سفارش تبلیغ
صبا ویژن
aliakbarkhodabakhshi
ارسال شده در پنج شنبه 92/6/14 ساعت 11:3 ص توسط علی اکبرخدابخشی

با سلام به خوانندگان عزیز.در مورد قضایایی که در کشور در حال وقوع است مثل عزل ونصب های بی منطق در وزارت علوم،شرکت فائزه هاشمی در جلسات وزیر ورزش و...چندین اتفاق جور وا جور دیگر فقط از خوانندگان میخواهم برای عاقبت به خیری مسئولین و از همه مهمتر نجات مردم از آسیب های احتمالی سیاسی کاری برخی سیاست مداران که البته برخی از آنان به لطف ارتباطات ویژه ویا تفکرات عجیب وغریب در تضاد مستقیم با ارمانهای امام وانقلاب به پست و منصب رسیده اند مثل آقای ابطحی در دولت جناب خاتمی دست به دعا برداشته اول از همه ظهور حضرت حجت ودر ثانی حفظ مقام معظم رهبری از بلیات را از خداوند متعال بخواهند.آمین





      
ارسال شده در پنج شنبه 92/6/14 ساعت 10:38 ص توسط علی اکبرخدابخشی

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/92-06/14/13920613_0123792.jpg





      
ارسال شده در پنج شنبه 92/6/14 ساعت 10:37 ص توسط علی اکبرخدابخشی

پناهیان:سیاست مداران فرتوت وقایع سوریه راببینندتا از سازش حرف نزنند

 

 

 

حجت الاسلام پناهیان با اشاره به شرایطی که برای مردم و مبارزان جبهه مقاومت در سوریه اتفاق می افتد اظهار کرد: باید به سوریه رفت و نشان داد که چه جنایت هایی در آنجا اتفاق می افتد تا سیاستمداران فرتوت و کهنسالی که دچار رخوت ذهنی و ایمانی می شوند اشتباه نکنند و حرف از سازش نزنند.

 

حجت الاسلام پناهیان با اشاره به شرایطی که برای مردم و مبارزان جبهه مقاومت در سوریه اتفاق می افتد اظهار کرد: باید به سوریه رفت و نشان داد که چه جنایت هایی در آنجا اتفاق می افتد تا سیاستمداران فرتوت و کهنسالی که دچار رخوت ذهنی و ایمانی می شوند اشتباه نکنند و حرف از سازش نزنند.
 
به گزارش فرهنگ نیوز ، حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مراسم بزرگداشت شهید هادی باغبانی که عصر امروز چهارشنبه با حضور محسن مومنی شریف، مجید شاه حسینی، محمدحسین جعفریان و جمعی از مسئولان و اهالی هنر برگزار شد، گفت: خوشبختانه امروز فرهنگ شهادت از کشور ما با همه تلاش های مذبوحانه بدخواهان از مرزهای ایران فراتر رفته است و اخیرا درسایه این فرهنگ بود که حماسه القصیر اتفاق افتاد و سبک دفاع در سوریه به گونه ای دیگر شکل گرفت.
 
وی بیان کرد: یک تفاوت بسیار اساسی که دوران دفاع مقدس با دیگر دورانها داشته است و باید به آن عمیق نگاه شود این است که دوران دفاع مقدس دوران عمل بود در مقایسه با دیگر زمانها که فقط حرف زده می شد
 
وی ادامه داد: من در زمان دفاع مقدس جدیت را در نگاه رزمنده ها می دیدم جدیتی که یک لحظه غفلت و سبک انگاشتن عمر دنیا در آن وجود نداشت. زمانی در مراسم شب احیا در دانشگاه تهران موضوع بحثم را همین قرار دادم که تفاوت این جلسات پرشور معنوی و جلسات مشابه آن در دوران دفاع مقدس چیست؟ و به دانشجویان گفتم جدیتی که در رزمنده ها بود در شما وجود ندارد.
 
حجت الاسلام پناهیان با بیان اینکه کار رزمنده ها از علاقه و عقاید گذشته بود و به عمل رسیده بود گفت: رزمنده ها خود را در آستانه عمل می دیدند بنابر این حرفهای اختلاف برانگیز و حرفهایی که از سر غفلت و مستی دنیا باشد در آنها مرده بود البته حرف مفت همیشه شنیده می شود در آن دوران هم به گوش می رسید اما حرفهای منفی به خاطر عمل نورانی جهاد و شهادت در همان ابتدا خفه می شد.
 
این مسئول فرهنگی بیان کرد: شهید باغبانی طلیعه حلول فصل دیگری را برای عمل کردن برای ما به ارمغان آورد دیگر دوران حرف زدن حتی از حقیقت به پایان رسیده و حالا زمان پای گذاشتن در میدان عمل رسیده است.
 
آمریکا دیگر قدرت ندارد که با او لابی کنند
 
وی با اشاره به شرایطی که در سوریه اتفاق می افتد اظهار کرد: باید به سوریه رفت و نشان داد که چه جنایتهایی در آنجا اتفاق می افتد تا سیاستمداران فرتوت و کهنسالی که دچار رخوت ذهنی و ایمانی می شوند اشتباه نکنند و حرف از سازش نزنند. در شرایط امروز قلم غلط زدن و قدم غلط برداشتن دیگر امکان ندارد چون حقیقت خودش را نشان داده و باطل رسوا شده است.
 
این محقق علوم دینی با بیان اینکه ما از رفتار کسانی که مایل هستند با دشمنان لابی کنند و رزیلانه عزت فروشی می کنند، نگران نیستیم، گفت: ما از رفتار کسانی که می خواهند با تروریستهای آدم خوار سازش کنند نگرانی نداریم چرا که آمریکا مستاصل و جنایتکار امروز دیگر قدرت و شوکت خود را در دوران دفاع مقدس ندارد که بتوان با او لابی کرد.
 
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: این افراد حالا حداقل ظاهر سازی را هم ندارند و نمی خواهند بپذیرند که دوران رویارویی حق و باطل فرا رسیده است برخی می خواهند چشمانشان را بر حقایق عالم ببندند و انتظار دارند وقتی ما این نشانه ها را می بینیم نگوییم که اینها با امر ظهور ارتباط دارند.
 
حجت الاسلام پناهیان با بیان اینکه 8 سال دفاع مقدس یک نعمت برای ما بود عنوان کرد: خدا 8 سال دفاع مقدس را برای چیدن گلهای انقلاب به ما هدیه کرد. یقینا امری بسیار بزرگتر از دفاع مقدس در انتظار ما خواهد بود که این شهید طلیعه آن حرکت است و شما می توانید در چند ماه آینده منتظر تحولات بزرگ در منطقه باشید.
 
باید تندیسی از شهید باغبانی ساخته شود
 
وی دنیای امروز را روز تبلیغ مظلومیت کسانی دانست که در خط مقاومت با دشمن جنگیدند و اضافه کرد: ما در دوران عمل انقلابی هستیم باید تندیسی از شهید باغبانی ساخته و در شهر گذاشته شود تا هنرمندان ما از او الگو بگیرند. در جشنواره فجر سال آینده احدی از هنرمندان به خود اجازه نخواهد داد که فیلمی خارج از این همه مظلومیتهایی که در منطقه اتفاق می افتد، بسازد.
 
این محقق علوم دینی با بیان اینکه شهدا سبک زندگی را تغییر می دهند ادامه داد: در دوران دفاع مقدس هم ما با این امر مواجه شدیم اما بعد از آن نیروهایی صف بستند تا این دوران به فراموشی سپرده شود. 
 
در ادامه این مراسم علیرضا قزوه رئیس مرکز آفرینشهای حوزه هنری گفت: هرجا پای مستند سازان ما در میان باشد یعنی حق آنجاست ما در خط ولایت بوده ایم و در این خط می مانیم جبهه بچه های ما و خطی که دنبال می کنند مشخص است.
 
آنها که ادعای دولت فرهنگی دارند چرا در دادن پیام برای این شهید مظلوم این قدر تاخیر می کنند
 
وی در ادامه افزود: آنها که ادعای دولت فرهنگی دارند و برای کسانی که کارنامه اشان در انقلاب مشخص است پیام می دهند چرا در دادن پیام برای این شهید مظلوم این قدر تاخیر می کنند دولتی که خود را از ریشه عدل علی می داند چرا باید از پیام دادن برای شهید باغبانی بترسد.
 
مومنی: تصاویرمستند سازان موجب رسوایی امپریالیسم و صهیونیسم و همچنین بیداری مردم می شود
 
محسن مومنی شریف رییس حوزه هنری نیز در این مراسم گفت: خوشبختانه امروز فرهنگ شهادت از کشور ما با همه تلاش های مذبوحانه بدخواهان از مرزهای ایران فراتر رفته است و اخیرا درسایه این فرهنگ بود که حماسه القصیر اتفاق افتاد و سبک دفاع در سوریه به گونه ای دیگر شکل گرفت.
 
وی با تاکید بر اینکه نظام سلطه سعی کرده حقایق را وارونه جلوه داده و صداهای مخالف خود را هم خفه می کند، بیان کرد: در سوریه در این دو سال عده قابل توجهی خبرنگار و اهالی رسانه کشته و شهید شده است تا حقایق آن‌طور که هست به گوش همگان نرسد و به این ترتیب عظمت کار هنرمند ایثارگری مانند شهید باغبانی و دوستانشان اهمیت صد چندانی پیدا می کند. هر تصویری که این عزیزان از واقعیت های میدان جنگ منتشرکنند، موجب رسوایی امپریالیسم و صهیونیسم و همچنین بیداری مردم می شود.
 
رییس حوزه هنری با اشاره به حضور ده نفر از مستندسازان در سوریه برای جلوگیری از تحریف وقایع گفت: به طور قطع به واسطه افراد مستندساز این هنر جهادی به قله‌ خواهد رسید و باعث رسوایی دشمنان می‌شود یکی از ویژگی‌های شهادت که در قرآن هم به آن اشاره شده و از سوی خداوند تأکید شده است آن است که حضور، نام و آرمان شهدا همیشه زنده باشد و به طبع همیشه در هر صنفی که خون شهیدان ریخته شود باعث شکوفایی آن حوزه خواهد شد.
 
شاه حسینی: شهید باغبانی بسیار کم حرف و اهل سکوت بود
 
مجید شاه حسینی یکی از مدرسان حوزه هنری نیز با اشاره به حضور شهید باغبانی در کلاس های خود گفت: کلاس های من همیشه در بحث و گفتگو می گذشت زیرا جوانان هر حرفی را به سادگی نمی پذیرفتند اما شهید باغبانی همیشه ساکت بود و اگر هم سوالی داشت در پایان کلاس از من می پرسید و الان می بینم که این سکوت او دلیل بر پختگیش بود. شهید باغبانی آنقدر کم حرف بود که من گاهی فکر می کردم اگر او حرف بزند، لحن صدایش چگونه خواهد بود.
 
وی با اشاره به اینکه در ذهن من نمی گنجید شهید باغبانی آنقدر زود دعوت حق را لبیک بگوید، بیان کرد: به خانواده شهید باغبانی به این دلیل که وی فارغ التحصیل کلاس های عشق حوزه هنری شده است، تبریک می گویم. هرچند که رفتنش برای ما با درد همراه است اما برای خود وی این گونه نیست.
 
جعفریان: شهید باغبانیها در سرزمینی که باید مدافعاشان باشد در اقلیت هستند
 
همچنین محمد حسین جعفریان از فعالان فرهنگی دیگر سخنران این مراسم بود که در ابتدا با اشاره به عصا و پای مجروح خود گفت: من در سال 72 در شمال شرق افغانستان در هنگام تصویر برداری از تاجیک های مظلوم آنجا مجروح شدم برای همین احساس می کنم بین و شهید باغبانی نسبتی وجود دارد که باعث شده در این جمع حاضر شوم و سخن بگویم.
 
وی ادامه داد: من به جای همه مسئولانی که اینجا نیستند مثل رئیس جمهور و وزیر از خانواده شهید باغبانی عذرخواهی می کنم.
 
جعفریان با بیان اینکه باغبانیها کم نیستند ادامه داد: اگر چه که شهید باغبانیها در سرزمینی که باید مدافعاشان باشد در اقلیت هستند. امیدوارم روزی برسد که برای مستندسازی که جانش را در دستش می گذارد و به جای دیگر می رود اهمیت قائل شویم. هم اکنون ما در تنهایی کارمی کنیم در تنهایی شهید می شویم و بعد دوباره خود ما برای شهادت خود دور هم جمع می شویم.
 
در بخش دیگری از این مراسم سید علی فاطمی یکی از همکاران شهید باغبانی که در سوریه با او همراه بوده است با اشاره به شرایط اهمیت سوریه بیان کرد: سوریه به چند دلیل در معرض حمله است و مهمترین دلیل آن این است که کمر محور مقاومتی ماست این واقعیت که پیوند ایران، سوریه و حزب الله آخرین پایگاه مقاومت در برابر تمام شرق است بسیار تکان دهنده است.
 
وی ادامه دادحتی اسم ایران اقتدار ایجاد  می کند و می تواند خطوط درگیری ما را در منطقه جابجا کند. بنابراین باید به کسانیکه می خواهند به مردم سوریه کمک کنند، بگویم که سوریه شهید و رزمنده نمی خواهد بلکه شما باید انسجام خود را در همین ایران حفظ کنید.
 
در پایان این مراسم که با حضور خانواده شهید باغبانی همراه بود از خانواده وی تجلیل و تقدیر صورت گرفت.
منبع: مهر




      
ارسال شده در پنج شنبه 92/6/14 ساعت 10:33 ص توسط علی اکبرخدابخشی

همکار سابق مهدی کروبی در راه‌اندازی شبکه ماهواره‌ای تصریح کرد اظهارات چند وقت اخیر هاشمی‌رفسنجانی از جمله درباره استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی نشانه پیر فلجی سیاسی و نوعی خودزنی است.
اخبار ویژه روزنامه کیهان

مواضع هاشمی به حیثیت روحانی لطمه می‌زند!

همکار سابق مهدی کروبی در راه‌اندازی شبکه ماهواره‌ای تصریح کرد اظهارات چند وقت اخیر هاشمی‌رفسنجانی از جمله درباره استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی نشانه پیر فلجی سیاسی و نوعی خودزنی است.

مشاور کروبی: مواضع هاشمی به حیثیت روحانی لطمه می‌زند!

همکار سابق مهدی کروبی در راه‌اندازی شبکه ماهواره‌ای تصریح کرد اظهارات چند وقت اخیر هاشمی‌رفسنجانی از جمله درباره استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی نشانه پیر فلجی سیاسی و نوعی خودزنی است.داریوش سجادی مشاور سابق کروبی و از همکاران نشریات اصلاح‌طلب در وبلاگ خود نوشت:‌«شواهد و قرائن و اظهارات «اکبر هاشمی‌رفسنجانی» طی یک هفته اخیر می‌تواند نشان‌دهنده ابتلای ذهنی به نوعی پیرفلجی (Parkinson) سیاسی در سنین کهولت باشد که با وجود «فلکسی بیلیتی» بالا (High Flexibility) تدریجاً و به حکم تقدیر به نقطه پایان خود می‌رسد

وی می‌افزاید:‌«نمونه‌ای دیگر اظهارات 24 سال پیش مهندس بازرگان در مصاحبه با روزنامه تهران تایمز بود که در آن گفت‌وگوی اعلام کرد ‌«فردای آزادسازی خرمشهر به منظور تبریک و شادباش نزد هاشمی‌رفسنجانی رفتند و بعد از ابلاغ مراتب خرسندی خود از این عملیات موفق به هاشمی گوشزد کرده‌اند که اکنون و با احراز تمامیت ارضی ایران در سرحدات خود فرصت مناسبی است تا ایران پیش‌قدم شود و به جنگ پایان دهد و مطابق گفته مرحوم بازرگان، هاشمی نیز ضمن صحه گذاشتن بر چنین خواسته‌ای به ایشان قول داده تا شخصاً این مسئله را نزد امام مطرح و دنبال کند و بر همین منوال جنگ را به اتمام برسانند!» این در حالی است که در فردای انتشار این مصاحبه و با بالا گرفتن جو پرسش و مطالبه توضیح، دفتر آقای هاشمی‌رفسنجانی اعلام کرد ضمن استعلام از ایشان آقای هاشمی فرمودند اصل آن جلسه را به یاد می‌آورند اما موضوع مذاکرات را فراموش کرده‌اند!

داریوش سجادی با ابراز تعجب از اظهارات اخیر هاشمی در متهم کردن دولت سوریه به کاربست سلاح شیمیایی می‌افزاید:‌«با شدت گرفتن و تعدد یافتن این گفتن‌ها و تکذیب کردن‌ها به وضوح می‌توان نوعی خودزنی و خودتخریبی ناخواسته را از رفتار و گفتار و سلوک هاشمی استنباط کرد. روندی که اگر منحصر به ایشان می‌ماند شاید قابل تحمل بود اما خواسته یا ناخواسته تالی فاسد خودزنی هاشمی متوجه دکتر حسن روحانی است که هاشمی اصرار زیادی دارد پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری را به نام خود و ناشی از زحمات خود سند بزند. روحانی اکنون بلاگردان «هاراگیری» هاشمی شده است.

مشاور کروبی در ادامه یادآور می شود: هاشمی از رد صلاحیت خود و از دست رفتن فرصت تحقق آرزوهایش عصبانی است و در حال تخریب خود از طریق همین اظهارات و مکنونات است. او احساس غبن می‌کند. اصرار اخیر وی در افشای نامه محرمانه‌اش به امام در سال‌های آخر حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی جهت بهبود رابطه با آمریکا و اصرار امروزش بر عاملیت حکومت سوریه در بمباران شیمیایی دمشق برون ریخت چهره واقعی هاشمی است که از ابتدا نیز دلبسته شعارها و آرمان‌های فرامرزی انقلاب خمینی نبود.

سجادی این را هم نوشته که «علی‌رغم صرافت محمدجواد ظریف وزیر خارجه روحانی و حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات که اظهار داشتند از چند ماه قبل در جریان انتقال سلاح شیمیایی با عاملیت و مساعدت عربستان به سوریه بوده و آن را رسماً به اطلاع آمریکایی‌ها رسانده‌اند باز هم هاشمی برخلاف مواضع کلیت نظام و دولت حسن روحانی که علی‌القاعده باید مورد وثوق وی باشد اصرار معناداری بر متهم کردن دولت از خود نشان می‌دهد و عملاً موجبات مضیق شدن قدرت مانور روحانی در عرصه خارجی را فراهم می‌کند.»مشاور کروبی از علاقمندان هاشمی خواست به او در اعلام بازنشستگی و خداحافظی از دنیای سیاست پیش از آن که آسیب بیشتری به خود بزند کمک کنند.

ماه عسل روحانی و ساختارشکنان زود به پایان می‌رسد

یک روزنامه زنجیره‌ای نسبت به شکاف شدید میان اصلاح‌طلبان و جریان اپوزیسیون برانداز بر سر حمایت یا مخالفت با دکتر روحانی و دولت وی ابراز نگرانی کرد.روزنامه اعتماد که سابقه انتشار بدون مأخذ تحلیل‌های بی‌بی‌سی را در کارنامه خود دارد، از احتمال شکاف هولناک در میان «تحول‌خواهان» طی یک سال آینده خبر می‌دهد. «تحول‌خواهی» عنوان سربسته‌ای است که طیفی از نیروهای تندرو (حزب مشارکت، نهضت‌آزادی، گروهک ملی-مذهبی و برخی مارکسیست‌های لیبرال شده) از آن برای اشاره کم‌هزینه‌تر بر جریان ساختارشکن معارض جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند.

روزنامه اعتماد که برخی از همکاران سابق آن از کشور گریخته و با رسانه‌هایی نظیر بی‌بی‌سی و VOA، رادیو زمانه و... همکاری می‌کنند در تحلیل خود نوشت: طی یک سال آینده بزرگ‌ترین و غافلگیرکننده‌ترین اتفاق در میان تحول‌خواهان رخ خواهد داد. اگر تابستان 92 به محل وفاق و دلگرمی و کامیابی مجموعه طرفداران تغییر در داخل و خارج از کشور بدل شد، تابستان 93 احتمالا رویارویی‌های نگران‌کننده‌ای در پیش خواهد بود.

این روزنامه می‌افزاید: طیف‌های مختلفی از طرفداران تغییر که با افکار و اندیشه‌های مختلف در چهار سال گذشته به هم نزدیک شده بودند و در انتقاد به وضع موجود همنوا بودند، در ماه‌های آینده به تدریج از هم فاصله گرفته و مواضع روشن و مشخص‌شان، تقابل‌هایی را می‌آفریند. پیش‌بینی می‌شود ماه عسل طرفداران تغییر در کنار حسن روحانی چند ماهی بیشتر طول نکشد. اختلاف بر سر کیک قدرت به زودی عیان شده و اول از همه گروهی از اصلاح‌طلبان که مورد اعتنا قرار نگرفته و به بازی گرفته نشدند زمزمه نارضایتی سر خواهند داد. رضایت به کف مطالبات از سوی همه اصلاح‌طلبان تحمل نشده و در ادامه مسیر، توقعات و خواست‌های آوانگاردی طرح می‌شود که دستمایه اختلافات است.

نویسنده تحلیل خاطرنشان می‌کند: حمایت و اعتراض به عملکرد روحانی در یک سال آینده در میان طرفداران وی رخ عیان خواهد کرد. گروهی که بنا به مقتضیات و رنج و سختی روزگار، در مقطعی علم حمایت از روحانی را برافراشته بودند به تدریج مصائب معجزه هزاره سوم! را فراموش کرده و با طرح بحث‌های ساختارشکنانه، مطالبات را افزایش داده و اعتدال‌گرایان را به زحمت خواهند انداخت.روزنامه اعتماد خبر داد:حمله بعضی از تحول‌خواهان به حسن روحانی و تلاش برای بی‌اعتبار کردن وی از جانب اصلاح‌طلبان خارج از کشور باعث کدورت زیادی شده و حمایت اعتدال‌گرایان از رئیس‌جمهور، نارضایتی و موج برچسب‌زنی منتقدان وی را به دنبال خواهد داشت.

 همچنین مشخص شدن نتیجه عملکرد دولت در اولین گام، سکوت مصلحتی طرفداران تغییر ساختاری را شکسته و تلاش وافری از جانب این گروه صورت می‌گیرد تا اثبات کنند روحانی فرقی با رئیس دولت قبل نداشته، ناکارآمد بوده یا این که اجازه برای اصلاح نداشته و تنها سیاست سرگرم‌سازی مردم را به پیش برده است. در چنین شرایطی شاهد بروز چندگانگی و شکاف میان تحول‌خواهان بوده و امکان ابراز مواضع تند و تیز، اتهامات اثبات نشده و جوسازی‌های غیراخلاقی دور از ذهن نخواهد بود.

سرپرستی مجرم امنیتی بر یک وزارتخانه تصرف نامشروع و غیرقانونی است

علی مطهری به توجیه و تأویل مواضع تحریک‌آمیز سرپرست وزارت علوم در فتنه سال 1388 پرداخت.عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در جمع خبرنگاران با القای اینکه دعوا بر سر توفیقی دعوای «اصولگرا» و «اصلاح‌طلب» است، درباره سخنان تحریک‌آمیز توفیقی در دانشگاه گفت: حرف‌های آقای توفیقی قبل از اعلام نظر شورای نگهبان بوده و هر کسی حق اعتراض دارد حتی هر کسی حق دارد اعلام کند تقلب شده و معتقد باشد که تقلب شده ولی بعد از اعلام نظر شورای نگهبان دیگر به اعتراض خودش ادامه ندهد؛ ما چنین کسی را فتنه‌گر نمی‌دانیم، آقای توفیقی هم همین‌طور است، ممکن است ایشان واقعا معتقد بوده که تقلب شده همانطور که آن روزها خیلی از افراد حتی بسیاری از اصولگراها هم هنوز آن موقع فکر می‌کردند و معتقد بودند که تقلب شده است.

وی افزود: حرف آقای توفیقی در آن روزها که 26 خرداد بوده حرف عجیبی نبوده است و گناهی هم نیست که کسی حتی الان هم معتقد باشد در انتخابات 88 تقلب شده و به این معنی نیست که او ضد انقلاب و یا ضد ولایت فقیه است. زیرا نظر افراد را نمی‌شود عوض کرد، بحث درباره التزام عملی است اگر بعد از اعلام نظر شورای نگهبان کسی همچنان به اعتراضات خیابانی خودش ادامه دهد به او می‌گوییم فتنه‌گر.
درباره این اظهارات، سزاوار یادآوری است که:

 1- آقای توفیقی در سخنرانی کذایی درصدد آرام کردن جمع نبوده بلکه با تحریک احساسات حاضران، ادعا می‌کرده در انتخابات تقلب شده و رأی موسوی را به نام کس دیگری خوانده‌اند، بی‌آن که کوچک‌ترین سندی در آن سخنرانی یا پس از آن ارائه کند. بنابراین توفیقی با این اقدام خود هم دروغ گفته و هم تهمت بزرگی را به نظام وارد کرده است. ایراد اتهام بدون سند ولو به افراد ظلم و جرم است چه رسد به اینکه علیه نظام جمهوری اسلامی باشد. چنین اقدامی نه تنها «حق» -آن‌گونه که آقای مطهری ادعا می‌کند- نیست بلکه یک عمل مجرمانه است.

2- کسانی چون سعید حجاریان، محمدعلی ابطحی، محمد خاتمی، موسوی‌خوئینی‌ها، تاجیک و... در خلوت یا جلوت بر دروغ بودن ادعای تقلب اذعان کرده‌اند و با این وصف سکوت 4 ساله آقای توفیقی درباره دروغ بزرگی که گفته و سهمی که در پدید آوردن فتنه ایفا کرده، نشانه جنایت و ستمی دیگر است. در واقع سوال این است که با فرض جوزدگی آقای توفیقی، چرا وقتی سران جریان اصلاحات نیز اذعان کردند تقلب دروغ بوده، حاضر به جبران جفای بزرگ خود نشده است؟!

3- آقای مطهری مدعی است حتی اگر کسی الان هم معتقد به وقوع تقلب باشد، ضد انقلاب نیست. اولا؛ داشتن یک فهم (ولو غلط) با اقدام عملی ساختارشکنانه و آشوب‌افکنانه کاملا جداست. ثانیا؛ امیر مومنان(ع) در پاسخ طلحه و زبیر که مدعی بودند بیعت‌شان با حضرت از روی اکراه بوده و نه اختیار، فرمودند آنها یا باید به بیعت علنی خود وفادار بمانند و یا اینکه برای آنچه ادعا می‌کنند و در سینه‌شان پنهان است، دلیل بیاورند. یا باید برای ادعای تقلب- آن هم در حد 11 میلیون رأی!- سند ارائه کرد و یا اینکه عذر تقصیر آورد و اذعان کرد که موضع‌گیری گذشته فاقد کمترین مبنا بوده است.

4- فهم این نکته سخت نیست که اعتماد و وفاداری به حاکمیت، حداقل شرط حضور در سطح مدیریتی آن است و فردی که نظام اسلامی را -با بی‌تقوایی تمام- متهم به خیانت در آراء مردم کرده، طبعا و قطعا فاقد کمترین صلاحیت مدیریتی است. با این وصف حضور فعلی آقای توفیقی بر مسند وزارت علوم، عملی نامشروع و تصرف غیرقانونی است.

5- و بالاخره این سوال همیشگی باقی است که برای آقای مطهری اصل نظام جمهوری اسلامی که شهدای والا مقامی نظیر استاد شهید مرتضی مطهری(ره) جان عزیز خود را در راه آن فدا کردند، مهم‌تر است یا همراهی با یک ائتلاف آلوده به انواع خیانت؟! آیا غیر از این است که کار فتنه‌گران در آشوب‌های خیابانی به حذف نام مبارک جمهوری اسلامی کشید؟!

حرف هاشمی ملاک نیست 4 سال قبل هم مدعی تقلب بود!

آخرین اظهارات هاشمی رفسنجانی در جریان سفر به مازندران و سخنرانی در مراسم سالگرد ارتحال آیت‌‌الله صالحی مازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه و ادعای استفاده دولت سوریه از سلاح‌ شیمیایی علیه شهروندان خود با تعجب آمیخته به‌ملامت بسیاری از مردم و کارشناسان روبرو شد. ادعای هاشمی در حالی است که مجلس عوام انگلیس به دلیل دروغ بودن اصل این ادعا، با همراهی آمریکا در حمله به سوریه مخالفت کرد. دولت آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی نیز تاکنون در این‌باره هیچ سندی ارائه نکرده‌اند. با این وجود هاشمی در شیرگاه مدعی شده که «مردم سوریه از طرف حکومت خودشان مورد حمله شیمیایی واقع شده‌اند و حالا هم باید منتظر حمله خارجی‌ها باشند»!!

فایل صوتی این اظهارات در حالی منتشر شده که پیش از این رضا سلیمانی مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام ادعای نعیمه اشراقی خواهر زن رضا خاتمی درباره بیان اظهارات مشابه از سوی هاشمی در دیدار با «جمعی از مردم اصفهان» را تکذیب کرده بود. نعیمه اشراقی 7 شهریور در صفحه فیس‌بوک خود خبر داده بود که هاشمی در این دیدار گفته «دولتی که ملت خود را بمباران شیمیایی کند، عواقب سخت آن را خواهد دید»!! هر چند رضا سلیمانی ادعای نعیمه اشراقی را تکذیب کرد اما چند روز بعد انتشار ویدئوی سخنان مشابه وی در سوادکوه راه تکذیب را دشوار کرد و این تلقی را پدید آورد که وی با ادعایی که حتی باراک اوباما و دیوید کامرون هم درباره آن ابراز تردید می‌کنند، اعتبار و حیثیت خود را به حراج گذاشته است!

اظهارات هاشمی رفسنجانی فارغ از خاستگاه آن، نمونه روشن ماجراجویی و بهانه‌تراشی برای دشمنان خون‌آشام ملت‌های مسلمان منطقه است. در واقع آقای هاشمی برخلاف ادعای همیشگی موضعی به غایت نسنجیده و افراطی اتخاذ کرده که می‌تواند مستند دروغ آشکار آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گیرد و این در حالی است که رسانه‌های غربی اخبار متعددی حاکی از نقش رژیم سعودی در انتقال تسلیحات شیمیایی و کاربست آن از سوی گروه‌های مسلح و تروریست‌ها منتشر می‌کنند. رسانه‌های غربی همچنین اغلب اذعان دارند که با توجه به پیروزی‌های بزرگ ارتش سوریه طی چند ماه اخیر، دلیلی ندارد که این ارتش از سلاح‌های شیمیایی آن هم علیه شهروندان خود و کودکان و زنان حومه دمشق- و نه دشمنان- استفاده کند.

در هر حال بازی - انشاءالله ناخواسته- هاشمی در زمین آمریکا و رژیم صهیونیستی چند گمانه نگران‌کننده را پیش می‌کشد. نخست اینکه ناتوانی جسمی و ذهنی وی باعث شده نتواند مصلحت خود و کشور خود و مردم منطقه را تشخیص دهد و به رغم نبودن کوچک‌ترین سندی، همان ادعای رژیم ملک عبدالله سعودی و رژیم شیمون ‌پرز و اوباما و کامرون را تکرار کند. احتمال دوم که در تناقض با گمانه نخست نیست این که حلقه مشورتی آلوده‌ای- از لحاظ اطلاعاتی- در گروه اطرافیان و مشاوران هاشمی نفوذ کرده که مرتبا وی را به اتخاذ مواضع رادیکال و به دور از خرد و اعتدال ترغیب می‌کند. وگرنه در شرایط عادی دلیلی ندارد یک چهره سیاسی مدعی میانه‌روی و پرهیز از بهانه‌تراشی برای دشمنان، ادعاهای دروغ سران کاخ سفید و تل‌آویو را که حتی سازمان ملل نیز آن را تأیید نکرده و پارلمان انگلیس نیز حاضر نیست بپذیرد، تکرار کند. برای ناظران و تحلیلگران ردگیری این حلقه بسیار ضروری است چرا که در آشوب‌افکنی 4 سال پیش بیگانگان نیز همین رفتار غیرعقلانی به چشم می‌خورد.

اکنون سوال این است که اگر مثلا سرویس جاسوسی سیا یا موساد و یا ام‌آی‌سیکس انگلیس اظهارات آقای هاشمی را مستند ادعاهای نچسب خود قرار دهند و منافع ملی ما و منافع کلان جهان اسلام به مخاطره افتد، وی چه عذری برای جبران خسارتی که به بار می‌آورد خواهد داشت؟! آیا می‌شود گفت که ایشان در آشوب‌افکنی 4 سال پیش نیز همسو با شما بود و به دروغ ادعای تقلب در انتخابات 88 را مطرح کرده بود و از این روی ادعای اخیرش بر وزن دعاوی باطل شما چیزی نمی‌افزاید؟! یا باید گفت به اقتضای وضعیت جسمی و روحی وی نباید اظهاراتش را جدی گرفت؟! یا...





      

 نفوذ بهائیان در جامعه از طریق فعالیت‌های اجتماعی؛

ترفندهای بهائیت برای نفوذ در جامعه ایران!

تبلیغات در بهائیت از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است به گونه ای که اگر تبلیغ را از این تشکیلات جدا کنید رگ حیات بهائیت خشکیده می شوند. به طور مثال در پیام بیت‌العدل در 26 ژوئن سال 2006، شدیداً تاکید به تبلیغ شده و تا آنجا پیش رفته که به اعضای بهائی گوشزد می‌کند «...اگر در تبلیغ سستی کنید رگ حیات تشکیلات قطع می‌شود در هر صورت باید تبلیغ کرد ولی با سیاست، اگر تبلیغ آشکار ممکن نشد در پنهان به جذب بپردازید...»

امیر سالاروند مدیر گروه ادیان و فرق مؤسسه راهبردی دیده‌بان



محیط های مورد تأکید بهائیت برای تبلیغ

شیوه های تبلیغی تشکیلات بهائیت بر اساس تمام تجارب جهانی آنها انجام می گیرد و آنها بر اساس قشرشناسی و متناسب با هر فرد و هر تفکر امر تبلیغات را در پیش می گیرند. روش های تبیلغی بهائیت به این شکل است: محیط کاری، سیر آموزش‌های تبلیغی، آداب اجتماعی، فعالیت روستائی، فعالیت‌های توسعه اجتماعی با رویکرد تبلیغی، دوست‌یابی، تیم‌های ورزشی، دانشجویان، ایجاد سازمان‌های مردم‌نهاد(NGO)، همسایه‌ها، گزارش‌نویسی یا وقایع اتفاقیه توسط اعضاء.

 روش تبلیغ در بهائیت بیشتر در محیط های کاری و در پایگاههای اجتماعی صورت می گیرد و آنها بیشتر با افرادی که از نظر اعتقادات دینی سست و ضعیف هستند ارتباط می گیرند و با برخورد اخلاق حسنه که در بهائیت یک دستور تشکیلاتی است ارتباط دوستانه را کلید می زنند. نوک تیز پیکان تبلیغ بهائیت آداب اجتماعی و ارتباط دوستانه در جامعه است. آنها با روابط دوستانه‌ای که ایجاد می کنند اعتماد افراد را که آگاهی کمتری نسبت به مسائل دینی دارند به خود جلب می‌کنند و بعد با این روابط کم‌کم ایراداتی که جامعه نسبت به آموزه‌های بهائیت وارد نموده است را با توجیهاتی پاسخ می‌دهند.

 

روش بهائیت برای نفوذ در روستاهای کشور/ حضور فعال در مشارکت های شهری

 در استانهای مرزی و دیگر شهرستان‌ها، ردپای مبلغین بهائی به چشم می خورد. از آنجا که روستائیان نسبت به آموزه های دینی از تعصب بیشتری برخوردارند، مبلغین بهائیت با تدبیر بیشتری عمل می‌کنند یعنی در بدو ورود به آنها خدمات می‌دهند و بعد وارد گفتگوی سطحی با آنها می‌شوند و بعد که ارتباط دوستانه‌تری را با آنها بر‌قرار کردند، عقاید خود را در پس شبهات دینی به آنها القا می‌کنند و از آنجا که قشر روستایی جهت برطرف نمودن شبهات خود دسترسی به روحانیت، کتاب و یا رسانه‌ای مطمئن ندارد، مجبور به خواندن کتبی می شوند که توسط مبلغین بهائی در اختیار آنها گذاشته شده است.

 بهائیت به تمام فضاهای تبلیغی خود به صورت کمی و کیفی نگاه می کند و عمدتا در شهرستانها، روستاها، دانشگاه، سینما و پارکها فعالیت دارند. تشکیلات بهائیت شاید در دانشگاه بتواند یک نفر را جذب و در فعالیت‌های حقوق بشری و یا سیاسی در ضدیت با نظام درآورد که این امر ارزشش از جذب افراد در روستاها برایشان بیشتر است. یکی دیگر از فضاهایی که بهائیت بر آن انگشت گذاشته است، ورود به تیمهای ورزشی و باشگاهی است؛ باشگاه‌های ورزشی، از مهم‌ترین مکان‌ها برای نفوذ در میان جوانان می‌باشد. تفاوت این نوع فعالیت با فعالیت دوست‌یابی در نحوه و اجراء آن می‌باشد. در دوست‌یابی محور تبلیغ، «فرد با فرد» است، ولی در محافل ورزشی سعی تشکیلات فرقه بر این است، تا با نفوذ افراد بهائی در یک تیم یا یک ورزشگاه، محل خاصی را تبدیل به پایگاه تبلیغ بهائیت کنند.

یکی از دستورات تشکیلاتی برای پیروان بهائیت در ارتباط با همسایگان است و برای آنها مسلمان و غیرمسلمان فرقی نمی کند و از بین همه افراد با هر دینی دست به جذب می‌زنند. یکی دیگر از فعالیتهای اجتماعی آنها حضور فعال در مشارکتهای شهری است تا در محل‌های سکونت خود نقش آفرین باشند. در این قبیل امور، از مبلغین بهائیت خواسته می‌شود، برای آنکه وجهه اجتماعی مؤثری در محل خود پیدا کنند اقداماتی از قبیل ذیل را در دستور کار خود قرار دهند: مشارکت فعال در امور محله در طی درخواست از شهرداری های هر منطقه، جهت تهیه سطل‌های زباله و یا گُل‌کاری کوچه ها و خیابان ها و از این قبیل فعالیت ها که توسط افراد فرقه در مناطق مختلف کشور صورت می گیرد، تهیه بروشور برای حفاظت محیط زیست و ضرورت محافظت از آن و توزیع در سطح شهر، بازسازی مناطق بهایی نشین.

فعالیت‌های توسعه در محله و کوچه، باعث جلب توجه همسایگان شده و تصویری مطلوب از فرد در ذهن همسایه‌ها پدید می‌آورد. مبلغین بهائیت در این مرحله از بروشورهای مخصوص خود استفاده می کنند. و در نتیجه، مرحله اول ارتباط، مرحله دوم اعتماد و در نهایت آشناسازی و تبلیغ مستقیم آغاز می‌شود. فعالیت در حوزه پارک‌ها و سینماها، فعالیتی مکمل شناخته می‌شود که در کنار فعالیت‌های دیگر در جهت تکمیل آنها مورد استفاده قرار می‌گیرد. تجربه فعالیت بهائیان در پارک‌ها نشان داده است که از هر 20 نفر سوژه هدف، تنها یک نفر جذب کامل شده و دور? «طرح روحی» را می‌گذراند. زیرا درجه اعتماد و عمق دوستی، در پارک‌ها به کندی پیش می‌رود و به جهت ایراد شبهات مناسب می‌باشد.

 

علل گرایش برخی از افراد جامعه ایران به تشکیلات بهائیت/ حمایت از افراد بی خانمان و تربیت آنها به عنوان مبلغ بهائیت

 عدم آگاهی، دین گریزی، سستی در باورهای دینی، رفع مشکلات مالی، سوء استفاده افراد و... است به این معنی که برخی برای گرفتن اقامت در خارج، یا ارتباط جنسی آزاد و یا رفع مشکلات مالی جذب بهائیت می شوند. بهائیت با جمع آوری افراد بی خانمان به آنها امکانات زندگی می دهد و پس از مدتی به عنوان مبلغ به دل جامعه می فرستد.

NGO یکی از بهترین بسترهای پوششی برای فعالیت تشکلات بهائیت است. فعالیت‌های بهائیان در قالب این قبیل سازمان‌ها، پوششی مناسب برای تمامی فعالیت‌هایِ دیگر تبلیغیشان است. فعالیت‌های تبلیغی و جذبی، فعالیت‌های توسعه اجتماعی و اقتصادی می‌تواند در این قالب ساماندهی شود. در واقع بستر چنین سازمان‌هایی ظرفیت مناسب و ایده آلی برای فعالیت‌های جامع? بهائی است. برخی از فعالیت های این بخش: تهیه و پخش بروشورهای مختلف در جامع? هدف، تشکیل کلاس‌های سوادآموزی از طریق NGO و در لوای این پوشش تبلیغ آموزه های فرقه. از این دست NGOها در بسیاری از نقاط مختلف کشور تشکیل شده و مشغول به فعالیت های خود هستند.

یا با راه اندازی مهد کودک به ویژه مهد کودک های استثنایی که جذابیت و توجه بیشتری ایجاد می کند، دست به جذب می زنند و یا مراکزی برای افراد بی سرپرست و کودکان خیابانی راه اندازی می کنند و وقتی این افراد را تحت پوشش خود قرار دادند  پس از چند سال به عنوان یک مبلغ  به جامعه می فرستند. این تشکیلات به صراحت اذعان نموده است که هدف اصلی از این امر، ایجاد پایگاه‌های دائمی و مستحکم می‌باشد تا بعد از مدت نسبتاً طولانی به فعالیت تبلیغی مؤثری تبدیل شود. جامع? بهائی از اینگونه تبلیغ، ثمرات بسیاری دیده ‌است و همواره آن را مد نظر قرار داده است.

 

طرح برنامه جامع? بهائی در یکی از شهرستان‌ها

در طرح برنامه جامع? بهائی، در یکی از شهرستان‌ها آمده است: «چون این کودکان نیازمند محبت هستند از طریق «یکپارچگی» و «وحدت»، می‌توان داخل قلب آنها نفوذ کرد و خانواده‌های آنها را تقدیم حضرت بهاء‌الله نمود و سپس آنها را به گروه‌های مطالعه، بعد از مدت طولانی دعوت نمود.»

 تراکم جمعیتی بهائیت در نقاط حاشیه تهران پررنگ تر است. مهمترین مسئله ای که مانع خروج افراد از تشکیلات بهائیت می شود، اقدامات هیئت صیانت در تشکیلاتِ بهائیت است که وظیفه این هیئت کنترل دائمی وضعیت قبل، حال و آینده افراد فرقه بهائیت است. این هیئت می‌بایست ارتباطات افراد بهائی را به طور مداوم بررسی کند تا مشخص شود آیا نسبت به معتقدات فرقه دگر‌اندیش بوده یا مطیع محض هستند؟ میزان وابستگی و تعلقشان به فرقه بهائیت چگونه است؟ با بیانی ساده می‌توان گفت کارکرد اصلی هیئت صیانت، حفظ افراد در درون ساختار تشکیلات است.

خاطرات نجات‌یافتگان بهائیت نشان می‌دهد اگر فردی بخواهد مستقل و خارج از چارت تشکیلات از خود قدرت تصمیم‌گیری، به خرج دهد فوراً و به انواع مختلف سرکوب می‌شود. در وهله اول نسبت به فرد خاطی و طغیان گر، وی را سلبِ نسبت کرده و سعی می‌کنند تا فرد کاملاً احساس تنهائی و بی کسی کند، تا دیگر قادر نباشد اقدامی انجام دهد و در نهایت مجبور شود زیر سلطه تشکیلات قرار گیرد حتی بعد از اینکه فردی از بهائیت جدا شد، باز هم محافل وی را رها نمی‌کنند. به اشکال مختلف تهدید، تطمیع و‌... سعی می‌کنند وی را دوباره جذب کنند. این افراد همواره در مظان تنش و حوادث هستند. نجات‌‌یافتگان شهادت می‌دهند اصلاً بدین شکل نیست که محفل، امید خود را از دست بدهد.

 

ضرورت حمایت مادی و معنوی از نجات یافتگان

 به نظر تشکیلات، جذب هر نجات‌یافته حتی بعد از سالهای زیادی که فرد از تشکیلات جدا شده، برای بهائیت کارائی دارد. محافل در برهه‌های زمانی خاص این موضوع را به شدت دنبال می‌کنند. در بسیاری از موارد تشابه زیادی بین فرقه بهائیت و فرقه منافقین وجود دارد. اگر رؤسای تشکیلات دستور دهند تروری انجام شود با کمال میل انجام می‌دهند. فعالیت های شبانه روزی و زیره ذره بین قرار دادن هیئت صیانت از یک طرف و ترس از اقدامات تهدید آمیز این هیئت از طرف دیگری باعث شده تا افرادی که تمایل به جدایی از فرقه بهائیت را دارند، قادر به جدایی و رهایی از تشکیلات منحوس بهائیت نباشند این افراد نیاز به حمایتهای مادی و معنوی دارند و نیاز است که شرایطی مهیا شود که این افراد تحت حمایتهای دولتی قرار گیرند.

از طرفی فرد پس از آگاهی نسبت به تشکیلات بهائیت و جدا شدن از این فرقه با برخورد سرد مسلمانان مواجه می شود و جامعه هنوز او را به دید یک فرد بهائی می نگرد که ما باید جامعه را نسبت به این مسئله آگاه کنیم. مقام معظم رهبری در سخنانشان اشاره به این مسئله دارند که برای مقابله با جنگ نرم هر شیوه ای را که دشمن استفاده می کند از همان روش جهت مقابله با آنها بهره بگیرید پس وقتی بهائیت آداب اجتماعی و دوستی و رفاقت را سرلوحه کار تبلیغ خود قرار می دهد چرا ما اینگونه عمل نکنیم در حالیکه امام صادق(ع) می فرماید: هل الدین الا الحب.

 

هشدار نسبت به نفوذ برخی عوامل بهائی در ارگانهای رسمی کشور
 
 نفوذ برخی افراد بهائی در ارگانهای رسمی کشور تأسف بار است.

 همانطور که تبلیغات مثبت برای بهائیت اهمیت دارد به اذعان خود این تشکیلات تبلیغ منفی هم برایشان تبعات سنگین دارد اما ما متأسفانه از افراد جدا شده از بهائیت اصلا استفاده نمی کنیم و در واقع عملیات روانی ما ضعیف است. ما بسیاری از جدا شدگان از بهائیت را داریم که فقط یکی دو نفر از آنها رسانه ای شدند در حالیکه مثلا آقای قادری که از تشکیلات بهائیت جدا شد یکی از معتمدان تشکیلات بهائیت در ایران بود که رسانه ها از این فرصت برای رسوایی فرقه ضاله بهائیت استفاده نمی کنند.

بررسی فرقه بهائیت از آن جهت قابل تأمل است که غرب همواره در تلاش بوده از ظرفیت‌های گروه‌های شبه عرفانی و انحرافی مذهبی، بهره‌برداری کند و با کمک‌های مستقیم مادی و معنوی آنها را به جریان‌هایی شبیه بهائیت تبدیل کند. این مسئله هوشیاری تمام مسئولان را در برخورد  زود هنگام با موج اولیه نحله‌های شبه عرفانی می طلبد؛  تا مبادا این جریان های انحرافی با گذشت زمان گسترش یابند و هزینه‌های فراوانی بر جامعه و نظام اسلامی تحمیل نمایند.

بهائیت فرقه‌ای چند‌چهره ای است. چهره‌ای «صوری» مبتنی بر شعارهایی مزوّرانه و چهره‌ای «درونی» که همانند دیگر فرقه‌ها فشار معنوی و فیزیکی قابل توجهی بر اعضای خود وارد می کند تا آنها را وادار به تمکین خواسته های بیت‌العدل کند. این رفتارهای دوگانه در فرقه بهائیت بر مبنای یک عادت تبلیغی سامان‌دهی می‌شود. روابط عمومی به جهت ارائه چهره‌ای انسان‌دوستانه به عنوان مهم‌ترین ابزار تبلیغ در این فرقه شمرده می‌شود. تبلیغ چنان ریشه در ماهیت تشکیلات بهائی دارد که شناخت روند تبشیر، همان شناخت ماهیت بهائیت می‌باشد.





      
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی


Online User