مسجد خوب باید چگونه باشد؟
مسجد نباید (فقط) تبدیل شود به محل عبادت پیرمردها و پیرزنها. همه مردم در همه سنین باید به مسجد بیایند. این گونه نباشد که مثلاً پیرمردها بیایند مسجد و جوانها در مغازه و در حال کسب و کار باشند.
مساجد و مهمترین چالشهای پیش رو
مبنای این گزارش، گفتاری است که حجتالاسلام قرائتی حدود یک سال پیش در پایگاه اینترنتی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب (KHAMENEI.IR) منتشر کردند. موضوع این گفتار این بود که «مسجد مورد نظر اسلام و طراز انقلاب اسلامی چگونه باید باشد؟» به تناسب هر موضوع، تلاش خواهد شد تا از سایر گفتهها و نوشتهها هم برای این آسیبشناسی استفاده شود.
آسیب اول: تک قشری شدن مساجد
حجتالاسلام قرائتی در این گفتار میگوید: «یکی از آفتهای جامعه ما این است که مسجدیها یک قشر هستند و در غیر مسجد، یک قشر دیگر هستند.» او در همین گفتار منظور خود از این گفته را این گونه تشریح میکند: «مسجد نباید تبدیل شود به محل عبادت پیرمردها و پیرزنها. همه مردم در همه سنین باید به مسجد بیایند. این گونه نباشد که مثلاً پیرمردها بیایند مسجد و جوانها در مغازه و در حال کسب و کار باشند.»
به این ترتیب، رئیس ستاد اقامه نماز به موضوع رویکرد جوانان به مسجد اشاره میکند. حقیقت این است که به عقیده کارشناسان امور دینی و مذهبی، اگر چه در برخی از ایام سال مثل محرم، لیالی قدر و اعتکاف، جوانان استقبال خوبی از اماکن مذهبی همچون مسجد و برنامههای آن میکنند؛ اما در سایر ایام سال، میزان مراجعه جوانان به مسجد کمتر میشود.
متأسفانه در کشور، پژوهشهای خوبی در این حوزه انجام یا منتشر نشده است و صرفاً میتوان به مشاهدات عینی و البته اقوال کارشناسانی مانند حجتالاسلام و المسلمین قرائتی توجه کرد، اما در کنار تک قشری بودن مساجد از حیث سنی، قرائتی موضوع تفکرات سیاسی را هم پیش میکشد و میگوید: «این گونه نباشد که مسجد در اختیار حزب یا گروه خاصی باشد و این مسئله باعث شود که عدهای از مردم به مسجد نیایند.» اشاره قرائتی به این است که برخی اوقات، عقاید سیاسی یا فرهنگی امام جماعت یا برخی نهادهای پیرامونی مسجد، بدون توجه به تکثر عقاید در مخاطبان، باعث گریز عدهای از مسجد میشود.
آسیب دوم: عام نبودن برنامه مساجد
قرائتی در بخش دیگری از آسیب شناسی مساجد به موضوع عامالشمول نبودن مساجد اشاره میکند و در بیان این آسیب میگوید: «ما باید برای انواع نیازها، انواع پاسخها را در مسجد عرضه کنیم.» قرائتی معتقد است باید مساجدی باشند که فضای بازی برای کودکان داشته باشد تا آنها هم مشتری این نهاد مذهبی و اجتماعی شوند. در عین حال باید مساجدی برای برطرف کردن شبهات جوانان و نیز مساجدی در سطح اساتید دانشگاه وجود داشته باشد تا به این ترتیب همه اقشار جامعه در مسجد حضور داشته باشند، ولو این که هر مسجد، مخصوص قشر خاصی از جامعه باشد.
آسیب سوم: محور قرار نگرفتن مساجد در جامعه
این کارشناس مسائل دینی، وارد حوزه محور قرار گرفتن مسجد در جامعه هم میشود و میگوید: «م?منین باید مسجد را به عنوان محور فعالیتهای خودشان قرار بدهند. حتی برنامه روزانه خود را با توجه به وقت نماز در مسجد تنظیم کنند. م?منین میتوانند قرار ملاقاتهای خود را در مسجد قرار دهند.» موضوعی که در جامعه کنونی ما به فراموشی سپرده شده و نمود عینی آن، در بسته شدن در مساجد، بعد از هر وعده نماز روزانه است.
این یک آسیب است که در پژوهشی که با هدف «بررسی حضور جوانان در مسجد، بررسی وضع مساجد موجود از دیدگاه جوانان و بررسی نگرش جوانان درباره مسجد» توسط آقای جوادی، برای «دفتر پژوهشهای اجتماعی سازمان تبلیغات اسلامی» انجام شده و نظرات 650 نفر از جوانان مناطق 20 گانه تهران درباره موضوعات عنوان شده به روش پیمایشی جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است؛ تنها یک سوم پاسخگویان، مسجد را مهمترین مکان عمومی موجود در محله میدانند و با افزایش سطح تحصیلات، از میزان قلمداد کردن مسجد (به عنوان مهمترین مکان عمومی) کاسته میشود.
آسیب چهارم: بد اجرا کردن برخی برنامههای دینی
مکرر از زبان آقای قرائتی در صدا و سیما شنیده شده و در مطلب یاد شده هم آمده که «غیر از صدای اذان، نباید صدایی از مسجد پخش شود؛ چه به اسم مناجات، چه به اسم پیشخوانی یا سحرخوانی. هیچ مرجعی اجازه نمیدهد شما قبل از اذان صبح مردم را از خواب بیدار کنید. فقط برای اذان میشود مردم را برای نماز از خواب بیدار کرد.»
قرائتی در جای دیگری میگوید: «ما ائمه جماعت نباید نمازها را طولانی و بین نماز سخنرانی داشته باشیم، سخنرانی بین نماز، گروگانگیری است و میتوان بعد نماز چند دقیقهای را به مربیان تفسیر قرآن اختصاص داد.» جالب است بدانید طبق روایات اسلامی هم شایسته است که نماز جماعت سریعتر از نماز فرادی خوانده شود.
آسیب پنجم: مسائل مربوط به مسجد
پرواضح است که داشتن یک مسجد مناسب میتواند در جلب مردم به این نهاد مذهبی کمک کند. قرائتی در بیان مختصات مسجد خوب میگوید: «مسجد باید محکم، ساده و بدون تزئینات باشد.» از نظر او، این مختصات در کنار این که مسجد در محلی ساخته شود که خوش سابقه است؛ میتواند مردم را جذب کند. از نظر حجت الاسلام قرائتی «در مسجد نباید بعد از نماز بسته شود. این آفت مسجد است. در خیلی از مسجدها نماز که خوانده میشود، در مسجد بسته میشود. توجیهشان هم این است که ما نمیتوانیم یک مسجد بزرگ را با کولرها یا بخاریها و چراغهای روشن، باز نگه داریم برای این که یک نفر میخواهد نماز بخواند. بله این درست است، اما شما میتوانید در حیاط مسجد، یک جایی را بگذارید مخصوص نماز خواندن بعد از وقت جماعت. یک وقت کسی مسافر است، رهگذر است، میخواهد نماز بخواند، در مسجد باید باز باشد.»
آسیب ششم: اولیای مسجد
روشن است که متولیان و متصدیان یک مسجد هم تأثیر بسزایی در شکلگیری رغبت عمومی به این مکان دارند. قرائتی معتقد است «در هر مسجدی یک نهاد باید متولی و مدیر امور باشد. این گونه نباشد که چند شخص و مجموعه و نهاد و کانون، داعیه اداره مسجد را داشته باشند. از قدیم گفتهاند آشپز که دو تا شد، آش یا شور میشود یا بی نمک. حالا بعضی اوقات، ما در مسجد، 13 یا 14 نفر آشپز داریم!»
غیر از مسئله مدیریتی، او میگوید: «پیشنماز مسجد باید کسی باشد که افراد زیادتری را به مسجد بکشاند. باید از نظر قرائت بهترین باشد. باید از دیگران عادلتر باشد. پیشنمازهای پیرمرد که قدرت ارتباط با نسل جوان را ندارند، باید با یک طلبه جوان خوش سلیقه در کار امامت جماعت مسجد، شریک شوند. آن پیرمرد نماز را بخواند و این طلبه جوان با جوانان ارتباط بگیرد. پیرمرد هفتاد یا هشتاد ساله که نمیتواند با بچه سیزده ساله ارتباط برقرار کند.» غیر از این دو رکن نیروی انسانی در مساجد، قرائتی در مورد خادمین مساجد هم میگوید که باید «جوان، خوش صدا و خوش قیافه» باشند و این در حالی است که بسیاری از جوانان از این شغل رویگردان هستند.
افکارنیوز: زرده تخم مرغ به دلیل آنکه کلسترول بالایی دارد باعث جمع شدن چربی دور قلب و دیوارههای قلبی و عروقی میشود و میتواند باعث افزایش وزن شود.
بررسیها نشان میدهند زرده تخم مرغ حاوی ماده شیمیایی به نام آنتوکیستامین است که این ماده باعث چسبندگی ریهها میشود و در سیستم تنفسی چسبندگی به وجود میآورد.
گفتنی است زرده تخم مرغ پس از مصرف باعث احساس خواب آلودگی میشوند و سطح کلسترول خون را به شدت افزایش میدهند.
نکته: تمام افراد باید محدودیتهای معینی را برای مصرف آن در تمام غذاهای خود قائل شوند.
به گزارش جوان آنلاین، کیهان نوشت:
«مردم در انتخابات ایران کاری کردند که در کشورهای دیگر برای آن باید خونها ریخته شود.»
این مطلب را هاشمیرفسنجانی در مراسم روز پزشک در تالار وزارت کشور عنوان کرد. وی هر چند در آغاز سخنانش گفته بود قصد ندارد سخنان سیاسی بزند، اما با تغییر موضوع جلسه به موضوع انتخابات پرداخت و گفت: مردم خسته شده بودند؛ به هر دلیلی طبقات مختلف مردم خسته شدند و خودشان مسئله را حل کردند. همه کار من این بود که در همین ساختمان اسم نوشتم برای انتخابات و یک کلمه هم مصاحبه هم نکردم نه تبلیغی و نه حرفی. حتی ستادها بعداً شروع به کار کردند.
هاشمی گفت: بعد از ثبتنام من در انتخابات اساماس آمد که تو صوراسرافیل درست کردی، حتی در روستاها هم مردم امیدوار شدهاند. اما این انتخابات کار مردم بود.
وی در عین حال گفت: مردم به دلیل مسائلی در زندگیشان به نتیجه رسیده بودند که باید تغییری بوجود آید. تغییر نه در نظام، مردم به نظام و ولایت علاقمندند. اسلام را دوست دارند، تشیع را دوست دارند. اما میخواستند در شرایط زندگی و معیشتی و روابط خارجی تغییراتی بوجود بیاید. و از طرفی مسائل امنیتی که موجب ناراحتی بود پس از جهات مختلف تغییر میخواستند و کارشان را کردند.
هاشمیرفسنجانی گفت: شرایط امنیتی که ایجاد شده بود حتی مردمی که مشکل مالی برای زندگی نداشتند را با تلخکامی مواجه کرد.
وی در ادامه گفت: باید قدر این مردم را دانست. مردم ما کاری کردند که در کشورهای دیگر برای رسیدن به آن باید خونها ریخته شود، اما مردم فقط در ایران چند ساعت در انتخابات شرکت کردند و تغییر بوجود آمد. وقتی مردم دیدند من از میدان در رفتم آنها راه خود را ادامه دادند. اکنون مردم باید قدر این دستاورد خود را بدانند زیرا آنها کار بزرگی کردند. نظام هم به خوبی با این رای مردم همراهی کرد. رهبری هم گفتند رای حقالناس است و همین نشان داد به مسئولان که اگر بخواهند دخالتی بکنند حقی گردنشان میافتد. همین حرف یعنی در دورههای آینده هم امیدواریم انتخابات سالم برگزار شود.
هاشمی همچنین در دیدار گروهی مردم از استان کهگیلویه با اشاره به حماسه انتخابات اظهار داشت: کار اصلی را مردم کردند و با رای و حضور خود نشان دادند که به چه جریان و خط فکری تمایل دارند و از چه منزجرند.
وی به قداست و ارزش حقالناس در نزد خداوند اشاره کرد و به عنوان مصداق خاطرنشان کرد: در زمان حضرت موسی(ع) فردی که ادعای پیامبری داشت و گروهی را منحرف کرده بود پس از پشیمانی از عملکرد خود نزد حضرت موسی رفت و درخواست عفو از خداوند کرد. به حضرت موسی ندا آمد این شخص باید همه کسانی را که بدست وی منحرف شدهاند را از گمراهی نجات دهد تا عفو شود.
وی افزود: حال اگر شخص یا گروهی به واسطه تقصیر یا تصمیمات غلط عامدانه خود، به فرد یا جمعی ظلم کردند و یا حقی ضایع شد علاوه بر توبه به درگاه خداوند، باید در جهت احقاق حقوق ضایع شده نیز اقدام کنند.
این اظهارات آقای هاشمی البته حکم علیه خویش و به مصداق «اعتراف العقلاء علی انفسهم» است. چه اینکه رای مردم به رقیب وی در سال 84 و تثبیت و تکرار آن در سال 88 نیز رای به تغییر و اعلام انزجار از یک جریان- به تعبیر آقای هاشمی- بود اما عملکرد دانسته و ندانسته آقای هاشمی و طیف مدعی حمایت از وی باعث اردوکشی خیابانی و ایجاد آشوب و فتنه در کشور شد که اگر تدبیر رهبر معظم انقلاب و بصیرت ملت هوشیار ایران نبود حتماً کشور را به درون پرتگاه ساخته شده از سوی سازمان فتنه خارجی و داخلی سوق میداد.
ثانیاً انصاف و عدالت و کرامت به این است که رای مردم همواره و در کشورهای مختلف فارغ از اینکه مورد پسند یا ناپسند وله یا علیه ناظر سیاسی باشد، محترم شمرده و تکریم شود، نه اینکه یک بار تمجید و یکبار- ولو در مقیاس 25 میلیون نفر- زیر پا گذاشته و علیه آن اغتشاش ترتیب داده شود. در واقع جریان فتنه از آغاز دولت احمدینژاد بنای تخریب و زمین زدن وی را داشت و در این باره از هیچ چیز دریغ نکرد و متاسفانه آقای هاشمی نیز در این مسیر از سوی همان جریان آلوده به بازی گرفته شد.
ثالثاً آقای هاشمی پیش از این خود را به رای مردم گذاشته و منطقاً نمیتواند رای 7/50 درصد رایدهندگان به دکتر روحانی را به نام خود مصادره کند.
رابعاً دخالت برخی اعضای خانواده آقای هاشمی در فتنهانگیزیهای زنجیرهای و متعاقباً پیگرد حقوقی آنها را نباید به پای احساس ناامنی از سوی مردم نوشت و این در حالی است که همین افراد به انضمام سازمان فتنه، برای ماهها فضا را برای زندگی مردم ناامن کرده و دشمنان نظام و انقلاب را برای هتاکی و ساختارشکنی، جسور کردند.
خامساً آقای هاشمی برای عمل به حدیث درستی که روایت کرده سزاوارتر است و حداقل جبران آن جفای بزرگ در حق کشور و نظام و مردم این است که صادقانه به مردم گفته شود نظام امانتدار رای مردم در سال 1392- آن هم با تفاضل 7/0 درصد یعنی 270 هزار رای- همان نظام سال 1388 است که در آن رئیسجمهور با 63 درصد آرا (25 میلیون رای) انتخاب شد اما برخی حب و بغضها و همپیمانها در کنار تحریک برخی اطرافیان باعث بیانصافی و تلخ کردن جشن انتخاباتی 40 میلیونی به کام مردم شد.
سادساً آقای هاشمی امروز ظاهراً با آقای ناطقنوری ائتلاف کرد.
اما در سال 1376 در خطبههای نمازجمعه- در حالی که خود رئیس دولت بود و انتخابات زیر نظر وزارت کشور وی برگزار میشد- به القای تقلب پرداخت و ناطقنوری را پیشاپیش بازنده انتخابات کرد. تکرار این روش غیراخلاقی و غیرقانونی باعث تحمیل هزینههای گزاف، کشور در سال 88 شد سؤال این است که آن هزینهها چگونه قابل جبران است؟!
پرسش: همانگونه که مستحضر هستید مکانی جدید برای طواف خانه خدا برای افراد دارای ناتوانی جسمی و مسن در ارتفاع 13 متری از سطح زمین در خانه خدا ساخته شده و هدف آن فراهم کردن مکانی امن و راحت برای طواف افراد ناتوان و مسن است. طواف در این سطح آیا جایز است یا خیر؟
پاسخ: طواف در طبقه اول صحیح است ولى در طبقه دوم محل اشکال است، و براى افراد ناتوان که ناچار از طواف در طبقه دوم مىباشند، احتیاط این است که علاوه بر آن نایب نیز بگیرند.
جوان آنلاین: هر چند آقای هاشمی رفسنجانی ، پیش از این و در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز با بیان این جمله که «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم» بخشی از این پس زمینهها را روشن و عیان کرده بود، اما او ترجیح داده است پس از انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، بیشتر در این باره سخن بگوید و مبنای مسیر متفاوتی را که این سالها در جایگاه عالیترین مقامات جمهوری اسلامی ایران پیموده بود را به صراحت بیان کند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی، از رویکردی در سیاست خارجی سخن گفته است که خود نام «دیپلماسی اعتدال» را بر آن نهاده است و البته در این سیاست خارجی ادعایی، تلاش کرده تا مختصاتی را ترسیم کند که نه تنها نسبت چندانی با اندیشه و رویکرد حضرت امام (ره) در عرصه روابط خارجی ندارد، بلکه مسیر متفاوت و بعضا متضاد با اندیشههای امام بزرگوار را به دولتمردان ایران توصیه میکند.
او به اختلاف صریح دیدگاهش با حضرت امام (ره) در باره رابطه با امریکا و پذیریش امریکا به عنوان کدخدای جهان اینگونه اشاره میکند: «من در سالهای آخر حیات امام(ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
اما هاشمی در بخشی از مصاحبه خود سخنان مهمی را درباره مسئله فلسطین، حزبالله لبنان و اسرائیل بیان میکند که شاید بتوان آنرا به نوعی تکمیلکننده کلام قبلی او یعنی سر جنگ نداشتن با اسرائیل بر شمرد. آقای هاشمی در این زمینه میگوید: « در مورد حزب الله که شیعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاریخ همیشه مظلوم بوده هم برای فلسطین و هم برای لبنان. اینها قابل دفاع بوده هست. به شرط اینکه ما از اینها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است.»
هر چند هاشمی رفسنجانی هرگز به این اشاره نمیکند، که بر خلاف رویکرد رهبران انقلاب اسلامی در دوره حضرت امام و آیتالله خامنهای، حمایت از فلسطین و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی نه برای آزار کشورهای دیگر یا قدرت نمایی و گروکشی ایران که برای حمایت و احیای یک ارزش دینی انجام گرفته و اتفاقا این نگاه برخی مدیران اجرایی از جمله هاشمی رفسنجانی بوده است که تلاش کرده تا این حمایت دینی را به ابزاری برای گروکشی سیاسی تبدیل کند.
چنانکه بارزترین نمونه آن را میتوان در ماجرای مکفارلین و تلاش هاشمی برای معامله بر سر تاثیر بر اقدامات مقاومت لبنانی در مقابل رابطه با امریکا یادآوری کرد و این در حالی است که دولت ایران و رهبر انقلاب حتی در جدیدترین حمله رژیم صهیونیستی به غزه و حماس در جنگ هشت روزه، صراحتا اعلام کرد که این کمکها بدون هیچگونه چشمداشت همراهی حماس انجام میشود و کیست که نداند زمانه این کمکها زمانی بود که حماس از معارضان دولت سوریه و بر خلاف منافع استراتژیک و منطقهای ایران اقدام میکرد.
شاید همین نگاه ابزارگونه و نه اعتقادی هاشمی رفسنجانی به موضع مقاومت اسلامی در منطقه باشد که او را نسبت به شعار مشهور نمازگزاران پا منبری اش در سال 88 با مضمون «نه غزه، نه لبنان؛ جانم فدای ایران» به سکوت واداشت، به نحوی که حتی در این مصاحبه از کشور بودن اسرائیل نیز سخن گفته و اعلام کند: « خودم یک بار در نماز جمعه به رژیم اشغالگر اسرائیل توصیه کردم که بمب اتم به نفع اسرائیل هم نیست. بالاخره اگر یک روزی درگیری اتمی پیش بیاید، اسرائیل یک کشور کوچک، ظرفیت تحمل بمب اتم را ندارد. کشور کوچکی است و خیلی آسان همه امکاناتش از بین میرود.»
هاشمی رفسنجانی در یکی دیگر از دیدارها و سخنرانیهای خود هم به نکته جالب توجهی اشاره کرده است، او با بیان داستانی دینی درباره خطا و گناه اجتماعی میگوید : « اگر شخص یا گروهی به واسطه تقصیر یا تصمیمات غلط عامدانه خود، به فرد یا جمعی ظلم کردند و یا حقی ضایع شد علاوه بر توبه به درگاه خداوند، باید در جهت احقاق حقوق ضایع شده نیز اقدام کنند.» هر چند هاشمی رفسنجانی ظلم به نظام بزرگ جمهوری اسلامی با هزاران شهید و خونهایی که برای به ثمر نشستن آن ریخته شده در مثالهای خود اشارهای نکرده است، اما قطعا یکی از جدیترین مصادیق سخنان هاشمی درباره توبه از یک گناه اجتماعی، توبه کسانی است که زمینهسازی روا شدن ظلمی بزرگ به انقلاب اسلامی در سال 88 را فراهم کردند تا دامان این انقلاب و نظام را ملکوک کنند. و این توبه نه تنها شامل ابراز ندامت و استغفار در پیشگاه خدا بلکه نیازمند احقاق حقوق پایمال شده مردم در فتنه 88 توسط مسببین اصلی آن است.
آنچه از گفتارها و فعالیتهای هاشمی رفسنجانی در روزها و هفتههای اخیر بر میآید آن است که ظاهرا هاشمی هشتاد ساله تصمیم گرفته تا آنچه را که در مغایرت با اندیشه و آرمان حضرت امام (ره) سالها در اندیشه میپرورانده و به فراخور مسئولیتهایش در بخشهایی هم اجرا کرده، علنی کند و مسیری متفاوت با آنچه حضرت امام (ره) به دنبال تحقق آن از ثمره انقلاب اسلامی بود را در مقابل انقلاب قرار دهد، شاید او زمان خود را در حال تمام شدن میبیند و یا اینکه شعف بیش از اندازه از پیروزی سیاسی او را به این مسیر کشانده است تا درونیات خود را علنی کند، اینکه علت چیست چندان هم مهم نیست، مهم آن است که سرانجام «یوم تبلیالسرائر هاشمی رفسنجانی » فرا رسیده است.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی