جوان آنلاین: سخنگوی کارگزاران در مصاحبه با روزنامه اعتماد با اشاره به تشدید تورم در سال 74 که حتی تا مرز 49 درصد نیز رسید میگوید: در بحران سال 74 که با کمبود کالا روبهرو بودیم و یک مقطع تغییر خاص در تاریخ ایران است. افت قیمت نفت و بحران بدهیهای خارجی و کمبود کالا داشتیم. صفهای طولانی در تهران برای مواد غذایی تشکیل شده بود. آقای آلاسحاق وزیر بازرگانی بود. آقای نوربخش رئیس بانک مرکزی بود. آقای زنجانی رئیس سازمان برنامه بود. آقای میرزاده معاون اجرایی بود. صفها طولانی بود. وضعیت جدی بود در تهران. یک تیم تصویربردار فرستادیم از صفهای مواد غذایی و با مردم مصاحبه کردیم و گفتیم این برای تلویزیون نیست و برای آقای هاشمی گزارش تهیه میکنیم. یک فیلم ویدئویی درست کردیم حدود دو ساعت، شب رفتند آقای هاشمی به خانه، دادم خدمتشان و گفتم شب ببینید. شب پیش نیز طرحی آماده کردیم که آقای هاشمی ببینند و تصمیم بگیرند. آقای هاشمی شب فیلم را دیده بودند. یک پیرمردی در این فیلم بود که میگوید من نمیدانم رفسنجانی چرا وضع را اصلاح نمیکند. چه چیزی توی کلهاش است نمیدانم.
مرعشی با اذعان به ناکارآمدی اعضای دولت سازندگی و تاثیرگذاری شخص خود میگوید: صبح که خدمتشان رسیدم، گفتند دیدند. گفتم من پیشنهادی آماده کردهام برای مصوبه دولت و چند کار دیگر در وزارت بازرگانی و مشارکت مجلس و اینها تا بازار آرام شود. آقای هاشمی گفتند تصمیم را گرفتم. گفتم چیست؟ گفت آقای میرزاده و نوربخش و زنجانی را صدا بزنید و بگویید تصمیم گرفتم تعزیرات را فعال کنید و دوباره ارزان نرخگذاری کنید و بازار را آرام کنید. گفتم فکر نمیکنید خیلی تند باشد؟ گفت نه، من تصمیمم را گرفتم. بعد به آقای میرزاده نگفتم. رفتم پیش آقای زنجانی و او خیلی جا خورد. کاملا خلاف سیاستهای تعدیلی آقای هاشمی بود این تصمیم که تا آن روز پیگیری کرده بودیم. گفتند وقت بگذارید تا ایشان را قانع کنیم. عصر وقت دادم که آقای زنجانی و نوربخش با آقای هاشمی سه نفری جلسهای داشته باشند. آن دو نفر گفتند که خوب نیست این کار را بکنید. پرسید راه حل شما چیست؟ گفتند راهحلمان را تا 48 ساعت دیگر میدهیم. دو روز بعد با 18 آیتم راهحلی دادند. جلسه گذاشتند و آقای هاشمی همه را پذیرفت غیر از یک موضوع که کاهش اعتبارات عمرانی است. گفت خیلی خب، حالا ببینید این دو تا کار را تصمیم بگیرید. یا آنچه شما بگویید من عمل میکنم و سه ماه فرصت دارید بازار را به تعادل برسانید. اگر نرسید برکنارتان میکنم. یا آنچه من میگویم عمل کنید مسئولیتش با خودم. بین این دو انتخاب کنید. یا راهحل شما یا راهحل من. 24 ساعت وقت خواستند برای تصمیمگیری. بعد از 24 ساعت گفتند هر چه شما بگویید عمل میکنیم. نتوانستند تصمیم بگیرند با آن 17 بند، بازار را آرام کنند.
مرعشی توضیح نداده که چرا دولت سازندگی پس از 6 سال و در 2 سال آخر تازه تصمیم گرفت سیاست نظارت بر قیمتها از طریق تعزیرات را در پیش بگیرد؛ امری که نارضایتی شدید مردم را به دنبال داشت و در رای ندادند به آقای ناطق نوری در سال 76- که ریاستجمهوری وی، ادامه سیاستهای دولت سازندگی تلقی میشد- بازتاب یافت.
این روزها برخی رسانه ها ظاهرا به مکانی برای کسب و کار و گرفتن سهم از این و آن تبدیل شده است! یکی از این سایت ها که بارها فیلتر و رفع فیلتر و تعطیل و راه اندازی شده سایت آینده است.
به گزارش تهران پرس سایت آینده که با مدیریت فواد صادقی این روزها به شدت مشغول فعالیت علیه شهردار فعلی تهران است در گذشته نیز این سبک کاری را در کارنامه خود داشته است.
این سایت که وابستگی آن به خاندان هاشمی غیر قابل انکار است از گذشته تا به امروز پیمانکار رسانه ای خانواده هاشمی بوده است. پیمانکاری که علاوه بر پیمانکاری های شهری و همکاری با مترو تهران در زمان مدیریت محسن هاشمی پروژه های رسانه ای- سیاسی این خاندان را نیز پیش می برده است. در ایام فتنه88 که از قضا فواد صادقی پس از آن چندباری دستگیر و آزاد شد نیز خط رسانه ای خود را از مهدی هاشمی می گرفتند که آن روزها به سایت آقازاده آشوبگر معروف شده بود.
البته برای خاندان هاشمی ایرادی نیست که چنین پیمانکاری را در استخدام خود درآورند. ولی نوع عملکرد این رسانه قابل بررسی است.
این روزها این سایت که عواملش در گذشته و در زمان محسن هاشمی از پیمانکاران مترو تهران بوده اند به رسم وفاداری و با مطرح شدن نام محسن هاشمی برای شهرداری تهران علم تخریب رقیب را برداشته و با بدترین دشنام ها و هتاکی ها درصدد تخریب و حذف رقیب برآمده اند.
اما کیست که نداند این همه سینه چاکی و پرده دری و راه اندازی ستاد رسانه ای تخریب و سر خط کردن رسانه های همسو با چه هدفی صورت می گیرد؟ کیست که نداند همه این ها بذرهایی که برای فردا کاشته می شود و مشخص است که چه سهمی از شهردار شدن محسن هاشمی قرار است نصیب تخزیب کنندگان رقیب و پیمانکاران سابق شود! هر خط و هر تیتری که علیه رقیب زده می شود آجری است که بر دکان 2 نبش این پیمانکاران رسانه ای اضافه می شود.
اسناد بهدست آمده از فعالیتهای اقتصادی تیم خبری سایت آینده که در گذشته توسط سایت رجانیوز منتشر شده بود حکایت از خدمات صادقانه و گردانندگان این سایت به محسن هاشمی بهعنوان مدیرعامل متروی تهران دارد.
بر اساس این اسناد، مدیرمسئول و سردبیر این سایت بهترتیب مدیرعامل و نایب رئیس هیئت مدیره شرکت آرمانگستر هستند که این شرکت طی سالهای گذشته در برخی پروژههای اجرایی ایستگاههای مترو بهعنوان پیمانکار فعالیت کرده است.
عباسعلی کدخدایی را سالهاست همه در قامت سخنگوی شورای نگهبان میشناسند؛ سخنگویی که با اشراف به مسائل حقوقی و قانونی و اسلامی مواضع شورای نگهبان را بیان میکرد و در برخورد با خبرنگاران صبوری پیشه میکرد و از سر همین صبوری هم بود که جلسات منظم او با حضور اهل رسانه برگزار میشد.
حال اما او دیگر عضو شورای نگهبان نیست و با یک رأی اختلاف نتوانست رأی مجلس را برای این دوره شورای نگهبان کسب کند. روز گذشته همایش نکوداشت وی، با عنوان «مرد صدق و امانت» در حوزه هنری تهران برگزار شد و از وی و زحمات همه سالهای گذشتهاش تقدیر به عمل آمد. این تقدیر در مواردی از سخنان سخنرانان رنگ انتقاد از مجلس به دلیل رأی ندادن به کدخدایی گرفت.
در این همایش آیتالله احمد جنتی، آیتالله علم الهدی، آیتالله قرهی و دکتر حدادعادل سخنرانی کردند. در پایان نیز با اهدای لوح تقدیری از زحمات چند ساله دکتر کدخدایی در شورای نگهبان تقدیر به عمل آمد.
رأینیاوردن وی از قبل مقدمهچینی شده بود
آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان اولین سخنران این همایش نکوداشت بود. وی در مورد شخصیت کدخدایی گفت: من از زمانی که با آقای کدخدایی آشنا شدم، صداقت، عدالت، امانت و قانونگرایی را در وجود ایشان احساس کردم. آقای کدخدایی در برنامهریزیها برای کل تشکیلات شورای نگهبان و همچنین اسناد که از اهمیت زیادی برخوردار است نقش داشتند، به گونهای که الان در شورا بانک اطلاعاتی مطلوبی تاسیس شده است.
دبیر شورای نگهبان خاطرنشان کرد: آقای کدخدایی در روزهای سخت انتخابات دو الی سه ماه درگیر برگزاری انتخاباتها میشدند و سنگینی کار بر روی دوش ایشان بود. فشار کار بر ایشان به گونهای بود که گاهی تا پاسی از شب یا تا صبح در شورا میماندند. زمانی هم که ایشان در شورا به عنوان سخنگو فعال بودند، انصافا سخنگوی موفقی به شمار میآمدند، بنابراین من یادم نمیآید که کسی از سخنگویی ایشان ایراد بگیرد یا چیزی بگوید.
وی پایداری به قانون، استقلال در رأی و سفارشناپذیری را نقاط قوت عباسعلی کدخدایی دانست و اظهار کرد: آقای کدخدایی اصرار داشتند که بر اساس قانون عمل کند، البته سفارشها زیاد بود و توقع نیز به مراتب زیاد، اما ایشان به این توقعات اعتنا نکرد و به حق و به جا استقلال شورای نگهبان را حفظ کرد.
جنتی خاطرنشان کرد: پایداری به قانون آقای کدخدایی اغلب موجب نارضایتی بعضیها میشد... نارضایتیهایی در بعضی از مقامات بالا به وجود آمد و بدون اینکه اظهار کنند گله میکردند که چرا سفارشات ما را نپذیرفتید که همین امر سبب شد عدهای فرصتی به دست آورند و انتقامگیری کنند که این فرصت تقریباً تا حدی به دستشان آمد و سیاسی کاری کردند. حسادتهایی هم در کار بود که کار خود را کرد و مشکلاتی به وجود آورد که بنده نه فرصت بیان آنها را دارم و نه صلاح میدانم بگویم.
وی به جلسه رأی اعتماد بهارستاننشینان به عباسعلی کدخدایی اشاره و خاطرنشان کرد: در مجلس وضعیت طوری شد که آقای کدخدایی با کمبود یک رای، رأی نیاورد که از قبل مقدمهچینی شده بود و اینطور نبود که به صورت طبیعی رأیگیری شود، چراکه مقدمهچینیها به گونهای بود که چه کسی رأی بیاورد و چه کسی رأی نیاورد. قدر افرادی همچون آقای کدخدایی را باید دانست. ما افرادی مثل آقای کدخدایی کم داریم، چراکه افراد موجود هم زود تسلیم میشوند و هم زود قانون را توجیه میکنند. افرادی که سفارش میکنند سفارشپذیر هستند و این درست نیست.
کدخدایی بیهیچ جرمی در مجلس اصولگرایان رأی نیاورد!
غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در همایش نکوداشت عباسعلی کدخدایی، با اشاره به اهمیت علم حقوق تصریح کرد:هر حکومتی که حقوقدانهای بزرگی داشته باشد، قدرت بیشتری دارد. اگر ما تاریخ سیاسی جهان معاصر را بخوانیم میبینیم رهبران و بزرگان حکومتهای موفق حقوقدانهای بزرگی مثل گاندی بودند. حقوق بیان مناسبات اجتماعی ـ سیاسی است و در واقع زبان حکومت کردن است. زبان حکمرانی حقوق بوده، همانطور که فقه زبان شریعت به شمار میرود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: یکی از ضعفها و مشکلات ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بوده که حقوقدان به اندازه کافی نداشتهایم.
یعنی در واقع حقوقدان معتقد به انقلاب و انقلابی نه اینکه اصلاً نبوده، بلکه کم داشتهایم. همانطور که اقتصاددان انقلابی هم کم داشتهایم. وی با بیان اینکه نسلهای قبلی ما کمتر سراغ علوم انسانی رفتهاند، گفت: آنهایی هم که سراغ این علوم میرفتند، علم حقوق را کمتر میخواندند. شاید تصور علم حقوق در ذهن عامه مردم به دعواهای اشخاص و رسیدگی به آنها برمیگردد، اما باید دانست علم حقوق در نظام کلان جامعه و حکومت و همچنین سیاست داخلی و بینالمللی و دفاع از حق یک کشور در صحنه جهانی نقش اساسی دارد. حدادعادل در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: کدخدایی یکی از خوبان جماعت حقوقدان است و ما وی را در دوره مجلس هفتم در شورای نگهبان آزمودهایم و آزمایش بزرگ وی در خدمت آقای جنتی در فتنه 88 بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: بنده در آن زمان جزء هیئت شش نفره بودم که شورای نگهبان بعد از تمدید مهلت توسط مقام معظم رهبری دعوت کرد رابط بین شورا و معترضان باشد. در واقع نامزدهایی که مدعی تقلب در انتخابات بودند و قرار شد ما رابط باشیم که آنها چه میخواهند و بعد به شورای نگهبان منتقل و در نهایت نتیجه به مردم منتقل شود. وی با بیان اینکه آن شش نفر همگی یک سلیقه سیاسی نداشتند، تصریح کرد:در آن روزها بنده با آقای کدخدایی ارتباط داشتم و موضعگیری وی را دیدم. همچنین شاهد اعتماد آیتالله جنتی به وی بودم؛ تصویری که از وی در ذهنم نقش بسته یک حقوقدان انقلابی اصولگراست که در خدمت آیتالله جنتی سالیان سال خدمت کرده است.
حدادعادل ادامه داد: آنچه در یکی دو ماه اخیر باعث تعجب ما شد، این بود که وی بیهیچ جرمی در مجلس اصولگرایان رأی نیاورد و این از شگفتیهای این مجلس بود. در واقع آقای کدخدایی بدون اینکه از اصولگرایی تخطی کند، رأی نیاورد. ما در فراکسیون اصولگرایان رسماً از وی پشتیبانی کردیم و وظیفه خود میدانیم، اما وقتی از برخی نمایندگان سؤال کردم که چرا به وی رأی ندادید پاسخ قانعکنندهای نشنیدم؛ این مسئله هم در اذهان مثل بسیاری از پروندههای دیگر باقی میماند تا در زمان مناسب بررسی شود.
از رأی ندادن مجلس به کدخدایی ناراحت شدم
آیتالله روحالله قرهی، رئیس حوزه علمیه امام مهدی تهران با حضور در مراسم نکوداشت «مرد صدق و امانت» گفت: افراد مخلص خودشان نمیخواهند که از آنها تقدیر و تشکر شود، اما نکوداشت در حقیقت بیانگر این است که مردان خدا همیشه در مقام بالایی هستند و پروردگار عالم هم از آنان تشکر میکند که آنها به مقام محمود میرسند. ما با این نکوداشتها از خداوند خود شاکریم و از خدای عزوجل درخواست داریم که این نعمتها را افزونتر کند.
وی با اشاره به عدم رأی آوری آقای کدخدایی در مجلس شورای اسلامی گفت: بنده بعد از اینکه آقای کدخدایی در مجلس رأی نیاوردند با وی تماس گرفتم و گفتم که از اینکه مجلس شما را از دست داد خیلی ناراحتم که آقای کدخدایی پاسخ دادند به خدا قسم مقداری هم از این قضیه نگران نیستم و خوشحالم که باری از روی دوش من برداشته شد و بنده از این پس به کارهای علمی خواهم پرداخت. رئیس حوزه علمیه امام مهدی تهران با بیان اینکه روحیه بالای آقای کدخدایی دلیلی بر روحیه خالص ایشان است، گفت: با این نکوداشتها برای این خادمین حقیقی که خواستار این نکوداشتها نیستند قدرشناسی مردم و متن مردم که رسانهها هستند به عالم اعلام میداریم که ما قدرشناس خادمانمان هستیم.
کسانی که با آرم اصولگرایی مجلس را پر کردهاند در امتحان قرار دارند
آیتالله علمالهدی عضو مجلس خبرگان رهبری نیز در این همایش اظهار داشت: کارنامه درخشان فقیه برجسته آیتالله جنتی که در طول انقلاب اسلامی و در عرصه نظام به عنوان یک تابلوی شفاف در برابر بینش انسانها دفاع کردند، نه در این عصر و زمان، بلکه در تاریخ آینده هم ثبت خواهد شد. آقای کدخدایی از چهرههای برجسته و نشانگر این حوزه و عرصه است.
عضو مجلس خبرگان رهبری درباره رأی نیاوردن آقای کدخدایی در مجلس افزود: برادران و خواهرانی که با آرم اصولگرایی این مجلس را پر کردند و مردم متدین و دینمدار جامعه ما در نقاط مختلف کشور آنها را به این عنوان و موقعیت برگزیدند این موقعیتها برای آنها یک عرصه امتحان است.
به ویژه با این نکتهای که آقای حدادعادل گفت که وقتی از آنها سؤال میشد چرا به آقای کدخدایی رأی ندادید توجیه قابل قبولی ندادند. از این رو اگر کسی قرار باشد در مقابل بنده خدا توجیه قابل قبول نداشته باشد آیا در پیشگاه خداوند در مقام اینکه به این امانت خیانت نکرده است توضیح و عذری میتواند ارائه دهد؟ وی افزود: اینکه انسان در عرصهای خود را قرار دهد و از مردم رأی بخواهد، ولی در پای یک امتحان الهی در پای یک چهره اخلاصمند بعضی موقعیتها و شرایط سیاسی را در نظر بگیرد و در مقابل فردی همچون حداد عادل توضیح نداشته باشد آیا در مقابل مأمورین خدا در شب اول قبر توضیح خواهند داشت؟
کدخدایی: آیتالله جنتی «جبل راسخ» است
پایان بخش این همایش اما سخنان سخنگوی سابق شورای نگهبان بود. او از اهالی دلسوز، کم ادعا و پرتلاش رسانهها خواست تلاشهای هشت سالهاش را به قضاوت بنشینند.
عباسعلی کدخدایی اضافه کرد: تشکر ویژه دارم از مقام معظم رهبری که حضور مبارک ایشان در جامعه اسلامی و جهان همچون دُر گرانبهایی است که همه ما از رهنمودها، تدابیر و هدایتهای ایشان بهره میگیریم.
سخنگوی سابق شورای نگهبان تصریح کرد: خداوند نعمتهای بیشماری را به ما ارزانی داشته که ما انسانها قادر به حساب و کتاب آن نیستیم و بسیاری از اوقات این نعمتها را فراموش میکنیم. وی یکی از نعمتهای خدا به خود را همراهی و همنشینی با علما دانست و گفت: آیتالله جنتی چون جبل راسخ است که هیچ بادی آن را تکان نمیدهد و وی در حوادث کشور تغییری نکرد. وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آنچه امروز ما را گرد هم آورده نه حضور من که خسی هستم در دریای بیکران مردم مسلمان، ایثارگر و فداکار، بلکه پایبندی به ارزشها و باورهای عمیق برآمده از آموزههای دینی بوده و اینکه همه یکصدا اصول و ارزشها را فریاد زنیم و نه اشخاص را، چراکه آنها ماندنی هستند و اینها رفتنی. کدخدایی با بیان اینکه من اما آمدم تا بگویم ما همه اصولگرا هستیم، تصریح کرد: اصول ما همانی است که پیامبر عظیمالشأن برای ما به ارمغان آورد و با فداکاری فرزندان پاک او برای همیشه در ابدیت تاریخ تثبیت شد.
اسماءمعتمدی | حالا که ماهواره خواهناخواه وارد زندگی ایرانیان شده و فضای رقابت تلویزیون و رادیوی ملی با شبکههای ماهواره تنگتر، خود دلیلی بر آن شده است تا خلاءهای موجود برای پرکردن اوقات فراغت افراد با شیوههای مختلف ازجمله موسیقی پرشود؛چنانکه این روزها به غیر از پخش آهنگهای مختلف درمیان برنامههای سیما، برنامه «هفت ترانه» از شبکه شما، برنامه «ساعت 25 » از شبکه تهران و... از این دست هستند که اختصاصا به بحث موسیقی میپردازند؛ درحالی که تا چند سال قبل موسیقی یک تابو محسوب میشد و در دهه هفتاد خوانندهها و نوازندگان به هیچ وجه در قاب تلویزیون به نمایش درنمیآمدند اما امروز نه تنها سایتهای تخصصی موسیقی و سایتهای خبری و تفریحی در اینباره زیاد شده است، بلکه موسیقی به اشکال گوناگون جزئی از زندگی افراد گردیده است.
در فضای سایبری سرویسدهندههای مختلف و وبلاگها به فراخور حال مخاطبان خود کدهای موسیقی را ارائه میدهند حتی سایتهای خبری هرازچندگاهی به بهانههای گوناگون ازجمله انتشار آلبومهای جدید خوانندگان مشهور، لینک دانلود این آهنگها را در سایتهای خود میگذارند تا مورد استفاده مخاطبان قرارگیرند؛ این موضوع حالا به یک امر عادی تبدیل شده چه آنکه حتی سایتهای مذهبی و ارزشی هم دراین امر فعال هستند. مضاف براین موسیقی تیتراژهای آغازین و پایانی برنامهها هم به عضو جدید و جداییناپذیر تلویزیونی تبدیل شدهاند؛ شاید اولین تیتراژ ماندگار که به مشهورشدن و طرفدار پیدا کردن خواننده آن انجامید تیتراژ سریال«پهلوانان نمیمیرند» با صدای محمد اصفهانی بود که توانست موجی در این عرصه بهراه بیندازد. «برای آخرین بار» که خواجه امیری را به دنیای موسیقی معرفی کرد هم مرحله دوم این موجسازی محسوب میشود که پس از این سریال و شهرت یکباره، او که نمیخواست پشت نام پدرش مخفی شود خوانندگان، تهیهکنندگان و سریالسازان زیادی را به این سمت وسو کشاند تا با این روش نام و خاطره خود و سریالهایشان را ماندگار کنند، زیرا سریالها زمان و مکان خاصی را میطلبند اما موسیقی فرازمانی و فرامکانی است در هرجا و مکانی مخاطب خود را دارد.
متأسفانه گاهی دراین موجسواری، میبینیم موسیقیهای تیتراژی که عمدتاً از تلویزیون پخش میشوند نه تنها از دایره معرفتی، بلکه از دایره اخلاقی خط قرمزها عبور میکنند حتی خارج از مفاهیم قابل درک ارائه میشوند، لذا اینجاست که باید این موج احساسی ایجاد شده در رسانه ملی مدیریت شود؛ چراکه موسیقی مانند چاقوی دولبهای است که میتواند باعث پویایی یا برعکس منجر به انفعال و رخوت شود بهطوریکه در جامعهشناسی ازموسیقی بهعنوان زبان یک جریان اجتماعی هم یاد میکنند؛ چه آنکه رَپرها، هیپیها، هیپهاپها، نهیلیستها و... هرکدام موسیقی خاص خود را به جهان معرفی کردهاند که گاه از جریان اولیه خود منحرف شدهاند. اما این قاعده کلی نیست؛ اگر مدیریت توانمند و حساب شده در این زمینه ورود پیداکند میتوان مانع از مسیر انحرافی آن شد چنانکه آهنگهای حماسی و انقلابی در اوایل انقلاب و دوران جنگ در تأثیرپذیری مثبت مردم، بسیار مؤثر بود اما آنچه در چند سال اخیر در قاب تلویزیون میبینیم ناشی از سوءمدیریت بوده تا مدیریت؛ البته یک جریان و فرایند جدید عموماً زمان نیاز دارد تا جوانب مختلف آن شناخته شود اما نفوذ و رسوخ بعضی از موسیقیها در رسانه ملی جای سؤال دارد. درکنار این آفتها، رویکرد مثبتی نیز وجود دارد که ظاهراً حساب شده هم نبوده است و به نوعی برحال و احوال خوانندگان مشهور مربوط است بدون شک آنچه میتواند تأثیرگذارتر باشد، که مطابق فطرت افراد باشد. خداجویی یکی ازاین ملاکهای اصلی است که با فطرت همه افراد سازگاری دارد و پتانسیل خوبی است تا موسیقی و ترانهسرایی در رسانه ملی را بر این اساس مدیریت کنیم. این موضوع مدتی است که در تلویزیون ناخواسته به جریان افتاده و مخاطبان خوبی هم داشته است.
تیتراژهای بعضی برنامههای تلویزیونی و سریالها اعم ازمناسبتی و غیرمناسبتی که البته بیشتر به دلیل ماه رمضان بوده است؛ گاهی توانسته مفاهیمی چون حلال و حرام، نیاز به خدا، نیاز به معنویت و دین، انسانیت و... را تقویت کند این مسئله باید قدرت بگیرد و به صورت اصولی مدیریت شود البته استقبال خوب مردم هم مزید آن است. ترانهسازی بعضی از خوانندهها مانند صادقی، چاووشی، یگانه و... از این دست محسوب میشود.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی