به گزارش « جوان »، پس از اکران فیلم « رکن پنجم » در جشنواره فیلم تورنتو، سایت افشاگر ویکی لیکس که پیش‌تر با افشای اطلاعات محرمانه و سیاسی امریکا منجر به بروز شفاف‌سازی‌های گسترده در حوزه سیاست‌های دوگانه خارجی ایالات متحده امریکا شده بود با انتشار مطلبی از این فیلم به عنوان اثری داستانی یاد کرد که حقایق را تغییر شکل داده است. بر اساس گزارش روزنامه گاردین انگلیس، ویکی لیکس در مقاله خود تأکید کرده است: « بیشتر حوادثی که در فیلم نمایش داده می‌شود هرگز اتفاق نیفتاده یا شخصیت‌هایی که در فیلم حضور دارند هرگز در این ماجرا دخیل نبوده‌اند!»

بر اساس این گزارش، فیلم « رکن پنجم » اثری به کارگردانی «بیل کوندون» و بازی « بندیکت کامبربچ » بازیگر معروف نقش شرلوک هلمز است که در این فیلم نقش جولیان آسانژ را ایفا می‌کند. سینمای سیاسی هالیوود سعی کرده است با ساختن این فیلم این مفهوم را القا کند که اقدام ویکی لیکس به افشا و انتشار اسناد طبقه‌بندی شده وزارت امور خارجه امریکا در سال 2010 میلادی، زندگی بیش از 2 هزار خبرچین و رابط خبری در سرتاسر جهان را به خطر انداخته است. در این فیلم نقش برخی شخصیت‌ها یا بیش از اندازه بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی شده است. در صحنه‌ای از این فیلم، یک دانشمند علوم هسته‌ای ایران در شهر قاهره با یک مأمور سازمان سیا در حال مذاکره درباره این موضوع است که ایران طی شش ماه آینده نمونه بمب هسته‌ای خود را آزمایش خواهد کرد. یادداشت رسمی و 4000 کلمه‌ای ویکی لیکس طعنه‌ای کنایه‌آمیز به برخی تلاش‌های خنده‌دار فیلم و عواملش برای بیان برخی توهمات ذهنی و حواشی کم‌اهمیت از جمله این مورد است که آسانژ، بنیانگذار ویکی لیکس موهایش را رنگ می‌کند.

ویکی لیکس پس از انتشار جزئیات فیلمنامه «رکن پنجم» اضافه کرده است: «از آنجا که کمپانی‌های دریم‌ورکس و دیزنی (شرکت‌های تولیدکننده فیلم «رکن پنجم») برای ساختن فیلمی درباره ما هیچ‌گاه با ما مشورت نکردند، اکنون نیز خود را در نظر دادن آزاد می‌بینیم و اعلام می‌کنیم که این فیلم به غایت بد از آب در‌آمده است.»

در مقابل، کارگردان « رکن پنجم » تنها اظهار امیدواری کرده است که فیلمش بتواند پیچیدگی‌ها و چالش‌های شفاف‌سازی در عصر اطلاعات را کند و کاو کرده و بر گفتمانی که ویکی لیکس آن را ترویج داده غنا و تداوم ببخشد.

بر اساس این گزارش، «رکن پنجم» در یک خلأ زمانی و تاریخی رخ نمی‌دهد بلکه این فیلم دقیقاً در همان بستر تلاش‌های در حال پیگیری برای به سرانجام رساندن تعقیب کیفری علیه ویکی‌لیکس و بنیانگذارانش انجام می‌شود که عامل افشای فعالیت‌های سؤال برانگیز پنتاگون و وزارت امور خارجه امریکا بوده‌اند.

جولیان آسانژ پیش‌تر در انتقاد از فیلم تحریف‌آمیز «رکن پنجم» و در اشاره به صحنه‌هایی از این فیلم که به تحریف واقعیات درباره انرژی هسته‌ای ایران می‌پردازد، از این فیلم به عنوان «حمله تبلیغاتی یک جانبه و شدید» یاد کرده و گفته بود که این حمله تنها علیه ویکی لیکس نیست، بلکه حمله‌ای آگاهانه علیه ایران نیز هست و به تبلیغات جنگ‌افروزانه علیه ایران دامن می‌زند.

پیش‌تر بندیکت کامبربچ، بازیگر نقش آسانژ نیز در مصاحبه‌ای با روزنامه گاردین انگلیس اعتراف کرده بود نسبت به تصویری که فیلم از آسانژ به نمایش می‌گذارد نگران است. بندیکت گفته بود که می‌ترسد «رکن پنجم» آسانژ را به آدم بد کارتون‌ها تبدیل کند و اینکه ممکن است این اظهار نظر او چندان باب میل کمپانی‌های تولید‌کننده این فیلم همچون کمپانی دیزنی نباشد.

«رکن پنجم» برای سینمای هالیوود تنها اثر ضد ایرانی جدید در سال جاری نخواهد بود؛ «گلاب» عنوان فیلم ضد ایرانی دیگری است که آن نیز به زودی اکران خواهد شد. سازمان سینمایی سابق پس از اکران فیلم «آرگو» در‌صدد شکایت از کمپانی‌ها و عوامل سازنده فیلم‌های ضد ایرانی بر آمد که هر چند به رغم سفر وکیل فرانسوی پیگیر این پرونده به ایران، ایوبی، رئیس جدید سازمان سینمایی به تازگی طی انتقادی از تصمیم آن را خنده‌دار خواند و با دعوت از مردم توصیه کرد که همه به تماشای «آرگو» بنشینند و دریابند که این فیلم چه اثر بی‌ارزش و غیر قابل بحثی است.

این چندمین بار طی سال‌های گذشته است که هالیوود با هدف بیان تحریف‌آمیز واقعیات از زبان خود اقدام به ساخت فیلم‌هایی غیر موثق و نامعتبر درباره رویدادها و اتفاقات تاریخی و معاصر می‌کند؛ فیلم‌هایی که مضامین ضد ایرانی اغلب یک پای ثابت آنها هستند و پس از اکرانشان به دلیل تحریف واقعیات اعتراض برخی شخصیت‌های مهم سیاسی و فرهنگی را بر‌می‌انگیزند. پیش‌تر نیز شخصیت‌های سیاسی جهان از جمله جیمی کارتر، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده امریکا، دیپلمات‌های انگلیسی و نیز سفیر سابق کانادا در ایران نسبت به اکاذیب منتشر شده در فیلم ضد ایرانی «آرگو» واکنش‌هایی نشان داده بودند. بر اساس این گزارش، ماه آینده قرار است « رکن پنجم » در امریکا و انگلیس اکران عمومی شود و این در حالی است که ویکی لیکس می‌گوید هم اکنون چندین نسخه از فیلمنامه این فیلم از جمله نسخه نهایی آن را در اختیار دارد.

فیس‌بوک که تا چند سال پیش خیلی‌ها حتی نامش را نشنیده بودند، این روزها با دارا بودن بیش از یک میلیارد عضو به معضلی برای آرامش و ثبات فکری و روانی خانواده‌ها تبدیل شده است؛ این در حالی است که هر ماه یک میلیون نفر در جهان به عضویت این سایت در می‌آیند! در شرایطی که بسیاری چنین می‌پندارند که سایت فیس‌بوک یک شبکه اجتماعی مجازی است اما در حقیقت، اهداف دیگری در ورای طراحی سایت فیس‌بوک نهفته است؛ ایجاد موج‌های سیاسی و اجتماعی، ایجاد تغییرات فکری و فرهنگی، هدایت افکار عمومی، تغییر ذائقه افراد، جاسوسی، شکاف نسلی، ترویج بی‌بندوباری اخلاقی و فکری و مواردی از این دست، بخشی از اهداف نهفته در پشت نقاب طراحان فیس‌بوک است.

در واقع، گردانندگان فیس‌بوک، همچون دلالان و بنگاه‌دارانی عمل می‌کنند که از سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی همچون سیا و موساد گرفته تا شرکت‌های تجاری و تولیدی، سفارش پروژه می‌گیرند و این پروژه‌ها را در تجمع بیش از یک میلیاردی افراد عضو در این سایت به اجرا می‌آورند.

ممکن است فیس‌بوک در مواردی نادر برای برخی‌ها فوایدی همچون گپ‌و‌گفت‌های کاری و علمی داشته باشد اما به دلیلی حاکم نبودن قوانین اخلاقی و بایدها و نبایدهای قانونی بر فعالیت افراد در این سایت، یک آنارشیسم و هرج و مرج آشکار در آن شکل گرفته است؛ به بیان دیگر، هر کسی در فیس‌بوک، پیرو قوانین و امیال شخصی خودش رفتار می‌کند. این در حالی است که فیس‌بوک به دلیل همین بی‌قانونی و آزادی بی‌حد و مرز، برای افراد عضو جذابیت‌های خاص خودش را دارد و همین جذابیت‌ها، سبب شده است که اعضا دچار اعتیاد به این سایت شوند؛ این اعتیاد تا جایی پیش رفته که بیشتر اعضا، زمان زیادی از عمر شبانه‌روزی خود را در این سایت صرف می‌کنند.

یکی از تبعاتی که اعتیاد به فیس‌بوک در پی داشته، شکل‌گیری ارتباطات بی‌قاعده میان جنس‌های مخالف است. این در حالی است که مردان و زنان متأهل بسیاری در این سایت فعال هستند و دچار اعتیاد به این پایگاه اینترنتی شده‌اند. بسیاری از اعضای فیس‌بوک، یک زندگی مجازی برای خود ساخته‌اند که این زندگی مجازی، در بسیاری از موارد، زندگی واقعی و بیرونی آنان را دستخوش تغییر و دگرگونی می‌کند. بر اساس پژوهش‌های انجام شده در انگلیس، روشن شد که یک سوم موارد درخواست طلاق به دلیل مسائلی است که در فیس‌بوک رخ می‌دهد. طبق این تحقیقات که چندی پیش در سایت «طلاق آنلاین (Divorce online) » انجام شده، فیس‌بوک در انگلستان به یکی از دلایل اصلی دعواهای زناشویی و طلاق تبدیل شده است. پژوهشگران این تحقیق تأکید کرده اند: « درحقیقت پست‌هایی که افراد روی پروفایل‌های خود می‌نویسند می‌تواند زندگی زناشویی آنها را به خطر بیندازند. همچنین دادگاه انگلستان نیز قصد دارد از این پست‌ها به عنوان یک منبع مستند برای دلیل طلاق استفاده کند.»

ماجرا این است که روابط مجازی در فیس‌بوک که با یک پیام ساده و معمولی شروع می‌شود، به مرور زمان در اثر تداوم همین گپ‌و‌گفت‌های معمولی، نوعی رابطه عاطفی میان زن و مردهایی که در اصطلاح دینی «نامحرم» هستند، ایجاد می‌کند و اینجاست که به خطر افتادن زندگی مشترک این افراد با همسر یا شوهر خودشان کلید می‌خورد، اما ماجرا به همین گپ‌و‌گفت‌های معمولی که به گپ‌و‌گفت‌های صمیمانه و بی‌حد و مرز تغییر می‌کند، ختم نمی‌شود زیرا فیس‌بوک این روزها به آلبوم نمایش عکس‌های خصوصی، بدپوشش، نیمه عریان و عریان اعضا تبدیل شده است.

در بسیاری از موارد، ارتباط ایجاد شده در فیس‌بوک میان زن و مردهایی که محرمیتی با هم ندارند، پس از مدتی به ارتباط واقعی و بیرون از اینترنت کشیده می‌شود و اینجاست که خیانت رخ می‌دهد.

در دیگر کشورها هم پژوهش‌هایی در رابطه با نقش فیس‌بوک بر آمار طلاق انجام شده که نتایج آن شبیه تحقیق ذکر شده است؛ یعنی فیس‌بوک عامل یک سوم طلاق‌ها در جهان است. چندی پیش، مسئولان پلیس فضای مجازی کشورمان هم اعلام کردند که فیس‌بوک عامل اصلی یک سوم طلاق‌ها در ایران به شمار می‌رود. گفت‌وگوهای نگارنده این گزارش با گروهی از قضات پرونده‌های طلاق هم حاکی از این است که فیس‌بوک و رخدادهای آن، یکی از مهم‌ترین عوامل نزاع و جدایی زن و شوهرها از یکدیگر است؛ پدیده‌ای که رو به افزایش دارد.

این سایت به خاطر ویژگی‌های اعتیادآورش، فضا را به سمتی پیش برده است که افراد عضو در آن، ساعت‌ها از زمان خود در شبانه‌روز را در محیط آن صرف می‌کنند و همین حضور مستمر و زیاد در این سایت، میان اعضای مرتبط با هم ایجاد انس و صمیمت می‌کند؛ صمیمیتی که برای دو جنس مخالف، آسیب‌های زیادی را در پی داشته است.

بر اساس پرونده‌های موجود در مراکز قضایی و انتظامی، برخی مردان و پسران فعال در این سایت، پس از ایجاد روابط صمیمانه مجازی با جنس مخالف، یا پس از سوء‌استفاده اخلاقی از آنان، رهایشان کرده‌اند یا پس از سوء‌استفاده، اقدام به تهدید و اخاذی نموده‌اند. این در حالی است که برخی زنان و دختران عضو این سایت هم با ترفندهای ویژه خود، اقدام به اخاذی از جنس مخالف کرده‌اند.

در چنین شرایطی، جای تأمل و تعجب دارد که بسیاری از اعضای این سایت، عکس‌ها و تصاویر کاملاً خصوصی خود را در این محیط منتشر می‌کنند و جای تعجب دارد که چرا برخی مردان و زنان متأهل، بدون در نظر گرفتن هشدارها درباره نقش این سایت در اختلافات و جدایی‌های زناشویی، عضو آن می‌شوند!