی ایران بر دشمن در دفاع مقدس است، این پیروزی نظامی با آزادسازی خرمشهر حاصل شد البته ما 4 عملیات بزرگ انجام دادیم عملیات ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس. در نیمه دوم سال 60 یعنی یک سال که از جنگ گذشت، عملیات ثامنالائمه و حصر آبادان شروع شد و تا سوم خرداد 1361 که حدود 8-7 ماه میشود این چهار عملیات بزرگ پی در پی انجام گرفت و نتیجه آن عملیات بیتالمقدس بود که منجر به فتح خرمشهر شد و صدام دید که ایران به دور پیشروی افتاده است و دستهایش بالا رفت و تسلیم شد.
جعفری خاطرنشان کرد: بنیصدر در دیماه 59 میخواست پای میز مذاکره بنشیند و فکر کرد دیگر نمیتواند کاری بکند ولی با همت و مقاومت و تلاش و مجاهدت نیروهای مردمی و سپاهی و همه صورت گرفت و وحدتی که با فرار بنی صدر بین سپاه و ارتش ایجاد شد، این خیلی کمک کرد و بعد از یک سال و نیم خرمشهر آزاد شد.
وی گفت: این پیروزی نظامی ما به صورت قاطع بر دشمن صورت گرفت و عراق اعلام کرد دنبال آتش بوده و اعلام عقبنشینی کرد و گفت من عقبنشینی میکنم؛ جمهوری اسلامی هم قبول کرد و گفت عقب برو تا ببینیم که آیا راست می گویی یا نه؟ ارتش عراق عقبنشینی کرد و روی مرزها مستقر شد اما از آنجایی که ماهیت صدام را میشناخت و واقعا قابل اعتماد هم نبود، حرف امام این بود که صدام قابل اعتماد نیست میخواهد فرصت از ما بگیرد و نیروهایش را بازسازی و دوباره به ایران حمله کند.
وی ادامه داد: هر کشوری که در حال جنگ باشد به محض اینکه آتشبس پذیرفتند و زیر بار آتشبس رفتند آتشبس همین طور تا آخر میماند یعنی حالت نه جنگ نه صلح باقی میماند؛ مثل اسرائیل و سوریه البته سوریه خود را آزاد نکرد و این حالت پیش آمد و نزدیک به نیم قرن است که این حالت وجود دارد. قطعنامهای صادر نشد و فقط ارتش عراق گفت من عقب میآیم؛ اما این کافی نبود. او باید جواب می داد که اصلا به چه مجوزی به ایران حمله کرده؟ و تجاوز به خاک ایران داشت و این همه خسارت وارد کردی؟
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: از این رو امام با دوراندیشی و تدابیر حکیمانه و الهی که داشتند نپذیرفتند چون قطعنامهای در کار نبود که سازمانهای بینالمللی صدام را محکوم کنند و متجاوز معلوم شود. چون آنها میگفتند ایران شروع کرده بوده و حتی تهمت هم به ایران زدند. اگر همین طور آتش بس را میپذیرفتیم، این حالت ادامه یافته و هیچ چیز معلوم نمیشد و ایران به حق خود نمیرسید.
وی افزود: این تدبیر الهی و حکیمانهای که بود که تنها در امام وجود داشت و حتی اگر کس دیگری این را میفهمید که باید چنین کاری کند، جرات بیانش را نداشت.
فرمانده کل سپاه تصریح کرد: به این دلایل باید جنگ ادامه مییافت تا متجاوز معلوم شود و نظام بینالمللی بپذیرد که متجاوز و تجاوزگر کیست؟ و مهمتر از همه اینکه مرزهای ایران امنیت یابد. در این حالت نه جنگ و نه صلح نباشد یک امنیت دائمی که امروز به برکت 8 سال دفاع مقدس حاکم بر مرزها اگر آن روز پذیرفته می شد، امروز نبود.
سردار جعفری در ادامه در خصوص بخشهایی از خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال 66 مبنی بر اینکه شما و آقایان کوثری و محصولی از کمبود سلاح و پتو گزارش می دادید، آیا چنین وضعی باعث پذیرش قطعنامه شد، افزود: اینگونه نبود که سال آخر جنگ اینگونه باشد. در جنگ 2 نگاه از نظر سیاسی و مدیریتی وجود داشت. یکی نگاه حضرت امام بود که باید جنگ ادامه یابد و صدام تنبیه شود و کسب اطمینان صددرصدی از امنیت ایران باشد این نگاه حضرت امام و همچنین حضرت آقا بود که آن زمان رئیس جمهور بودند ولی نگاه دیگری هم وجود داشت که برخی مسئولان آن زمان داشتند که باید زودتر جنگ را تمام کنیم لذا در همان سال 63-62 به ما میگفتند یک عملیات موفق کنیم و بر سر میز مذاکره جنگ را تمام کنیم. این نگاه، نگاه قطعی امام نبود.
وی افزود: همان طور که امروز هم بین دیدگاه مقام معظم رهبری با برخی از مسئولان در برخی از مسائل متفاوت است مثلا در موضوع رابطه با دشمن یا مذاکره با آمریکا بحث استقامت و پایداری در برابر دشمن متفاوت است. این تفاوت دیدگاه توسط مسئولانی که بودجه و امکانات کشور در دست آنها بود و عمدتا در دولت بودند، وجود داشت البته آن زمان حضرت آقا رئیسجمهور بودند اما اختیارات اجرایی کشور دست نخست وزیر بود. اینکه این دیدگاه در میزان پشتیبانی دولت از جنگ موثر بود یا نه نمیتوانیم قضاوت کنم و به صورت منطقی بگوییم و کسی را متهم کنیم ولی آنچه که به صورت قطع و یقین در فرماندهان جنگ وجود داشت و برداشتمان این بود اگر چنانچه دولت در پشتیبانی بیشتر از جبهه مصمم باشد، ما با این مشکلات مواجه نمیشدیم.
سرلشکر جعفری در پاسخ به این سؤال که جدیترین تهدیدی که تاکنون علیه نظام جمهوری اسلامی ایران وجود داشته است چه بوده، گفت: همانگونه که میدانید رسالت اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حفظ انقلاب است و دفاع از مرزهای کشور و مقابله با هجوم دشمن خارجی وظیفه دوم ما است و حفظ تمامیت ارزی وظیفه ارتش است. وظیفه اصلی و اولیه سپاه دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است.
وی افزود: به همین دلیل سپاه پاسداران تنوع مأموریتی بسیار بالایی دارد، مقابله با تهدیدات دفاعی سخت، مقابله با تهدیدات امنیتی از جنس مسلحانه و غیر مسلحانه، چرا که ما دو تعریف از تهدیدات امنیتی داریم یکسری از تهدیدات امنیتی آنهایی است که در شمال غرب کشور و یا کردستان وجود دارد و تهدیدات مسلحانه است و یک نوع تهدیدات امنیتی غیرمسلحانه است مانند ماجراهای سالهای 78 و یا 88 و یا تهدیدات فرهنگی و سیاسی.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: سؤال اینجاست که انقلاب اسلامی که سپاه پاسداران مسئول حفظ آن است و باید به استمرار انقلاب کمک کند، با چه چیزی بیشتر از همه تهدید میشود، پاسخ این سؤال یک چیز نیست و در هر مقطع زمانی متفاوت است.
سرلشکر جعفری گفت: در 10 سال اول، تهدید نظامی علیه انقلاب جدیترین تهدید بوده است ولی بعد از آن، تهدید جنگ تمام شد گرچه تهدید وجود داشت اما بالفعل نشده بود، اما تهدید فرهنگی و تهدید سیاسی در اواسط انقلاب را ما شاهد بودیم و انقلاب از مسیر سیاسی تهدید شد و حتی در حاکمیت نفوذ کردند و شعار توقف انقلاب اسلامی را سر دادند و گفتند ما انقلاب را میخواهیم چه کار کنیم.
عضو شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: آنها میگفتند حالا در سال 57 انقلاب پیروز شده است و مستقر شده و ما دیگر انقلاب لازم نداریم و باید مردم خود را اداره کنیم و آب و نان آنها را تأمین کنیم. شعارهای انقلاب در مقابل ظلم دشمنان و استکبار دشمنان و ظلمستیزی که شعار اصلی انقلاب است و حضرت آقا نیز بر آن تأکید کردند، حمایت از مستضعفین و مظلومان جهان، حمایت از مسلمانان شعار اصلی انقلاب است.
وی افزود: این مقابله با ظلم استکبار و حمایت از محرومین و مستضعفین شعار اصلی انقلاب اسلامی و یک حکومت دینی است. آنها میگفتند که این شعار باید متوقف شود و شعار نه غزه نه لبنان را میگفتند و این شعارها دستاوردهای همین نگاه بود.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: غیر از دوران دفاع مقدس که تهدید نظامی تهدید اصلی بوده است، تهدید فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی امروز به صورت همزمان بر ما فشار میآورد که همان جنگ نرم است و این تهدید اصلی علیه انقلاب است.
سرلشکر جعفری ادامه داد: اتفاقا در جنگ تحمیلی به انقلاب اسلامی که سپاه پاسداران محصول حراست از آن است، لطمه وارد نشد گرچه به تمامیت ارضی ما هجوم شد اما اصل انقلاب اسلامی مورد تهدید واقع نشد و به قول حضرت امام ما در جنگ انقلابمان را به دنیا معرفی کردیم.
وی افزود: خود جنگ سبب شد تا انقلاب بیشتر در دنیا توسعه پیدا کند اینکه در دیگر کشورها انجام میگیرد، یعنی بیداری اسلامی مدیون جنگ 8 ساله است و این هم یعنی صدور انقلاب.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: جنگ نه تنها انقلاب اسلامی را مورد تهدید قرار نداد بلکه آن را تقویت و حتی صادر کرد. تهدیدات سیاسی، اقتصادی و امنیتی میتواند انقلاب اسلامی را مورد تهدید جدی قرار دهد. عدهای از اواسط انقلاب در حاکمیت نفوذ کردند و شعار توقف انقلاب را سر دادند که حضرت آقا از همان روز چفیه را روی دوش مبارک خود انداختند و جلوی این حرکت انحرافی علیه مسیر راستین انقلاب اسلامی ایستادند.
وی در ادامه تصریح کرد: بزرگترین تهدید علیه انقلاب اسلامی بعد از جنگ تحمیلی فتنه 88 است. من هم در جنگ بودم و هم در فتنه 88، در فتنه 88 خط به مراتب سنگینتر و جدیتر از جنگ برای انقلاب اسلامی بود.
جعفری ادامه داد: این مسئله تهدید علیه انقلاب اسلامی و حرکت دینی انقلاب اسلامی بود. در فتنه 88 ما تنها نگاه به داخل نکنیم، در فتنه 88 بسیاری از عوامل داخلی آگاهانه و بسیاری هم ناآگاهانه همراهی کردند که البته بسیاری هم پشیمان شدند و فهمیدند چه کلاهی بر سر آنها رفته است اما برنامهریزی اصلی آن خارج کشور بود همانگونه که آمریکاییها به آن اقرار کردند.
وی در پاسخ به اینکه آیا بحثهایی که تاکنون در مورد حمله به ایران مطرح شده است تنها جنگ روانی و تبلیغاتی بوده است و یا بعضی از آنها واقعا به نقطه عملیاتی رسیده است، افزود: شاید من از معدود کسانی هستم که معتقدم دشمن به این زودیها جرأت حمله به ایران را ندارد و حتی از سال 80 به این طرف که واقعه 11 سپتامبر به وجود آمد و آمریکاییها تلاش کردند که انقلاب اسلامی ایران را کنترل کنند و رفتار انقلاب را تغییر دهند هدف اصلی این بود به افغانستان حمله کردند تا بتوانند جا پای خود را در افغانستان محکم کنند و به عراق حمله کردند تا بتوانند در عراق مستقر شوند و حلقه محاصره ایران را کامل کنند که بتوانند حساب ایران را برسند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: من از همان موقع در سال 82 و چند ماه بعد از حمله آمریکاییها به عراق که خیلیها احتمال میدادند آمریکا به ایران حمله کند، گفتم که چنین حملهای رخ نخواهد داد، دلیل آن هم این بود که تا زمانی که این شرایط ما حفظ شود و مردم پشت سر ما باشند و نظام را قبول داشته باشند و حمایت میکنند از نظام و این آمادگی در نیروهای مسلح ما وجود دارد که اتفاقا با سال 82 و سالهای انتهایی جنگ قابل مقایسه نخواهد بود، چنین اتفاقی نمی افتد.
سرلشکر جعفری ادامه داد: امروز به هیچ عنوان توان دفاعی ما و ساختارهایی که پیشبینی شده با آن زمان قابل مقایسه نیست. در کنار این عامل اصلی که همان حضور مردم در صحنه و حمایت آنان از آرمانهای انقلاب، از اسلام و دین و همچنین رهبری و مجموعه نظام انقلاب اسلامی با قدرت استمرار دارد. حمایت قاطبه مردم ما به لحاظ تاریخی چیزی جز تحقق وعده الهی نیست. وقتی مردم در جامعهای با عزم راسخ از دین حمایت میکنند انقلاب اسلامی یعنی همین. زمانی که حمایت اکثریت قاطع مردم در یک جامعه از دین خدا صورت میگیرد وعده خدا محقق میشود و رعب شدید در دل دشمنان میافتد و این رعب و نصرتهای الهی بازدارنده است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: زمانی که میگوییم دشمن جرأت حمله به انقلاب اسلامی را ندارد به همین دلیل است، این آمادگی ما و حضور مردم در صحنه و یاری دین اینها و همچنین نصرت الهی و رعبی که خداوند در دل دشمن میاندازد بزرگترین عامل بازدارنده است، امروز امنیتی که در ایران حاکم است بینظیر است، به عنوان مثال در مرزهای جنوب شرقی ما که بسترهایی برای تهدید وجود دارد که البته آنجا نیز این مسئله صد در صد از بین رفت چرا که ما امنیت آنجا را به خود مردم سپردهایم و اینها با جان و دل از خاک ما دفاع میکنند.
وی افزود: آنها با برنامه ریزی، روشهای وحشیانه و عملیاتهای انتحاری به دنبال ضربه زدن به ما بودند. در چنین حملاتی امکان ندارد که شما بتوانید جلوی حملات انتحاری را بگیرید اما ایران توانسته است چنین کاری را انجام دهد. ظرف یک سال گذشته 11 مورد عملیات انتحاری خنثی شده است و زمانی که تلاش کردند وارد مرزها شوند ما جلوی آنها را گرفتهایم.
وی افزود: وقتی در یک کشوری ساختار دفاعی و امنیتی افزایش مییابد قابل مخفی کردن نیست به عنوان مثال در موضوع امنیت داخلی امروز نزدیک به 200 گردان امام علی (ع)، بسیج، خاص ناامنیهای شهری داریم که در سال 88 نداشتیم و با این وجود بسیجیان جانفشانی کردند.
سردار جعفری با بیان اینکه ما تا 4 -5 سال پیش به دلیل مشکلات ساختاری نمیتوانستیم تیپهای مردم پایهای که برای دفاع زمینی بود در بدنه بسیج سازماندهی کنیم تا آمادگیشان بالا برود، خاطر نشان کرد: الان بیش از 600 گردان امام حسین(ع) بسیج علاوه بر توان قبلیمان آماده شدهاند و به صورت کاملا تخصصی در حال آموزش هستند و توانمندیمان در این زمینه روز به روز در حال افزایش است.
وی در ادامه گفت: این عزم و اراده مردمی به غیر از توان موشکی، پدافندی و دفاع در حریم هوایی کشورمان در بحث رادارها است که در این زمینه نیز مطالعات و پیشرفتهای بسیار خوبی کردهایم که دیگر متکی به سلاحهای خارجی نیستیم و در این بخش به خودکفایی کامل رسیدهایم.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه اصلیترین وظیفه سپاه مقابله با تهدیدات علیه نظام است اگر روزی تهدیدات سیاسی علیه نظام وجود داشته باشد سپاه پاسداران چه واکنشی نشان میدهد؟ گفت: مقام معظم رهبری هفته پیش فرمودند در موضوع سیاسی تا زمانی که موضوع رقابت سیاسی در چارچوب قانون است سپاه نباید وارد شود ولی باید سپاه هوشیار باشد و هویت تفکرات انحرافی جریانات سیاسی که مغایر با اهداف نظام است را باید به خوبی بشناسد.
سردار جعفری در ادامه تصریح کرد: زمانی که دیدگاههای انحرافی سیاسی میخواهد برخلاف قانون در نظام ورود پیدا کند و اثرگذار باشد، مانند فتنه سال 88 که مبنای سیاسی داشت و بعدا به موضوع امنیتی تبدیل شد سپاه وارد عمل میشود و سپاه باید با هوشیاری و اشراف اطلاعاتی، مسائل سیاسی را پیشبینی و هشدارهای لازم را بدهد.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه رابطه سپاه با کدام یک از دولتها بهتر بوده است، خاطر نشان کرد: ابعاد این مسئله مختلف است، هر دولتی معتقد بوده که رد یک زمینه خاص باید بیشتر کار شود سپاه نیز در آن بعد به دولت کمک کرده است غیر از دولت دوم خرداد که توسعهای که هدف گذاشته بود با اهداف انقلاب مغایر بود و سپاه همکاری خود را با این دولت به شدت پایین آورد.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: اما اگر دولت دوم خرداد میخواست که برای مردم کار کند ما نهایت همکاری را با دولت میکردیم و هر جایی که مشاهده کردیم که این دولت میخواهد برای مردم کار کند به آن کمک کردیم مثلا اقدامات سازندگی که از دولت قبل دوم خرداد ایجاد شده بود در این دولت نیز خیلی کم وجود داشت و سپاه در این امر به دولت کمک کرد.
سردار جعفری خاطر نشان کرد: در دولت نهم و دهم احساس نیاز به کمک و نقش سپاه در سازندگی کشور به شدت افزایش یافت و سپاه نیز به پختگی لازم رسیده بود و تجهیزات آن نیز افزایش یافته بود از طرف دیگر فشار دشمن نیز افزایش یافته بود و شرکتهایی که برای تکمیل پارس جنوبی با ایران قرارداد بسته بودند نیز رفتند و سپاه گفت که آمادگی انجام این کار را دارد و دولت نیز استقبال کرد و هر دولتی در زمینهای که برای کمک به مردم به صحنه بیاید و از سپاه کمک بخواهد سپاه هم تکلیف خود را به خوبی انجام خواهد داد.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه پیامهای مهم داخلی و خارجی انتخابات 92 را چه میدانید، گفت: انتخابات 92 همان طوری که مقام معظم رهبری پیشبینی کرده بودند حماسهای سیاسی بود که باید آفریده میشد که الحمدالله این کار انجام شد و انتخابات بسیار خوب و امنی برگزار شد.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه افزود: بحثی که مطرح کردم به معنای این نیست که در انتخابات قبلی دقت نمیشد ولی در این انتخابات چون همه مراقب بودند باعث این شد که دقت در همه انتخابات گذشته در انتخابات سال 92 برای مردم ایران و جهان بروز کند و خود را نشان دهد.
سردار جعفری خاطر نشان کرد: امانتداری در رأی مردم موضوعی نیست که نظام اسلامی بخواهد با آن بازی کند، ما ادعای این را داریم که نظامی اسلامی داریم و این نظام اسلامی نمیتواند در آرای مردم خیانت در امانت کند.
وی با بیان اینکه تهمت تقلب در انتخابات سال 88 تهمت ناروایی بود که به هیچ وجه قابل بخشش نیست، گفت: در این انتخابات حالتی که پیش آمد و نسبت آرای کاندیدای منتخب با نفر بعدی حدود 270 هزار رأی شد یک کار الهی و خدایی بود که برای همه مردم دنیا که تردید داشتند جمهوری اسلامی با آرای مردم چگونه برخورد میکند، پاکدستی نظام اسلامی ثابت شد.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: هیچ صحنه دیگری نمیتوانست به صورت حقیقی افتاد بیفتد همه مردم در آن حضور داشته باشند و بتوانند نتیجه کار خودشان را ببینند و مهمتر از همه تهمتهای ناروای ناجوانمردانه در ذهن دوست و دشمن پاک شود و بزرگترین توفیق انتخابات 92 وحدت مردم شد.
سردار جعفری در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه در شرایط کنونی بهترین واکنش ما به آمریکاییها چگونه باید باشد، تصریح کرد: ماهیت آمریکاییها هیچ وقت تغییر نمیکند ولی ممکن است استقامت و پایداری نظام اسلامی روی اصول خود و مشاهده برخی از خصلتهای مردم که زیر بار حرف زور نمیروند باعث این بشود که دشمن کوتاه بیاید.
وی با اشاره به اینکه زیر بار حرف زور نرفتن بزرگترین درس عاشورا بود گفت: علاوه بر آموزههای دینی در فرهنگ ایرانی ما نیز هیچ وقت ایرانیان زیر بار حرف زور نرفتند و جامعه ایرانی و اسلامی در مقابل فشار و تهدید همیشه متحد میشود.
فرمانده سپاه پاسداران با بیان اینکه انسجام ملی با فشارها و تهدیدهای دشمن افزایش مییابد، گفت: اگر روزی دشمن سر عقل بیاید و بفهمد که تهدید و فشار و اتخاذ زبان زور با ملت ایران جواب عکس و منفی میدهد ممکن است پای مذاکرات بنشیند.
سردار جعفری با بیان اینکه نرمش قهرمانانه یعنی نظام متکی به باورهای ایرانی و اسلامی مردمش قدرتمند است و مثل یک کوه استوار در مقابل تمام فشارهای دشمن ایستاده است، گفت: در همین حالت اقتدار، نرمش هم باید وجود داشته باشد و این نرمش قهرمانانه برای این است که به دشمن بگوییم ما حاضریم بنشینیم و صحبت بکنیم و ببینیم که آیا آنها فهمیدهاند یا نه. باید حالیشان کنیم که ایران در مقابل حرف زور هیچ وقت تسلیم نمیشود و آنها باید کوتاه بیایند.
وی با بیان اینکه این حرفهایی که رئیسجمهور محترم در این روزها زدند کاملا در چارچوب اصول نظام بود و نتیجه ایستادگی در چند سال گذشته است، تصریح کرد: سال گذشته فشار اقتصادی زیادی بر روی کشور بود ولی مردم در 22 بهمن 91 و انتخابات 92 حضور گستردهای داشتند و دشمن اگر عاقل باشد و بخواهد دقیق و هوشمندانه به ارتباط با ایران نگاه بکند، میفهمد که تهدید جواب نمیدهد و باید با ایران حرف زد.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان خاطر نشان کرد: نرمش قهرمانانه یعنی ما از اصول خود به هیچ وجه عدول نمیکنیم اما در چارچوب اصول و مبتنی بر خط درست انقلاب حرفمان را میزنیم و از حقوقمان دفاع میکنیم.
تناقضات رفسنجانی با دیدگاههای امام
شخص رفسنجانی هم درهفته قبل با بهکارگیری تاکتیک سوخته و قدیمی خود در قالب انتشار خاطراتی تأیید نشده از امام (ره)، مدعی میشود که ایشان در شهریور 1367 «در مورد امریکا نظرشان این است که نباید امریکا را در تجدید رابطه مأیوس کرد، ولی به این زودی برای مردم قابل قبول نیست.»
این خاطره نیز در حالی از سوی رفسنجانی مطرح شده که باز هم سندی برای اثبات آن وجود ندارد و با توجه به بخشی از وصیتنامه حضرت امام- که در ادامه خواهد آمد- نمیتوان به آن استناد کرد.
تحریفی نو از دیدگاههای حضرت امام
از جمله آخرین دفعاتی که آقای رفسنجانی از این اصل همیشگی پیروی کرده و به نقل قولهای غیرمستند از سوی حضرت امام روی آورده، در دیدار روزپنجشنبه وی با جمعی از ایثارگران دفاع مقدس و اقشار مختلف مردم در هفته دفاع مقدس است که در بخشی از سخنانش اظهار میکند: « در پاسخ به این شبهاتی که الان مطرح است و میگویند چه کسی جام زهر را به امام داد، باید گفت، امام وقتی قدرت ما را دیدند با پذیرش قطعنامه موافقت کردند. . . و پس از دو سه ماه که جنگ پایان یافت، وقتی خدمت امام رسیدم، به من فرمودند جام زهر آن روز برایم تلخ بود اما امروز برایم شیرین شده است چون ما کارمان را خوب انجام دادهایم و خداوند نصرتی را که وعده داده بودند، عنایت کردند.»
اهداف رفسنجانی از تحریف سخنان امام
باید گفت برخی از جریانات سیاسی در داخل کشور در طول سالهای اخیر سعی داشتهاند برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود، اندیشههای امام را بهانه و به واسطه آن اهدافش را دنبال کنند، با این وجود از آنجایی که این مقاصد در مغایرت با مبانی حضرت امام قرار دارد، دیدگاههای حضرتش نه تنها برایشان کارگشا نبوده است که همواره به عنوان یک مانع و چالش جدی بر سر راه این جریان مطرح است.
و اما درپاسخ به چرایی اتخاذ چنین رویکردی از آقای رفسنجانی و سایت منسوب به وی باید گفت، نقش آشکار رفسنجانی در ماجرای مک فارلین در دهه 60 و تلاشهای آشکار دولت سازندگی در دهه 70 برای برقراری رابطه با امریکا، نقاط برجسته کارنامه عملی رفسنجانی در تاریخ دیپلماسی بعد از انقلاب هستند که در آنها «سازش در دیپلماسی» در دستور کار قرار گرفت و در هر دو مورد نیز نه تنها دستاورد قابل توجهی برای نظام و مردم به دست نیامد بلکه تخطی از خطوط قرمز، منجر به هشدارهای صریح امام و رهبر معظم انقلاب گردید.
پاسخ امام به اظهارات بیاعتبار رفسنجانی
مطالب منتشر شده سایت رفسنجانی واظهارات غیر مستند کنونی در حالی از سوی رفسنجانی مطرح میشود که امام(ره) در آخرین بخش از وصیت نامه خود میفرمایند: «اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.» این راه باید اضافه کرد که سبک رفسنجانی نشأت گرفته از مجموعهای از پارادوکسهای برخی سیاستمداران است که همواره اسلام و انقلاب را در انحصار خود میبینند و بهره مندی از این بسته تولیدی باندهای قدرت و ثروت کار را به جایی میرساند که دیگر اصل و کلیت نظام آن قدر ارزش نخواهد داشت که یک جزء در کل دارای ارزش است.
سکوت موسسه تنظیم ونشرآثارحضرت امام پذیرفتنی نیست
درواکنش به اقدامات هدفمند سایت منسوب به آقای رفسنجانی واظهارات پرابهام ایشان در مورد دیدگاههای حضرت امام در روزهای اخیر، انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران هم در نامهای به حجتالاسلام سید حسن خمینی، مسئولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) خواستار بررسی مستندات ادعایی مطرح میشود.
در پایان باید به سید حسن خمینی گفت، نگذارید حرمت جماران شکسته شود، اینجا قدمگاه شهدا وامام است چرا اجازه میدهید حرفهای بیسند در آنجا به امام نسبت داده شود، چرا اجازه میدهید کسانی حرفهای بیسند آنجا بزنند، چرا میگذارید شعارهای ضد انقلابی آنجا زده شود مگر شما را یادگار حضرت امام نمیخوانند پس این همه سکوت ومماشات چه توجیهی میتواند داشته باشد.
طلاب غریب در ایران
جهان شمولی اسلام و نگاه بین المللی و صادراتی انقلاب اسلامی سبب شده است تا فرصتی برای جهانی شدن و ابلاغ بین المللی معارف اسلامی پدید آید.
مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:
" اولین درسی که انقلاب اسلامی و نظام مبارک جمهوری اسلامی به ما داد، این بود که ما نگاهمان را از حصار و چهاردیواری ملت ایران منعطف کنیم به عرصه ی وسیع امت اسلامی." [1] حال چه مقدار از این فرصت را غنیمت شمرده ایم یا خیر بحث دیگری است که در جای دیگر باید به آن پرداخته شود.
حضور فعال حوزه های علمیه در بستر مناسبی که انقلاب اسلامی فراهم کرده است علاوه بر نشر گسترده اسلام، علاقه بین المللی فراوانی را در بین ملت های دیگر برای آمدن به ایران و تحصیل در حوزه های علمیه به همراه داشته است.
هم اکنون افراد بسیاری با نژادها و رنگ های مختلف در ایران و به خصوص در قم، مشغول تحصیلات حوزوی هستند تا پس از تحصیل، هم معارف اسلامی را آموخته و هم در آینده نزدیک دین اسلام و تشیع را در کشور خود تبلیغ و ترویج کنند.
طلاب غیر ایرانی در جامعه المصطفی مشغول تحصیل هستند و تا به حال فارغ التحصیلان بسیاری از این مرکز به کشور های خود بازگشته اند.
تاکنون، 41000 دانش پژوه مرد و زن از 103 کشور جهان در این نهاد علمی، آموزشی پذیرش شدهاند که بیش از 16000 نفر از آنان در مقاطع گوناگون تحصیلی فارغالتحصیل شده و پس از بازگشت به کشورهای خود در مراکز علمی، پژوهشی و فرهنگی مشغول فعالیت میباشند.
در حال حاضر نزدیک به 25000 نفر از خواهران و برادران در جامعه المصطفی مشغول به تحصیل هستند که از این تعداد، 10000نفر در ایران و 15000 نفر هم در واحدهای المصطفی (ص) در خارج از کشور به تحصیل اشتغال دارند.
جامعه المصطفی (ص) در کنار آموزش برادران، اهتمام به تعلیم و تربیت خواهران نموده است که امروزه بیش از 2500 طلبهی خواهر از ملیتهای مختلف، در مدرسهی عالی بنتالهدی، جامعه الزهرا (س) ، مکتب نرجس و 6500 نفردر واحدهای المصطفی(ص) در خارج از کشور مشغول به تحصیل میباشند.
متقاضیان تحصیل در جامعه المصطفی (ص)، در مقاطع تحصیلی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری و همچنین بر اساس سطوح چهارگانه حوزوی و دوره اجتهاد از سراسر جهان پذیرش شده و پس از فراگیری زبان فارسی و عربی در رشتههای مختلف علوم اسلامی و انسانی در دانشکدهها، م?سسات عالی آموزشی و واحدهای وابسته درایران و کشورهای مختلف به ادامه تحصیل میپردازند و با اتمام این دورهها، مدرک تحصیلی رسمی جامعه المصطفی (ص) و وزارت علوم را دریافت میکنند.
هم اکنون 150 رشته و گرایش تحصیلی در این مجموعه به تصویب رسیده که برخی از رشتههایی که در حال اجرا هستند عبارتند از: فقه و اصول، فقه و معارف اسلامی، فقه اقتصادی، فقه قضایی، فقه خانواده، فقه جامعه، قرآن و علوم، فلسفه و عرفان اسلامی، کلام اسلامی، فرهنگ و معارف اسلامی، تاریخ اسلام، شیعه شناسی، ادیان و مذاهب، اقتصاد، علوم تربیتی، تبلیغ و ارتباطات، مطالعات اجتماعی ، علوم سیاسی، مدیریت، روانشناسی، حقوق، زبان فارسی و معارف اسلامی، زبان و ادبیات عرب و دهها رشته و گرایش تحصیلی دیگر.
جامعة المصطفی (ص) برای علاقهمندانی که امکان حضور در ایران را ندارند، دانشگاه مجازی المصطفی را به نشانی اینترنتی www.almostafaou.com تأسیس نموده که در حال حاضر شمار بسیاری از علاقهمندان از کشورهای مختلف، در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد و در رشتههای زبان فارسی و معارف اسلامی، فلسفه و عرفان اسلامی، فقه و معارف اسلامی، علوم قرآن و حدیث، به زبانهای فارسی و انگلیسی مشغول به تحصیل هستند.[2]
این طلاب مشکلات بسیاری را در اینحا تحمل کرده و مشغول تحصیل شده اند.
مقام معظم رهبری می فرمانید:
" البته شما در اینجا در غربت زندگی میکنید. اگرچه اینجا خانه ی شماست، اما از اهل خود، خویشان خود، خانواده ی خود دورید. سختی هائی دارید، مشکلاتی دارید؛ خودتان، همسرانتان، خانواده هاتان مشکلاتی دارند؛ اما ایستادگی کنید. خداوند متعال در اول بعثت پیغمبر چند خط اساسی را جلوی پای رسول گرامی خود گذاشت که با توجه به این چند خط و چند جهت گیری مهم، پیغمبر اکرم بتواند این بار سنگینِ بی نظیر را تحمل کند. یکی از این خطوط، صبر بود؛ «و لربّک فاصبر». «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم. یا ایها المدّثّر. قم فأنذر. و ربّک فکبّر. و ثیابک فطهّر. و الرّجز فاهجر. و لاتمنن تستکثر. و لربّک فاصبر». خداوند متعال خط صبر را جلوی پیغمبر گذاشت. باید صبر کرد. صبر یعنی پایداری، یعنی خسته نشدن، یعنی مغلوب مشکلات نشدن. مشکلات گوناگون بر سر راه همه ی ما هست؛ باید مغلوب نشویم. این درس را هم امام بزرگوار ما در عمل به ما تعلیم کرد؛ صبر کرد."[3]
این طلاب عزیز مشکلات فراوانی دارند که باید به آن ها توجه شود تا این حرکت عظیم متوقف نشود.
از مشکلات مهم این طلاب، جنبه عاطفی آنان است. ایشان از کشورهای مختلف، با راه های طولانی هجرت کرده و با تحمل رنج غربت، میهمان کشور ما شده اند.
نکته بعدی تفاوت فرهنگ ها است. گاهی تفاوت فرهنگشان با فرهنگ ایرانی مشکلاتی به بار می آورد. ممکن است برخی ایرانی ها نیز با فرهنگ آنان آشنا نباشند. افزون بر تفاوت فرهنگ، تفاوت زبان و رنگ نیز هست که گاهی نمی توان ارتباط مناسبی میان آنان و برخی ایرانی ها برقرار کرد.
بحث دیگری که در باره طلاب غیر ایرانی وجود دارد اینست که آیا اینها بعد از تحصیل در ایران و تحمیل هزینه ها ، در کشور خود مفید هستند؟ باید دید تعهداتشان را انحام می دهند یا خیر؟
حجت الاسلام و المسلمین محامی مدیر محترم مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی، اینگونه پاسخ می دهند:
در این جهت، تفاوتی میان طلاب ایرانی و غیر ایرانی نیست؛ اکنون طلاب ایرانی که در حوزه تحصیل می کنند، چه تعهدی دارند و چگونه عمل می کنند؟! چه نظارتی بر آنها صورت می گیرد. در این رابطه دو مسئله وجود دارد: بحث نخست تعهد این طلاب است و مسئله دیگر ارتباط با ایشان. در مورد مسئله ارتباط تا به حال چنین بود که طلاب وقتی به کشور خود باز می گشتند، عده ای در مسیر تبلیغ دین، با دست اندرکاران مدارس مرکز جهانی ارتباط داشتند. البته این ارتباط غیر رسمی بوده است. از کارهای خوبی که مرکز جهانی طی سال های اخیر آغاز کرده این است که در چند قسمت سرمایه گذاری می کند. چون مأموریت اولیه مرکز جهانی ،تربیت و تعلیم طلاب است. طبعاً نسبت به به کارگیری این طلاب در خارج کشور مسئولیتی ندارد؛ لیکن سال های اخیر در چند جهت برنامه ریزی صورت گرفت: یکی راه اندازی دفتر مدیریت هماهنگی اعزام است. ما اعزام کننده نیستیم؛ اما می توانیم با همکاری مراکز اعزام کننده، زمینه کار و بهره گیری این طلاب را فراهم سازیم.
نکته دوم بحث شناسایی فارغ التحصیلان مرکزجهانی است که اکنون در کشورهای خود به چه کاری مشغولند. در همین راستا انجمن فارغ التحصیلان مرکز جهانی در کشورهای مختلف، با برقراری ارتباط مستمر و پشتیبانی علمی و فرهنگی این فارغ التحصیلان راه اندازی شده است. البته این برنامه هنوز کامل نیست. قرار است سالانه از فارغ التحصیلان فعال، زبده و نخبه ای که در کشورهای مختلف فعالیت دارند، دعوت شود تا ارتباط بیشتری با مرکز برقرار کنند که ارتباطشان به روز باشد و احیاناً نیازهایشان از حیث علمی و فرهنگی برآورده شود تا با قوت بیشتر به تبلیغ بپردازند. در سال گذشته نیز نخستین گردهمایی فارغ التحصیلان برگزار شد که مورد عنایت مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت.[4]
پی نوشت ها:
[1] بیانات در دیدار طلاب خارجی حوزه ی علمیه ی قم، مهرماه 1390.
[2] سایت جامعه المصطفی؛ http://www.miu.ac.ir
[3] بیانات در دیدار طلاب خارجی حوزه ی علمیه ی قم، مهرماه 1390.
[4] نشریه پگاه حوزه (ویژه حوزه های دینی) > 30 فروردین 1386 - شماره 46
تهیه و فرآوری:احمد اولیائی-گروه حوزه علمیه تبیان
قرآن و احترام به پیامبر اعظم (ص)
خداوند در قرآن مجید، علاوه بر بیان اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)، احترام به آن حضرت را یکی از واجبات مسلمانان بر شمرده و در آیاتی چند، همگان را به این وظیفه شرعی فراخوانده است.
قرآن مجید در آیات فراوانی، از آخرین سفیر الهی و چراغ پرفروغ عالم هستی، به شکلهای گوناگونی سخن گفته و چهره مقدس و ملکوتیاش را به تصویر کشیده است. گاه نام مقدسش را با تعظیم یاد میکند، گاهی اطاعت از وجود مقدسش را اطاعت از پروردگار و نافرمانی او را نافرمانی خدا قلمداد کرده، گاهی به حضرتش سوگند یاد میکند و گاهی هم به دفاع از او برمیخیزد.
خداوند در قرآن مجید، علاوه بر بیان اوصاف پیامبر (صلی الله علیه و آله)، احترام به آن حضرت را یکی از واجبات مسلمانان بر شمرده و در آیاتی چند، همگان را به این وظیفه شرعی فراخوانده است.
از جمله مواردی که مصداق بارز احترام و تکریم و تعظیم پیامبر (صلی الله علیه و آله) است، طلب رحمت برای آن حضرت میباشد. مسلمانان از سوی پروردگار موظف شدهاند که همیشه به یاد پیامبر خاتم باشند و حتی در نماز برای او صلوات و درود بفرستند و رحمت خداوند را برای وجود مقدسش طلب کنند. جالب این است که خداوند پیش از چنین دستوری، نخست خود و فرشتگانش چنین کاری را آغاز کرده و سپس به پیامبرش خبر داده که مسلمانان برای ادای احترام و تعظیم پیامبر (صلی الله علیه و آله) باید بر او صلوات و درود بفرستند. این نوشتار، درنگ کوتاهی در این فرمان الهی است.
قرآن و فرمان صلوات بر پیامبر
یکی از دستورهای قرآن کریم که در سوره احزاب به آن اشاره شده، صلوات فرستادن و درود بر پیامبر عظیمالشأن است. آنجا که میفرماید: (انّ الله و ملائکه یصلّون علی النّبی یا آیها الّذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً)[1]؛ همانا خدا و فرشتگان بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم فرمان او باشید.
صلوات چیست؟
ابن فارس در مقاییس الّلغه در معنای صلوات مینویسد: «فأمّا الصّلاه من الله تعالی فالرّحمة؛ صلوات از سوی پروردگار، همانا رحمت اوست. »[2]
شیخ طوسی در تفسیر تبیان اضافه میکند: صلوات پروردگار، همان کرامتهایی است که به پیامبرش عنایت فرموده و او را برتر از دیگران شمرده و درجه و رتبهاش را بالاترین درجات قرار داده است. همچنین مقام و منزلتش را بسیار رفیع و بلند کرده و از آن حضرت، تعریف و تمجید نموده است. [3]
با این بیان، صلوات خدا بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) با صلوات فرشتگان و بندگان بر پیامبر، اندک تفاوتی دارد؛ زیرا خداوند، خود پیامبرش را به وسیله صلوات مشمول رحمت و عنایت خاصّ خود قرار میدهد، اما فرشتگان و سایر بندگان، از خدا میخواهند که پیامبرش را مشمول کرامت و رحمت واسع خویش قرار دهد.
علامه طباطبائی مینویسد:
«و قد استفاضت الرّوایات من طرق الشّیعة و أهل السّنّة انّ طریق صلاة الم?منین أن یسألوا الله تعالی أن یصلّی علیه و آله».[4]
آیا صلوات بر پیامبر، استمراری است؟
مسئله دیگر درباره این فرمان الهی آن است که: آیا صلوات بر پیامبر به زمان حضور آن حضرت اختصاص داشت یا اینکه حتی پس از رحلت پیامبر، بلکه تا روز قیامت، تمام مسلمانان وظیفه دارند طبق آیه مبارکه، بر او صلوات و درود بفرستند؟
روشن است که این حکم، اختصاص به زمان خاصی ندارد؛ چون در آیه شریفه، فعل مضارع «یصلّون» به کار رفته که دلالت بر استمرار عمل دارد. بنابراین، پیوسته خداوند و فرشتگان بر او رحمت و درود میفرستند؛ رحمت و درودی پیوسته و جاودانی. [5]
کیفیت صلوات بر پیامبر اعظم
پس از نزول این آیه شریفه بر پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، شاید یاران، معنای صلوات را میدانستند، اما به یقین از کیفیت آن بیخبر بودند. بدین جهت، بنا بر نقل ابوحمزه ثمالی، یکی از یاران پیامبر به نام کعب گوید: پس از نزول آیه یاد شده، عرض کردیم: «سلام بر تو را میدانیم، ولی صلوات بر تو چگونه است؟»
فرمود: بگویید: «الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد کما صلّیت علی ابراهیم و آل ابراهیم انّک حمید مجید، و بارک علی محمّد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انّک حمید مجید» [6]؛ پروردگارا؛ بر پیامبر و آل پیامبر درود فرست؛ همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی. بیشک تو حمید و مجید هستی. خدایا؛ بر محمّد و آل محمّد مبارک گردان؛ همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم مبارک گردانیدی.»
از این روایت، بلکه دهها روایت دیگر که در کتابهای شیعه و سنّی نقل شده، به دست میآید که مسلمانان باید این چنین بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) صلوات بفرستند و هرگز آل او را از وجود مقدسش جدا نسازند؛ چرا که خود رسول الله، کیفیت و چگونگی صلوات را این چنین بیان کرده است.
نهی از فرستادن صلوات ناقص
طبق دستور آن حضرت، باید صلوات کامل فرستاده شود و هرگز میان پیامبر و آلش در صلوات، جدایی نیفتد و بارها فرمود: هرگز بر من صلوات ابتر (ناقص) نفرستید. یاران عرض کردند: یا رسول الله؛ صلوات ابتر چیست؟
فرمود: اینکه فقط بگویید: الّلهمّ صلّ علی محمّد؛ و دنبالهاش را قطع کنید؛ بلکه بگویید: الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد. [(ع)]
علامه طباطبائی پس از آوردن حدیث کعب، مینویسد: هجده روایت دیگر هست که دلالت دارند بر مشارکت آل پیامبر با او در صلوات. این روایات را اصحاب سنن و جوامع از برخی یاران پیامبر نقل کردهاند؛ از جمله: ابن عباس، طلحه، ابوسعید خدری، ابوهریره، ابومسعود انصاری، بریده، ابن مسعود کعب بن عجرة و حضرت علی (علیهالسلام). اما روایات از طریق شیعه، بیش از شمارش است. [8]
با عنایت به مسئله فوق و تأکید و سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر جدا نکردن آل او در صلوات، باز هم دیده شده که برخی، همانند مسلم در صحیح خود، بابی آورده و گویا خواسته است صلوات را فقط بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محدود کند. [9]
آل پیامبر چه کسانی هستند؟
مفسران قرآن در ذیل آیه تطهیر که خداوند فرمود: (انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا)[10]، به این بحث پرداختهاند که مقصود از «اهل البیت» در این آیه مبارکه، چه کسانی هستند.
برخی به قرینه آیات قبل و بعد، این آیه را مخصوص همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) میدانند؛ اما تمام مفسران شیعه و بیشتر مفسران سنی، این آیه را به «خمسة طیبه» تخصیص داده و چنین نوشتهاند که: پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله) مدت شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه (س) میگذشت، صدا میزد: «الصلوة یا أهل البیت؛ (انّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا) هنگام نماز است ای اهل بیت؛ خداوند میخواهد پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را پاک سازد.»[11]
همچنین به روایات متعددی برخورد میکنیم که ابوسعید خدری با صراحت، گواهی میدهد که این آیه، تنها درباره همان پنج تن نازل شده است. [12]
روایات فراوان مربوط به «حدیث کساء»، بهترین دلیل است که مقصود از آلالبیت، پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین است. بر اساس این روایات، پیامبر هنگام ملاقات با آنان، عبایی بر آنها افکند و فرمود: «خداوندا؛ اینان خاندان من هستند. رجس و آلودگی را از آنها دور کن».
دانشمند معروف نیشابوری، به نام حاکم حسکانی، در شواهدالتّنزیل، این روایات را به طرق و راههای متعدد از راویان مختلفی گردآوری کرده است. [13]
خلاصه اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) ضمن خارج کردن امسلمه و سایر همسران از شمول این آیه [14]، سه بار این جمله را تکرار کرد: «خداوندا؛ اهل بیت من اینان هستند، پلیدی را از آنها دور کن».[15]
استاد مکارم شیرازی مینویسد: از مجموع آنچه گفتیم، چنین نتیجه میگیریم که منابع و راویان احادیثی که دلالت بر انحصار آیه به پنج تن میکند، به قدری فراوان است که جای تردید در آن باقی نمیگذارد. در شرح احقاقالحق بیش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت گردآوری شده و منابع شیعه در این زمینه از هزار هم میگذرد. [16]
انگیزه فرستادن صلوات
پیامبران خدا در راه رساندن پیام الهی، سختترین رنجها را متحمل شدند، در برابر اهانتها، ناسزاها و آزارهای روحی و جسمی دشمنان خدا، سخت ایستادگی کردند و با جدّیت تمام، پیام روحبخش و انسانساز پروردگار را به مردم رساندند. از این رو، خدا دستور داده تا بر آن حضرت درود فرستیم، و بشر نیز از باب قدرشناسی و ارجگذاری به ساحت انبیای الهی (به ویژه حضرت ختمی مرتبت) وظیفه دارد که پیوسته به یاد این پیامبر دلسوز و مهربان باشد و همواره برای وجود مقدسش، از خداوند، درخواست رحمت الهی بنماید.
در روایات نیز صلوات بر پیامبر و خاندانش، جزو واجبات قلمداد شده است. امام صادق (ع) فرمود: «الصّلاة علی النّبی و آله واجبة فی کلّ المواطن و عند العطاس و...؛ [17] صلوات بر پیامبر و آل او در همه جا لازم است؛ حتی هنگام عطسه و غیر آن». امام رضا (ع) شبیه به همین مضمون را به مأمون عباسی نوشت. [18]
آیا صلوات بر پیامبر و آل او، واجب است؟
تمام فقهای شیعه امامیه، صلوات بر محمد و آل محمد را در «تشهد»، واجب میدانند و در غیر آن، مستحب.
شیخ طوسی در کتاب النّهآیه در باب تشهد، ضمن فتوا به وجوب صلوات بر پیامبر و آل او میفرماید: «و کذلک الصّلاة علی النّبی و آله فریضه فمن ترکها متعمّداً وجبت علیه اعادة الصّلاة و من ترکها ناسیاً قضاها بعد التّسلیم و لم یکن علیه شیئ؛ صلوات بر محمّد و آل محمّد، واجب است. پس هر که این فریضه را از روی عمد ترک گوید، باید نماز را اعاده کند، و هر که از روی فراموشی آن را نیاورد، باید پس از نماز، آن را قضا کند و چیزی دیگر بر او نخواهد بود.»[19]
همچنین علامه حلّی در منتهی المطلب میفرماید: «و یجب فیه الصّلاة علی النبی عقیب الشّهادتین، ذهب الیه علما?نا أجمع فی التّشهّد الأوّل والثّانیی [0]؛ و واجب است در تشهد پس از آوردن دو شهادت، بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) صلوات بفرستد و به این وجوب در تشهد اول و دوم، تمام علمای ما فتوا دادهاند.»
علامه حلّی در مسئله دیگر، با اضافه کردن آل پیامبر به صلوات بر آن حضرت میفرماید:
«مسئله: الصّلاة علی آله واجبة فیالتّشهّد الأوّل و الثانی ذهب الیه علما?نا أجمع [21]؛ صلوات بر آل پیامبر در تشهّد اول و دوم واجب است. تمام علمای ما به این مسئله فتوا دادهاند».
سپس به بررسی أدله آن از طریق عامّه و خاصّه بر وجوب حکم صلوات بر محمد و آل محمد پرداخته است. [22]
وجوب صلوات از دیدگاه اهل سنت
فقهای سنّی در خصوص این مسئله، دو دسته هستند: یک دسته، فتوا به وجوب دادهاند؛ همانند شافعی و جمعی دیگر از فقهاء. دسته دوم همانند ابوحنیفه آن را واجب نشمردهاند. سرخسی [23] در مبسوط مینویسد:
«ثمّ الصّلاة علی النبی فی الصّلاة لیست من جملة الأرکان عندنا، و قال الشّافعی: هی من جملة أرکان الصّلاة لاتجوز الصّلاة الاّ بها؛ صلوات بر پیامبر در نماز، در نزد ما، از ارکان شمرده نمیشود؛ اما در نزد شافعی، از ارکان نماز شمرده شده؛ به گونهای که نماز بدون آن صحیح نمیباشد.»[24]
استاد مکارم شیرازی، ضمن آوردن شعر معروف شافعی، مینویسد: جالب اینکه شافعی همین فتوا را در شعر معروفش صریحاً آورده است؛ در آنجا که میگوید:
یا أهل بیت رسول الله حبّکم |
فرض من الله فی القرآن أنزله |
کفا کم من عظیم القدر أنکم |
من لم یصل علیکم لاصلاة له |
ای اهل بیت رسول الله؛ محبت شما از سوی خداوند در قرآن واجب شده است. در عظمت مقام شما همین بس که هر کس بر شما، صلوات نفرستد، نمازش باطل است. [25]
آیا صلوات برای پیامبر، سودمند است؟
ممکن است این س?ال به ذهن آید که: امت اسلامی به فرمان قرآن کریم، مأموریت یافته که در نماز و غیر نماز، بر پیامبر رحمت صلوات بفرستد، اما معلوم نیست که صلوات ما به حال پیامبر که مقامش را جز خدا نمیداند، سودی داشته باشد؛ چرا که او عالیترین مراتب کمال را طی کرده و نیازی به درود ما ندارد.
پاسخ میدهیم: شکی نیست که مقام نبی اکرم (ص) آن قدر والاست که هرگز بشر، توان درک آن را نداشته است و نخواهد داشت و تنها پروردگار میداند پیامبرش در چه جایگاهی قرار دارد. اما داشتن چنین درجاتی موجب نمیشود که مقام او بالا و بالاتر نرود، چون درجات در نزد خداوند، هرگز حدّ و حدودی ندارد. با تأمل در شواهد زیر صدق و مدعای ما روشن میشود:
1. امام صادق (ع) در مقام بیان تشهّد به عبدالمک بن عمر احول میفرماید:
«التّشهّد فی الرّکعتین الأوّلتین الحمدلله اشهد ان لا اله الاّ الله وحده لاشریک له، و أشهد أن محمداً عبده و رسوله، الّلهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و تقبّل شفاعته فی امته وارفع درجته.»[26]
در اینجا امام صادق (ع) از درخواست بالا بردن درجات پیامبر به وسیله دعای مسلمانان سخن به میان میآورد.
2. امیر م?منان (ع) از پیامبر نقل کرده که آن حضرت فرمود: «فی الجنّة درجة تدعی الوسیلة، فاذا سألتم الله فسئلوا لی الوسیلة. قالوا: یا رسول الله مَن یسکن معک فیها. قال: علی و فاطمة و الحسن والحسین [27]؛ در بهشت درجهای است به نام وسیله. هرگاه بخواهید در هنگام دعا چیزی برای من از خدا بخواهید، مقام وسیله را مسئلت نمایید. گفتند: یا رسول الله؛ چه کسانی در این درجه (مخصوص) با شما هستند؟ فرمود: علی و فاطمه و حسن و حسین.»
علامه امینی در ذیل این حدیث مینویسد: این حدیث را دانشمندان عامّه نیز در کتب خود ذکر نمودهاند؛ از جمله سیوطی در کتاب الجامعالکبیر از حافظ ابن مردویه نقل کرده است. ما شیعیان نیز در زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین میگوییم:
«الّلهمّ اعطه الدّرجة الرّفیعة و آته الوسیلة من الجنّة [28]؛ خدایا؛ درجه رفیع و همچنین درجه مخصوص (وسیله) را به او عنایت فرما.»
فضایل و فواید صلوات
بزرگان اهل حدیث و دانشمندان شیعه و سنی، روایات و احادیث فراوانی را در ذیل همین آیه و همچنین در دیگر موارد آوردهاند. برخی در اهمیت این موضوع، کتابهایی را به رشته تحریر درآوردهاند و برخی دیگر همانند علامه مجلسی در بحارالانوار، بابی به این مسئله اختصاص داده و در حدود هفتاد روایت در آن باب آورده است. از مجموع این روایات به آثار و فضایل و برکات خوبی میرسیم. پایانبخش این بحث را به این فضایل اختصاص میدهیم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم، ضمن بیاناتی مفصل و فراوان، بر این مطالب تکیه کرده و فرمودهاند:
صلوات بر محمد و آل محمد، گناهان را از بین میبرد. [29]
صلوات در نزد خداوند، همانند تسبیح و تهلیل و تکبیر است. [30] .
هیچ عملی در روز جمعه، افضل از صلوات نیست. [31]
با ذکر صلوات، انسان از گناهانش بیرون میرود. [32]
ذکر صلوات، افضل از آزادی بندگان است. [33]
هیچ چیز از ذکر صلوات بر محمد و آل محمد، برتر نیست. [34]
ذکر صلوات، سپری از آتش جهنم است. [35]
خداوند در برابر ذکر صلوات برای فرستنده آن، هزار حسنه مینویسد. [36]
فرستنده صلوات، مورد شفاعت قرار خواهد گرفت. [37]
خداوند برای فرستنده صلوات، صد حاجت برآورده میسازد که هفتاد حاجت از حاجتهای دنیا و سی نیاز از نیازهای آخرت است. [38]
فرستنده صلوات، از همنشینان پیامبر در عالیترین درجات بهشت است. [39]
صلوات، از بین برنده نفاق و دورویی است. [40]
فرستادن صلوات، سبب ایجاد نور در قبر میشود. [41]
صلوات، وسیله تقرب به خدا میباشد. [42]
صلوات بر محمد و آل محمد، در بین نماز ظهر و عصر، برابر با هفتاد رکعت نماز است. [43]
با ذکر صلوات، فراموش شدهها به یاد میآید. [44]
کسی که پس از نماز صبح و بعد از نماز ظهر، بر محمد و آل او صلوات بفرستد، از دنیا نمیرود، مگر اینکه امام زمان (ع) را ببیند. [45]
فرستادن صلوات، سبب توانگری و زدودن فقر از انسان و جامعه میشود. [46]
فرستادن صلوات، سبب دفع و رفع تشنگی در روز قیامت میشود. [47]
خداوندا؛ آنچه را که برای بندگان صالح خود مقدر کردهای، درباره ما نیز به برکت صلوات بر محمد و آل او، مقرر بفرما.
منبع: فصلنامه کوثر، شماره 68
پینوشتها:
[1]. احزاب / 56.
[2] . مقاییس اللغه، ج 3، ص 301.
[3] .التبیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 359.
[4] . تفسیر المیزان، ج 22، ص 338.
[5] . تفسیر نمونه، ج 17، ص 416.
[6]. الدّر المنثور، ج 6، ص 646؛ سنن نسائی، ج 3، ص 45؛ صفوة العرفان، ج 5، ص 178.
[7]. الصواعق المحرقه، ص 44.
[8]. المیزان، ج 22، ص 344.
[9]. ر. ک: صحیح مسلم، ج 2، ص 16، باب الصلاة علی النبی.
[10]. احزاب / 33.
[11]. تفسیر نمونه، ج 17، ص 300.
[12]. شواهد التنزیل ج 2، ص 25.
[13]. همان.
[14]. مجمع البیان، ج 8، ص 559.
[15]. تفسیر نمونه، ج 17، ص 300.
[16]. همان، ص 302.
[17]. تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 301.
[18]. همان.
[19]. النهآیه، ص 89.
[20]. منتهی المطلب، ج 1، ص 293.
[21]. همان.
[22]. همان.
[23]. سرخسی، فقه خود را بر مبنای فقه ابوحنیفه تدوین کرده است.
[24]. المبسوط، ج 1، ص 29.
[25]. تفسیر نمونه، ج 1(ع)، ص 421.
[26]. منتهی المطلب، ج 1، ص 294.
[27]. فاطمة الزهراء، علامه امینی، ص 99.
[28]. همان.
[29]. بحارالانوار، ج 91، ص 48.
[30]. همان.
[31]. همان، ص 51.
[32]. همان، ص 55.
[33]. همان، ص 57.
[34]. همان.
[35]. همان، ص 58.
[36]. همان.
[37]. همان، ص 63.
[38]. همان، همان، ص 59.
[39]. همان.
[40]. همان.
[41]. همان، ص 70.
[42]. تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 303.
[43]. سفینة البحار، ج 1، ص 49.
[44]. همان.
[45]. همان.
[46]. مجلّه کوثر، ش 50، ص 137.
[47] . همان.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی