قدیمترها که سن و سال کمی داشتیم، در روزهای اوج دبیر و حیدری و... عاشق کشتی شده بودیم. پدر اجازه نمیداد و ما مجبور بودیم فقط تماشاگر کشتی در سالن باشیم.
برای تازهکارهای کشتی، گوشِ شکسته کلی کلاس داشت. آنها میخواستند ره صدساله را یکشبه بروند و برای رسیدن به آرزویشان دست به هرکاری بزنند. مثلا پیشنهاد میشد گوشتان را لای لولای در بگذارید یا سکهای را در لاله گوش قرار دهید. راه خطرناکتری هم بود. اینکه یک آدم پرزور پیدا کنی تا با مشت به گوشت بکوبد و به مرادت برسی.
اما افسوس که غورهنشدههایی که میخواستند خیلی زود مویز شوند، یادشان میرفت که کشتیگیر بودن به گوش شکسته نیست. آنها عکس آقا تختی را در سالن میدیدند و نقل پوریای ولی را میشنیدند، اما گوش هنوز نشکستهشان به این حرفها بدهکار نبود. آنها یادشان رفته بود که کشتی پیش و بیش از آنکه یک ورزش قهرمانی باشد یک منش پهلوانی است. یادشان رفته بود که در کشتی اول باید شانههای خودت، غرورت و هوای نفست را به زمین بزنی.
از این کشتیگیرهای اتفاقا گوش شکسته هم داشتیم که ادای پهلوانی را درمیآوردند. آنها که مثلا ورد لبشان حضرت مولا بود، اما راه و رسم جوانمردی را مشق نکرده بودند.
در عرصه سیاست هم از این افراد کم نیستند. حالا یا قهرمان بودهاند و راهی دنیای سیاست شدند یا در عالم سیاست گوشهایشان شکسته شده! اما به هرحال هردو این گروهها معمولا پهلوان سیاست نیستند.
آنها که این روزها مجالی دست داده تا در عرصه سیاست هم قدرتشان را به نمایش بگذارند باید خیلی مراقب باشند که حرمت محبوبیت سالهای گذشتهشان را حفظ کنند. (هرچند برخی امروز را چسبیدهاند و به دیروز و فردا کاری ندارند)
آنچه طی روزهای گذشته در شورای شهر چهارم تهران رخ داد، از همین عدم مراقبت ناشی است. آنها که حواسشان به داور بالایی نبود و فکر کردند با خطا هم میشود از حریف امتیاز گرفت. کاش از حریف بود که از رفیق بود.
اما خطای اصلی را نباید فقط به حساب آن ورزشکاری نوشت که تازه پا در دایره سیاست گذاشته است و آداب سیاستمداری را هم مشق نکرده است.
خطای اصلی متوجه کسانی است که فیلتر تائید صلاحیتشان ایراد دارد. هیات مرکزی نظارت بر انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که گاهی یک نفر را از سوراخ سوزن رد میکنند و دیگری را بنا بر سلیقهشان از درِ دروازه راه نمیدهند.
همین چند وقت پیش و در زمان ثبتنام کاندیداهای شورای شهر طی گزارشی با عنوان «فقط باغچه خیابان بهشت بیل زدن میخواهد؟!» به نقد افرادی پرداختیم که کمترین سابقهای در مدیریت شهری ندارند، اما دوست دارند یکی از صندلیهای شورای شهر را تصاحب کنند.
در فهرست آنها که ثبت نام کرده بودند افرادی چون ورزشکار، خواننده، مجری برنامه کودک و نوجوان، بازیگر، گوینده سابق صداو سیما، رئیس اتحادیه طلا و جواهر و... حضور داشتند. افرادی که شاید همه تجربهشان از فضای شهری، عبور و مرور در کلانشهر تهران به عنوان شهروند بود.
برخی از آنها تائید صلاحیت شدند و تعدادی هم متاسفانه توانستند به شورای شهر راه یابند.
اما در طرف مقابل افرادی مانند معصومه ابتکار هم بودند که با کلی رایزنی و رسیدگی مجدد توانستند در جمع کاندیداهای نهایی قرار گیرند. فارغ از جهتگیریهای سیاسی و حزبی، معصومه ابتکار فرد گمنامی نیست. جدای از سابقه حضور در شورای قبلی و معاونت رئیسجمهور اسبق، او از فعالان انقلابی بود که خوشبختانه هنوز هم به حضورش در تسخیر لانه جاسوسی افتخار میکند.
اما چنین فردی در ابتدا تائید صلاحیت نشد. و البته متاسفانه افرادی تائید صلاحیت شدند که برخیهایشان اگر نگوییم سابقه خوبی ندارند، به جرات میتوانیم مدعی گذشته نه چندان درخشانشان باشیم.
کاش در تائید صلاحیت آنها که قرار است برای مردم تصمیمگیر و تصمیمساز باشند دقت بیشتری انجام میشد تا شاهد اتفاقات نه چندان اخلاقی روزهای ابتدایی شورای شهر تهران نبودیم.
ماجرای انتخاب شهردار تهران و نحوه آرایش آرا به محمدباقر قالیباف موجب شد برخی عناصر به ظاهر اصلاحطلب بار دیگر باور واقعی خود را در مقابل واژههایی نظیر آزادی نشان دهند.
روز یکشنبه و در جریان رایگیری بر انتخاب شهردار تهران، یکی از اعضای اصلاحطلب شورا، برخلاف نظر سایر همفکرانش رای خود را به نام قالیباف نوشت.
همین موضوع باعث شد آنها که خود را منبع و منشاء دموکراسی میدانند، به یکباره برآشفته شوند و برای تخریب چهره آنکه بر خلاف جریان آب تشکیلاتشان شنا کرده همه تلاش خود را به کار بندند. به هرحال این عضو ناخلف! باعث شده بود ماه عسل خیالی برخی تلخ شود. برای اثبات این ادعا کافی است نگاهی گذرا به بعضی از روزنامهها و رسانهها در این چند روز بیندازیم.
«چرخش نیم ساعته چگونه رقم خورد؟»، «چرا هاشمی را نیاورد؟»، «فضای جلسه رای گیری بسیار ملتهب بود»، «قالیباف چگونه شهردار ماند؟»، «به نام اصلاح طلبان، به کام اصولگرایان؛ اولین گام راستگو» از جمله تیترهایی بود که آنها با ثبت آن سعی در پایین آوردن دمای بدنشان پس از شکست دور از انتظار داشتند. به هرحال آنها برای فتح سنگر به سنگر نقشههای زیادی کشیده بودند و این ناکامی به مذاقشان خوش نمیآمد.
اخراج از حزب کار؟
درحالی که دبیرکل حزب اسلامی کار در خصوص اخراج یا عدم اخراج «الهه راستگو» اظهار بیاطلاعی میکند، یک روزنامه در مطلبی مدعی شده است عملکرد الهه راستگو در روند انتخاب شهردار تهران مورد بررسی قرار گرفت و مقررشد در جلسهای به شکل رسمی اخراج وی از حزب کار اعلام شود.
این درحالیست که کمالی (دبیرکل حزب) با بیان اینکه باید این موضوع در جلسه حزب اسلامی کار مورد بررسی قرار گیرد و در کمیته انضباطی بررسی شود نیز درباره علت این دیکتاتوری که با فشار رسانهای قصد خط دهی به این حزب مستقل را دارند، سکوت کرد.
همچنین مهدی جعفری عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار در گفتوگو با فارس، در مورد اخراج یا عدم اخراج الهه راستگو از این حزب اظهار داشت: بحث اخراج خانم راستگو مطرح است اما این موضوع باید در جلسات حزب اسلامی کار مورد بررسی قرار بگیرد که ما عصر امروز(دیروز) جلسه هفتگی داریم.
این عضو حزب کار گفت: ما معتقدیم اقدام خانم راستگو در جریان انتخاب شهردار تهران حرکتی خودسرانه بوده و تلاشهای فراوان حزب اسلامی کار در حمایت از محسن هاشمی را به هدر داد.
اظهارات عضو شورای مرکزی این حزب درحالی مطرح شده است که در مرامنامه حزب اسلامی کار هدف «برقراری عدالت اجتماعی» و «توسعه مشارکت سیاسی و اجتماعی» عنوان شده و بر نفی هرگونه استثماری تاکید شده است.
همچنین در این مرامنامه از توسعه و تحکیم آزادیهای سیاسی و دفاع از آزادی قلم و بیان و ... یاد شده است.
شورای هماهنگی اصلاح طلبان تحت فشار است
عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران هم با بیان اینکه طرد راستگو و دنیا مالی به دلیل پایبند نبودن به قولشان از سوی احزاب اصلاح طلب امری محتمل است، گفت: راستگو قسم خورده بود که به مواضع اصلاح طلبی پایبند باشد.
فاطمه دانشور در گفتگو با مهر اظهار داشت: دیروز(روز یکشنبه) خانم الهه راستگو و آقای دنیامالی به قالیباف رای دادند، البته بحث اخلاق سیاسی بسیار مهم است و این افراد بیشترین رایشان را از اصلاح طلبان کسب کردند. این کار بسیار غیراخلاقی است که فردی قسم خورده بود که به مواضع و منشور اصلاح طلبان پایبند باشد به قولش عمل نکند. باید ببینیم این افراد چه منافعی را داشتند که این گونه رفتار کردند.
وی ادامه داد: به هر حال اتفاق بدی بود که روز گذشته رخ داد و اخلاق سیاسی رعایت نشد. این اتفاق میان اصلاح طلبان خوب نیست، ما مواضعمان مشخص است به عنوان نمونه خودم هیچ ایراد فکری به قالیباف نگرفتم و گفتم او انسان خوبی است و کارهای خوبی را در شهرداری انجمن داده است اما بحث اخلاق سیاسی نباید فراموش شود.
عضو شورای شهر چهارم تاکید کرد: اخلاق سیاسی امروزه در جامعه بسیار مهم است و امیدواریم این موضوع در برخی از این افراد رشد پیدا کند. مطمئناً این افراد از طرف احزاب شان طرد می شوند و در فضای غیررسمی باید هزینههای سنگینی را برای این اقدام شان بدهند.
به گفته دانشور ، اصلاح طلبان تا حد ممکن می دانستند که ممکن است احمد دنیامالی با آنها همسو نباشد اما خانم راستگو قسم خورده بود که به مواضع و منشور اصلاح طلبان پایبند باشد.
عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران افزود: راستگو از حزب کار به ما معرفی شده بود که فکر می کنم اخبار فراکسیون اصلاح طلبان را در اختیار جناح مقابل قرار می داد. او نه به محسن هاشمی و نه مسجد جامعی رای نداد. امروز شورای هماهنگی اصلاح طلبان تحت فشار است و اصلاحات هزینه سنگینی را در این باره پرداخت کرده است و چرا باید این افراد به مواضع جمع احترام نگذارند. ما روی قول آنها حساب کرده بودیم اما آنها به قولشان عمل نکردند. مواضع راستگو در مجلس مشخص بود و ما می توانستیم در چینش اولیه بهتر عمل کنیم. چینش لیست شورای شهر اصلاح طلبان دارای مشکل بود.
اصلاحطلبان رای تشکیلاتی را بر قسم به قرآن مقدم ندانند
عضو شورای شهر تهران اظهار داشت: آیا اصلاحطلبان منتقد الهه راستگو، رای تشکیلاتی را بر قسم به کلام الله مجید و رعایت حقوق شهروندی مقدم میدانند؟
مجتبی شاکری عضو شورای شهر تهران در گفتوگو با تسنیم، در خصوص هجمه رسانهها و احزاب اصلاحطلب به الهه راستگو و تخلف تشکیلاتی دانستن رای وی به قالیباف، گفت: افراد در رای دادن آزاد هستند و نباید فردی را به خاطر رایی که داده مواخذه کرد چراکه در اقدام خلاف اخلاق و حقوق شهروندی است.
وی ادامه داد: کسانی که میخواهند در شورای شهر از حقوق شهروندی دفاع کنند چطور به خودشان اجازه میدهند که حقوق شهروندی را نادیده بگیرند و فردی که سخنان هاشمی و قالیباف را شنیده و سپس با اختیار خود رای داده مواخذه کنند؟ باید از این رفتارها پرهیز کرد.
شاکری خاطرنشان کرد: هر عضو شورای شهر به کلام الله مجید قسم خورده که در تصمیمات خود مصالح مردم را در نظر بگیرد و هر فردی که قسم خورد، دیگر حق ندارد منافع حزبی را در نظر بگیرد. اگر منافع حزبی در نظر گرفته شود، پس قسم چه میشود؟ اگر هر فردی بر اساس عقل خود موردی را تشخیص داد و اقدام کرد، نمیتوان به وی فشار آورد که چرا بر خلاف منافع حزبی عمل کرده است و اصلاحطلبان جوری رفتار نکنند که قسم به کلام الله مجید و حقوق شهروندی نادیده گرفته شود.
وی تصریح کرد: همه مردم بر اعمال جریان سیاسی ناظر هستند و میبینند که هر جریان چگونه به اصولی که خود مدعی آن هستند، پاس میدارند و در نظر میگیرند که حق رای افراد است و حقوق افراد باید رعایت شود و نباید فردی را برای رای دادن تهدید کرد که این نوع رفتارها استبداد رای بوجود میآورد که به نفع جریانهای سیاسی نیست.
دوستان حرف و عملشان با هم یکی نبود
عضو شورای اسلامی شهر تهران، این شورا را فرصت خوبی برای تعامل و همکاری دو جناح سیاسی اصلی در کشور دانست و تنوع سلایق در شورا را نقطه قوت آن دانست.
احمد حکیمی پور در گفتگو با فارس درباره جلسه انتخاب شهردار در شورای شهر گفت: جلسه خوبی بود و بحث ها مطرح شد و رای گیری هم انجام شد. البته ما انتظار داشتیم کاندیدای ما رای بیاورد، اما نهایتا نتیجه چیز دیگری شد.
وی ادامه داد: مشکل ما این است که دوستان با توجه به اینکه از یک لیستی بوده اند و به برنامه و کار جمعی متعهد بوده اند، حرف و عملشان با هم یکی نبود. در حرف یک چیزی گفتند و در عمل کار دیگری کردند و این برای ما جای تعجب داشت.
حکیمی پور تصریح کرد: اگر این عده از همکاران از اول در جلسات داخلی ما می گفتند که این نظر را نسبت به انتخاب شهردار دارند، ما حرفی نداشتیم. اما مشکل اینجاست که پیش از رای گیری چیز دیگری می گفتند و ناگهان نظرشان تغییر کرد.
عضو شورای شهر تهران اضافه کرد: شورای شهر تهران فرصت خوبی برای تعامل و همکاری دو جناح اصلی کشور در یک فضای مشترک است. آقای قالیباف در هر دو طیف طرفدار دارد.
وی افزود: اما ما این طیف بندی ها را در شورا قبول نداریم و فکر می کنیم پس از انتخاب رئیس شورا و شهردار که دو رای گیری حساس بود، باقی مسائل موجد درگیری چندانی در شورای شهر نخواهد شد.
حکیمی پور در پایان تنوع سلایق در شورای شهر را نه تنها تهدید ندانست، بلکه تاکید کرد که این موضوع می تواند به نقطه قوت شورا هم تبدیل شود.
اصلاحطلبان با زبان بی زبانی اعتقاد دارند که قالیباف در شهرداری موفق بوده است
عضو شورای اسلامی شهر تهران گفت: نباید آستانه تحمل اصلاحطلبان اینقدر پایین باشد که به خاطر رأی دادن راستگو به قالیباف، وی را از حزب خود خارج کنند و این در حالی است که بسیاری از اصلاحطلبان با زبان بی زبانی اعتقاد دارند که قالیباف در شهرداری کارآمدی لازم را دارد.
پرویز سروری، با اشاره به اینکه همیشه اینگونه بوده که پس از رقابتهای سالم سیاسی، رقابتها به رفاقتها تبدیل شود، اظهارداشت: در جامعه اسلامی پس از رقابتها عموماً رفاقتها به تعاملها نزدیک میشوند چرا که هدف رشد و تعالی کشور است.
وی اضافه کرد: متاسفانه بعضاً مشاهده میشود جمعیتهای حزبی و تشکیلاتی بر منافع ملی و مصالح کشور غلبه میکنند و نتیجه نامناسبی رقم میخورد.
سروری خاطرنشان کرد: چنانچه رقابتها در شورا به خصومتها تبدیل شود و این استمرار داشته باشد، شاهد اتفاقات ناگواری در شورا خواهیم بود.
عضو شورای اسلامی شهر تهران تصریح کرد: شورا عرصه سیاسی نیست و نباید تبدیل به جولانگاه سیاسی شود و متاسفانه درحالی دوستان اصلاحطلب ما فراکسیون سیاسی تشکیل دادهاند که این موضوع منجر به دو قطبی شدن فضای شورا میشود.
وی اضافه کرد: این تاسف دارد که برخی از عوامل اصلاح طلب اعلام میکنند که ما آقای قالیباف را فردی کارآمد و توانمند میدانیم اما به دلیل اینکه از یک جریان سیاسی دیگری هستیم به وی رأی نمیدهیم.
سروری افزود: آیا قرار است منافع حزبی و سازمانی را فدای کارآمدی و توانمندی اشخاص و توسعه شهر کنیم؟ وی اضافه کرد: متاسفانه برخی از بیرون شورا بنا دارند، تصمیمات خود را در شورا تاثیر بگذارند که باید به این نکته توجه کرد و دچار بازیهای این چنینی نشویم.
سروری افزود: متاسفانه با روندی که هماکنون در شورای چهارم شاهد آن هستیم، هر روز به مدل شورای اول نزدیک میشویم و این نگرانیها هر روز گسترش پیدا میکند. وی اظهار امیدواری کرد: تمام دوستان در شورای شهر باید آستانه تحملشان بالا باشد و اینکه فردی از حزب آنها به آقای قالیباف رأی داده است آنها را خشمگین و ناراحت نکند و فرد مورد نظر را اخراج کنند.
وامدار مردم هستم نه حزب
الهه راستگو که این روزها از طرف همحزبیهایش تحت فشار است در مورد شایعه اخراج وی از حزب اسلامی کار، اظهار داشت: در مورد اخراجم به بنده اطلاعی ندادهاند. وی تاکید کرد: بنده وامدار مردم هستم بنابراین وامدار هیچ حزب و گروهی نخواهم بود؛ من از روز اول در برابر خداوند متعال قسم خوردهام و به آن عمل خواهم کرد.
عضو شورای شهر تهران در مورد رای خود به محمدباقر قالیباف برای شهرداری تهران تصریح کرد: دو گزینه بیشتر نداشتیم. اگر گزینههای دیگری بود شاید میتوانستیم وقت بیشتری بگذاریم اما به هر حال به نظر بنده تنها شخصی که میتوانست به شهر تهران کمک کند آقای قالیباف بود.
راستگو گفت: پس از اعلام نتیجه انتخاب شهردار تهران افرادی که اصلا سیاسی نیستند و با هدف کاسبکارانه در لیست ما قرار گرفته بودند، طی تماسهایی نه تنها به بنده توهین کردند بلکه من را نیز تهدید کردند.
چیزی که عوض دارد
گویی چه اتفاق عجیبی رخ داده است. آنها که طی روزهای گذشته آماده فتحالفتوح بودند و شکست بدی را متحمل شدهاند. به قول معروف اصلاحطلبان مدعی آزادی در آمپاس! قرار گرفتهاند.
واقعا گناه الهه راستگو اینقدر نابخشودنی است که برای تخریبش از هیچ تلاشی مضایقه نمیکنند؟ راستی مگر همین چند روز پیش در انتخاب رئیس شورای شهر، یک بنده خدایی در دقیقه نود همه محاسبات را به هم نزد و به قول معروف زیر قولش نزد؟! آنجا چون به سود اصلاحطلبان بود، گناه که نداشت، ثوابی را هم در توشه آخرت آن بنده خدا ثبت میکنند؟ آنجا که قبل از انتخاب شهردار تهران برای همان بنده خدای فوقالذکر حکم معاونت نظارت شورای شهر زده شد، ایرادی وارد نبود؟ نمیشد آن حکم بعد از جلسه انتخاب شهردار برای آن بنده خدا صادر شود؟ به این حرکت، تدلیس سیستماتیک گفته نمیشود؟ اصلاحطلبان درخصوص رفتار آن بنده خدایی که از فهرست اصولگرایان به شورا آمد و رای خود را به هاشمی داد چه نظری دارند؟
اگر همه این اتفاقات به شکل برعکس رخ میداد، اصلاحطلبان چه واکنشی داشتند؟ جز این بود که در رثای اسلام خدشهدار شده، ایران به انحراف کشیده شده، قانون و آزادی نقض شده و... میگفتند و مینگاشتند!
چرا دوستان اصلاحطلب دوست دارند دیگها فقط برای آنها بجوشد؟ چرا نمیخواهند از این رفتارهای افراطگرایانه که گاه مثل فتنه 88 به دیکتاتوری و خود بزرگبینی بیش از حد منجر میشود، دست بردارند؟
چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایانی که امروز براساس رای مردم کرسی مسئولیتی را بر عهده گرفتهاید، یادتان نرود شما در اولین روز کاریتان به کتاب آسمانی خدا قسم یاد کردهاید که در خدمت نظام و مردم باشید.
نقطه عطف رفتارهای افراطی اردوگاه اصلاحطلبان در طی چند روز اخیر با اخراج الهه راستگو از این حزب رقم خورد.
هرچند به احتمال زیاد این فشارها و رفتارهای خارج از اصول اولیه اخلاقی و اسلامی درخصوص این عضو سابق حزب اسلامی کار همچنان ادامه خواهد داشت، اما به هرحال روز گذشته، علیرغم تکذیبهای اولیه مسئولان این حزب و البته طبق پیشبینیها، حزب کار با تشکیل جلسهای راه خروج را به این عضو ناخلف!! خود نشان داد.
این حزب پس از تشکیل جلسه و اخراج راستگو در بیانیهای عنوان کرد: « حزب اسلامی کار که در سال 1377 توسط جمعی از علاقه مندان به شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی که کار حزبی را عبادت میدانست، تاسیس گردید و همه اعضاء خود را نیز موظف به رعایت کامل ارزشهای اخلاقی و اسلامی نموده و به استناد دستورات الهی و همچنین مرامنامه و اساسنامه حزب، راستی و صداقت در گفتار و رفتار را بهعنوان اصلیترین مبنای کار تشکیلاتی قرارداده است و دورویی و ترجیح منافع شخصی بر مصالح عمومی را به عنوان ضد ارزش و آفت کار تشکیلاتی دانسته و مصداق آیه شریفه «لم تقولون ما لا تفعلون» میداند که میتواند زایل کننده اعتماد انسانها نسبت به یکدیگر باشد...
...شورای داوری حزب نیز در تاریخ 20/6/92 در محل دفتر مرکزی حزب و با حضور اعضاء خود تشکیل جلسه داد و با بررسی مدارک و مستندات موجود و نیز اظهارات پنج تن از شهود، رای خود را مبنی بر اخراج نامبرده از حزب اسلامی کار صادر کرد. طبق آیین نامه، رای صادره ظرف مدت یک هفته قابل اعتراض میباشد. ضمن اینکه خانم الهه راستگو به رغم دعوت رسمی و کتبی، از حضور در جلسه شورای داوری امتناع کرد...
...لازم به توضیح است که در شورای داوری رای نامبرده درجریان انتخاب شهردار تهران هرچند که برخلاف عرف و رویه کار تشکیلاتی و حزبی بود، ولی جزو موارد اتهامی قرار نگرفت، بلکه تخطی از ارزشهای اسلامی و اخلاقی منجر به صدور چنین رایی درباره وی شد.»
نامه الهه راستگو خطاب به مردم
الهه راستگو نیز پس از اعلام خبر اخراجش از حزب کار با ارسال نامه ای به رسانه ها نسبت به بداخلاقی هایی که طی چند روز گذشته به وی شده بود پاسخ داد. متن این نامه به شرح زیر است:
این دیکتاتوری و تک صدایی قبلا داد بخش بزرگی از جناح موسوم به چپ و اصلاح طلبان فعلی را در آورده بود یعنی یک حزب دولتی که برآمده از دولت هفتم و هشتم بود از طرف تمام جریان تصمیم می گرفت و اگر کسی با آن تصمیم مخالفت داشت با بهره گیری از رافت های مختلف و در قالب های زیبایی که داشت نه تنها مخالفین بلکه منتقدین را یا از صحنه بیرون می کرد و یا مجبور به سکوت می کرد.
این درحالی بود که ادعای گسترش جامعه مدنی و مشارکت مردم توسط آنان گوش فلک را کر میکرد. اینجانب بر اساس شناخت و اقناع وجدانی و طبق سوگندی که هنوز چند روزی از آن نگذشته به مردم شریف تهران متعهد می شوم که بر اساس اقناع آنچه که پس از تحقیق و دریافتهای خودم به آن رسیده ام از منافع شهروندان دفاع کنم و آن را به منافع شخصی و باندی ترجیح دهم.
حتی اگر دیکتاتورهای مدرن و قیم ماب را خوش نیاید و انبوه اهانتها، تحقیرها و توهین ها را در شبکه رسانه ای داخلی و خارجی خود به اینجانب نثار نمایند چراکه از سال 76 با این شیوه استبداد مدرن آشنا شده و بارها از سوی آن نواخته شده ام. از این قیم مابان به ظاهر دموکرات سوالی دارم و آن این است که شعار شما توجه به آرا و نظرات مردم نیست ؟
آیا مردم شریف تهران در نظرسنجی هایی که خودتان انجام داده اید آقای قالیباف را بر دیگران ترحیج نداده بودند؟ این برخورد دوگانه شما بسیار شبیه به دموکرات مابان غربی آمریکایی است که نشان می دهد دموکراسی فقط در زمانی مقبول شماست که همسو با نظرات و علایق جناحی و حزبی شما باشد.
یکی از دلایلی که اینجانب را قانع کرده که به آقای محسن هاشمی رای ندهم همانا حمایت شما از ایشان بود چراکه در گذشته نه چندان دور وی و پدرش را افراد دیکتاتور معرفی و انواع و اقسام اتهامات مالی و... را نثار آنان می نمودید کافی است برای اینکه کاملا به یادتان بیاید در رسانه های از سال 76 تا 84 نام ایشان راجستجو کنید ؛ حال چه اتفاقی افتاده که به حمایت از ایشان برخاستید. اگر اتهامات دیروز شما کذب بوده باید صراحتا توبه کنید و از آقای هاشمی و فرزندانش عذرخواهی کنید یا اینکه شما ماهیت خود را نشان دهید ؟
اینجانب صراحتا اعلام می کنم که با بخشی از جریان اصلاح طلب که اتفاقا بخش تندروی آن محسوب می شوند و جالب آنکه بر اساس جبر زمانه اکنون شعار اعتدال می دهند ! و از دولت سهم خواهی می کنند زاویه داشته و دارم و تا آنجا که مطلع هستم بخش زیادی از نخبگان این جریان با اینجانب نیز همسو هستند، اما غالبا به دلیل جلوگیری ازهتک حرمت خویش جرات بیان انتقادات خود را از این قیم مابان ندارند.
به نظر اینجانب چنانچه نقد درون گفتمانی در جریان اصلاح طلب انجام نشود مجددا با برخود قاطبه مردم رو به رو خواهیم شد.
مردم از شعار های رنگارنگ و مردم فریب خسته اند و به دنبال خادمین واقعی خود می باشند و با دقت گفتار و کردار ما را رصد نموده و در انتخابات با رای هوشمندانه خویش پاسخ ما را داده و خواهند داد و به نظر من چنانچه مجددا دیکتاتوری مدرن بر جریان اصلاحات حاکم شوند این مقدار اقبال نسبی مردمی را قطعا و یقینا از دست خواهیم داد و من به عقلای جریان هشدار جدی می دهم که زودتر چاره ای برای این مشکل اساسی بیندیشند.
اینجانب می توانستم رای خویش را در شورای شهر پنهان کنم اما بر اساس اقناع وجدانی که آقای دکتر قالیباف را بر آقای مهندس هاشمی به دلائل متعدد از جمله توانایی اجرایی ترجیح دادم و به صورت شفاف رای خویش را ارائه نمودم البته این هم قابل ذکر است که دیکتاتوری مدرن نگذاشت که فرد دیگری در جریان اصلاحات کاندیدا شود و گرنه افرادی در جریان اصلاح طلب خود را در معرض قرار داده بودند که اگر دیکتاتوری مدرن اجازه می داد قطعا اینجانب و برخی دیگر از اصلاح طلبان شورا به آنان رای می دادیم.
به دنبال تخریب سازمان یافته جریان دیکتاتوری مدرن اینجانب به عنوان یک بانوی اصلاح طلب صراحتا فاصله و اختلاف دیدگاه عمیق و اساسی خود را با این غوغاسالاران مدرن و به ظاهر دموکرات ابراز می دارم و خود را برای حملات و هجمه های ناجوانمردانه آنان که به انواع مختلف شروع شده و ادامه دارد آماده کرده ام. بدیهی است که این هجمه ها اینجانب را از پشت کردن به سوگندی که در ابتدای عضویت در شورای شهر تهران خورده ام باز نخواهد داشت و شرافت و عمل به سوگند خود را به تسلیم شدن در برابر دیکتاتوری مدرن ترجیح خواهم داد.
دوستان اصلاحطلب کمی دقت کنید
درخصوص اتفاقات چند روز گذشته چند نکته ضروری به نظر میرسد.
1- واکنشهایی که درخصوص رفتارهای خانم راستگو رخ داده کمی عجیب به نظر میرسد. اینکه رای او به تنهایی برای شهردار نشدن هاشمی تاثیرگذار نبوده است. به هرحال محمدباقر قالیباف با 16 رای نسبت به 14 رای محسن هاشمی پیروز رقابت شورا شد و فرضا اگر رای راستگو به نام محسن هاشمی نوشته میشد، تغییری در نتیجه انتخابات به وجود میآمد؟ جواب قطعا خیر است. اما چرا همه، انگشت اشاره خود را به سمت الهه راستگو گرفتهاند؟ کمی عجیب نیست؟
2- اگر قرار بر کار حزبی باشد، آن عضو اصولگرایی که با فهرست اصولگرایان به شورا راه یافته، چگونه به خود اجازه داده که به کاندیدای اصلاحطلبان رای دهد؟ پس چرا از سوی جریان اصولگرایی با وی برخوردی نمیشود؟ چرا کسی به او لقب «خائن» نمیدهد؟
3- همین دو روز پیش سخنگوی حزب اسلامی کار در گفتوگو با رسانه ها خبر اخراج الهه راستگو از این حزب را تکذیب کرده و گفته بود که «دبیرکل و دفتر سیاسی حزب اعتقادی به اخراج راستگو از این حزب ندارند.» پس چطور به یکباره تصمیمشان عوض شد و حکمی که یکی از روزنامهها درخصوص راستگو صادر کرده بود، روز گذشته اجرایی شد؟
4- در بیانیه حزب کار به بخشهایی از اساسنامه و مرامنامه این حزب اشاره شده است. آنجا که«به استناد دستورات الهی و همچنین مرامنامه و اساسنامه حزب، راستی و صداقت در گفتار و رفتار را بهعنوان اصلیترین مبنای کار تشکیلاتی قرارداده است و دورویی و ترجیح منافع شخصی بر مصالح عمومی را به عنوان ضد ارزش و آفت کار تشکیلاتی دانسته و...» همین بخش سوالاتی را در ذهن پدید میآورد. بنا بر اعلام این حزب ترجیح منافع شخصی بر مصالح عمومی یک ضد ارزش تلقی میشود، اما چگونه است که بر اساس اعلام برخی از اصلاحطلبان عضو شورا، برنامه و عملکرد قالیباف مقبولتر از هاشمی بوده، اما به خاطر رای حزب متبوعشان به گزینه دوم رای دادهاند؟ کجای چنین رفتاری با مصالح عمومی (اگر خود را عموم تلقی نکنیم) همخوانی دارد؟
در بخش دیگری از بیانیه حزب کار به این نکته اشاره شده که این اخراج به خاطر رای به قالیباف نبوده و به دلیل تخطی از ارزشهای اسلامی و اخلاقی چنین حکمی صادر شده است.
در حدیث نبوی آمده است: «هر کس جلودار عدهای از مسلمانان گردد در حالی که میداند در بین مسلمینفردی بهتر از او وجود دارد پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود»
به استناد کدام دستور الهی و اسلامی چنین مجوزی صادر شده است که بتوان تنها به خاطر منافع شخصی (یا حزبی)، بر روی منفعت عمومی چشم بست؟
آیا جرم خانم راستگو چیزی جز این بود که آنچه صحیح میپنداشت را برگزید و سعی کرد بر سوگند خود در برابر قرآن مبنی اینکه «...در همه زمینهها عدالت و انصاف را در نظر داشته و مادام که در شورای اسلامی شهر عضویت دارم در رعایت صرفه و صلاح و پیشرفت امور شهر و شهرداری اهتمام نمایم.» عمل نماید؟
آیا جرم راستگو چیزی جز راستگویی بود؟
اظهارنظر زیر از کیست؟
وقتی میآیید سفارت انگلیس را میگیرید، نباید انتظار داشته باشید که کشورهای اروپایی برای شما نقل و نبات پخش کنند.
الف) یکی از عوامل استکبار جهانی
ب) یکی از نیروهای امپریالیسم و شرق و غرب و در راس آن آمریکای جهانخوار
ج) یکی از ساکنان در اردوگاه اشرف
د) برادر علی اکبر صالحی وزیر سابق امور خارجه
بنیامین نتانیاهو: تبریک سال نو یهودیان از سوی مقامات جمهوری اسلامی، تلاشی برای منحرف کردن اذهان از مساله هسته ای ایران است.
عبارت فوق یادآور کدام ضرب المثل شیرین فارسی است؟
الف) آدم تنبل و تن پرور بالاخره یا منجم می شود یا پیشگو!
ب) کسی که به ما نپریده بود / کلاغ ورپریده بود
ج) مثلا اگر تو حرف نزنی فکر می کنند لالی؟!
د) ( یک ضرب المثل که در آن کلمات "نون" و اشکنه" وجود دارد اما به دلیل وجود کلمات شنیع و خارج از چارچوب شئونات اخلاقی قادر به انتشار آن نیستیم. اما عجالتا همین گزینه را انتخاب بفرمایید.)
فرهاد دانشجو: عملکرد من در دانشگاه آزاد خیلی خوب شده و باید بمانم.
اظهارنظر بالا یادآور کدام ترانه مجاز زیر است؟
الف) وقتی می ری با چشم تر / هر چی دلت می خواد ببر / گیتار رو با خودت نبر!
ب) ساقی از گوشه میخونه نرونم / خونه امیدمه بذار بمونم
ج) چقدر خوشگل شدم من / چقدر مقبول شدم من / چقد باحال شدم من / چقدر خوشحال شدم من!
د) تو محشری / از همه سری / با اون چشم سیاهت / دل رو می بری
جراید : وزیر صنعت برای تنظیم بازار تخم مرغ دستور ویژه صادر کرد.
کدام یک از گزینه های زیر از کلمات کلیدی این خبر محسوب می شوند.
الف) وزیر – تخم مرغ
ب) تنظیم – تخم مرغ
ج) دستور – تخم مرغ
د) تخم مرغ – تخم مرغ
براساس گزارشهای منتشر شده، آندریا کوهن [جهود] مدیر اجرایی جشنواره فیلم حقوق بشر نورنبرگ، دلبستگی این کارگردان ایرانی به فیلم و جسارتش در امور حقوق بشر را دلیل انتصاب وی به ریاست این جشنواره دانسته است! البته منظور این صهیونیست از حقوق بشر، سیاهنمایی علیه ایران و وطنفروشی است.
گفتنی است طی سالهای اخیر، جشنوارههای سینمایی غربی تبدیل به محلی برای کاسبی فیلمسازان سطح پایین و ناتوانی شده که صرفا به خاطر فحاشی و توهین به ملت و نظام حاکم بر ایران در این جشنوارهها قدر میبینند!
منبع: کیهان
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی