امشب زغمت میان خون خواهم خفت
و ز بسترعافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا درنگرد که بی تو چون خواهم خفت
جوان آنلاین: خیلی ها معتقدند اگر تفکیک جنسیتی به معنای همان چیزی که در برخی از دانشگاه ها دیدیم، اجرا شود دانشجویان محدود شده حریص می شوند و پسران در بیرون دانشگاه به گربه های ماده هم چپ چپ نگاه خواهند کرد! و دختران از هیچ راهی برای خودنمایی دریغ نخواهند کرد. البته اگر بخواهیم این مطلب را بپذیریم باید دانشجویان رشته هایی که ذاتا تک جنسیتی هستند مانند مهندسی مکانیک برای پسران و کارشناسی مامایی برای دختران را جوانانی حریص و روان پریش بدانیم.
در مقابل خیلی ها اعتقاد دارند اگر دانشگاه ها تفکیک جنسیتی را اجرا نکنند، دانشگاه ها از نظر علمی نزول می کنند و آسیبهای اجتماعی مانند فساد اجتماعی، زنا و... که هیچ علتی جز روابط آزاد دانشجویان دختر و پسر ندارد افزایش پیدا می کند. قطعا نمی توان نظر این گروه را هم کاملا قبول داشت چون با وجود اختلاط جنسیتی دانشگاه ها در چند دهه گذشته نباید هیچ نخبه ای تربیت شده باشد و در نتیجه رشد علمی ما باید منفی باشد. همچنین دانشگاه ها که اساتید آن شغلی همردیف پیامبران دارند را نعوذ بالله باید هرزه خانه های رسمی بدانیم که می توانیم اخبار آن را روزانه در صفحات حوادث مشاهده کنیم. مطمئنم که هیچ کس این موضوع را قبول ندارد.
تشکیک در تفکیک
در سال 76 با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی، به عنوان یکی از شوراهای اقماری شورای عالی تشکیل شد.
در سایت شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی آمده است که: شورای اسلامی شدن دانشگاهها قوه عاقله ای است که با درک صحیح و جامع از ابعاد مفهوم اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی و شناخت دقیق از وضعیت موجود این حوزه، اقدام به تدوین سیاستها، راهبردها و برنامههای مناسب نموده و با نظارت کمی و کیفی بر حسن انجام برنامهها، دستگاهها و نخبگان را در طی این فرآیند، راهبری مینماید.
من با تفکیک جنسیتی موافقم و باید ادامه یابد و معتقدم همانطور که بعد از انقلاب در اتوبوسها تفکیک جنسیتی انجام دادیم میتوانیم در جاهای دیگر این تفکیک را انجام دهیم. ما در ابتدای انقلاب پس از اینکه این اقدام را در اتوبوس انجام دادهایم مشاهده کردیم که درک این موضوع برای مردم سخت بود ولی امروز این اتفاق عادی شده است
طبق تعریف شورای اسلامی شدن دانشگاه ها اصول دانشگاه اسلامی عبارت اند از:
اهتمام به علم و دانش و اعتقاد به تأثیر بنیادی و قطعی آن در اداره صحیح جامعه و تأمین رفاه و سعادت مردم و رشد و توسعه متوازن.
اهمیت داشتن فکر و اندیشه و وجود آزادی برای تحقق و نقد و بررسی آراء و نظریات گوناگون.
داشتن آگاهی از مسایل ومباحث فکری واجتماعی در عرصه سیاسی جامعه ومشارکت در صحنه زندگی اجتماعی و ایفای نقش در آن.
شناخت سنتها و مفاهیم اخلاقی، ارزشی و فرهنگی جامعه.
دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن بینش توحیدی بر تمامی شئون دانشگاه و تفکر و اندیشه دانشگاهیان حاکمیت دارد و علمآموزی به منزلة یک عبادت در جهت ایجاد و تقویت این نگرش ایفای نقش میکند.
دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن محیطی سرشار از معنویت و مکارم اخلاق به منظور رشد و تعالی فردی و تربیت صحیح و تزکیه و تعلیم نفوس ایجاد میشود و حیات و شخصیت معنوی و اخلاقی افراد اعتلا مییابد.
دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن افراد در پرتو معارف اسلامی با احساس تعهد و مس?ولیت نسبت به رشد و تعالی جامعه و تحقق اهداف و ارزشهای اسلامی در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میجویند.
در سایت شورای اسلامی کردن دانشگاه ها هیچ مصوبه ای مبنی بر اینکه دانشگاه ها باید تفکیک جنسیتی را اجرا کنند وجود ندارد. همچنین، چنین چیزی در سایت شورای عالی انقلاب فرهنگی مشاهده نمی شود با این وجود سید صدرالدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه گفته: "شورای عالی انقلاب فرهنگی قانون گذاشته است که اگر دانشگاهی توان دارد، کلاسها را جدا کند. این قانون برای امسال و پارسال هم نیست، برای بیش از 20 سال قبل است."
اظهارات صاحب نظران درباره طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها
نام |
موضع |
اظهارات |
آیت الله صافی گلپایگانی، مرجع تقلید |
موافق |
هزینه مالی اجراء تفکیک جنسیتی هر چه هم سنگین باشد قابل تحمل است و ملت مسلمان ما که برای برقراری نظام اسلامی و احکام اسلام، دهها هزار شهید والا مقام تقدیم داشتهاند، از این هزینهها استقبال دارند و مسئولان باید از هزینههای غیر ضروری و اسرافگرانه بکاهند و به این موارد حساس و اساسی اختصاص دهند. خداوند همه را در عمل به وظایف شرعی موفق بدارد. |
حسن روحانی ( در زمان تبلیغات ریاست جمهوری) |
مخالف |
در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی در دانشگاهها صادر شده و از آن سخنی به میان آمده است؟/محروم کردن زنان جامعه از تحصیل در برخی از رشته های علمی که بعضا مطرح می شود بر مبنای کدام طرح و برنامه یا سند علمی و فرهنگی است؟ طرح تفکیک جنسیتی نه دارای کار کارشناسی است و نه با خواست جامعه انطباق دارد/ اسلامی کردن دانشگاهها جلو و عقب بردن روسری نیست.دختران جامعه ما اهل عفاف هستند و مشکلات در این زمینه با تذکر حل می شود. |
توفیقی، سرپرست وزارت علوم |
مخالف |
طرح تفکیک جنسیتی چند سالی است که در بعضی دانشگاهها، به شکل محدود در حال اجراست. اما به نظرم باید این تجربه در کشور به دقت بررسی شود و آثار علمی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی آن مورد توجه قرار گیرد که مثلا هزینههای آن را باید از کجا تامین کرد. از همه مهمتر آنکه باید با دانشگاهیان و دانشجویان گفتوگو و تبادل افکار و بحث شود تا نقاط ضعف و قوت مشخص شود. همیشه گفتهام دانشگاهیان باید در بحثهایی که به سرنوشت آنها برمیگردد، مشارکت داشته باشند. اما به نظر من به اندازه کافی روی بحثهای نظری این موضوع، بررسی صورت نگرفت. من به تنهایی هیچگاه موافق آن نبودم و فکر میکردم آثار تربیتی، آثار فرهنگی و آثار اقتصادی مثبتی ندارد. |
محمد باقر قالیباف، شهردار تهران |
مخالف |
در مورد تفکیک جنسیتی اگر بگوییم دانشگاه هایی همچون دانشگاه الزهرا(س) داشته باشیم که مختص خانم ها باشد، چه اشکالی دارد؟ اما اگر غرض این است که سر کلاس درس تفکیک جنسیتی انجام دهیم، از نگاه های کوتاه مدت است و با این حرف ها به مقام دانشجو و دانشگاه توهین می کنیم. واقعیت آن است که ما باید در دوره مدرسه تا دانشگاه کار را به صورت منطقی دنبال کنیم. |
دکترمحمود ملاباشی، رئیس سازمان امور دانشجویان و معاون وزیر علوم |
موافق |
تفکیک جنسیتی موضوعی است که روسای دانشگاه ها با وزیر وقت علوم از لحاظ کار فرهنگی در دانشگاه ها مورد بررسی قرار دادند. دراین باره پیشنهادات بررسی شد و هیچ اجباری در کار نبود. برخی از دانشگاهها آن را اجرا کردند و نتایجی هم گرفتند و برخی هم آن را اجرا نکردند. |
محمدصادق کوشکی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران |
موافق |
به فرض اینکه در تفکیک جنسیتی پافشاری صورت گرفته است مگر در اختلاط جنسیتی که در این 80 ساله در نظام دانشگاهی حاکم بوده چه خیری دیده ایم . بگذارید زمانی هم تفکیک جنسیتی حاکم باشد. |
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران |
مخالف |
این (تفکیک جنسیتی)افتخاری ندارد. این موضوع بعد از 22 خرداد 88 مطرح شد قبل از این زمان این بحث گاهی مطرح میشد اما بعد از 22 خرداد 88 بهطور جدی در دستور کار شورایعالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم قرار گرفت. تفکیک جنسیتی به اسلام، علم و دانش ربطی ندارد بلکه به تبلیغات سیاسی ارتباط دارد. بحث تفکیک جنسیتی در دانشگاهها یک پروژه تبلیغاتی سیاسی بود. در این زمینه کوچکترین تحقیقی انجام نشده است که بر مبنای آن طرح تفکیک جنسیتی را اجرا کنند و هیچ تحقیقی هم نداریم که اثبات کنیم جداسازی جنسیتی در دانشگاهها موجب ارتقای علمی دانشگاهها یا کاهش آسیبهای اجتماعی میشود. |
غلامعلی حداد عادل، نماینده تهران در مجلس |
موافق |
من با تفکیک جنسیتی موافقم و باید ادامه یابد و معتقدم همانطور که بعد از انقلاب در اتوبوسها تفکیک جنسیتی انجام دادیم میتوانیم در جاهای دیگر این تفکیک را انجام دهیم. ما در ابتدای انقلاب پس از اینکه این اقدام را در اتوبوس انجام دادهایم مشاهده کردیم که درک این موضوع برای مردم سخت بود ولی امروز این اتفاق عادی شده است و حتی بدحجابها نیز هیچ مشکلی با این قضیه ندارند. به عنوان یک مسلمان اعتقاد دارم در زمانی که اختلاط زن و مرد نیاز نباشد، باید تفکیک صورت بگیرد. در دانشگاه ها نیز همین طور است. اگر در یک رشته و برای یک کلاس 100 دانشجو وجود دارد و قرار باشد این کلاس در دو تایم تشکیل شود، بهتر این است که کلاس ها به صورت مجزا برای خانم ها و آقایان تشکیل شود. |
محمدرضا عارف، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم |
مخالف |
تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها بی حرمتی به دانشجوست با رفع تبعیض ها باید منزلت دانشجوی دختر در مقابل پسر حفظ و سهمیه بندی ها در قبال دانشجو برداشته شود. |
فرهاد دانشجو، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی |
موافق |
آزاد منشی و نگاه فرهیختگی در دانشگاه آزاد بر این محور است که حق انتخاب را برای دانشجو افزایش دهد که یک موردش هم همین ایجاد دانشگاههای تک جنسیتی است و ما نیز برنامه ایجاد این دانشگاهها را در دستور کار خود داریم. |
.سعید معیدفر، عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران |
مخالف |
مسلم بدانید اجرای پروژه تفکیک جنسیتی موسسات آموزش عالی در آینده موجب افزایش خشونتهای خانگی، تجاوز جنسی و گسترش فحشاء خواهد شد، زیرا شناخت درست دو جنس از تواناییهای یکدیگر را کاهش میدهد و متقابلا تابوی سکسی را جایگزین درک و تجربه انسانی و واقعی از جنس مخالف میکند. |
حجت الاسلام و المسلمین سید صدرالدین شریعتی طلایه دار تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها محسوب می شود. سال 90 بود که تفکیک جنسیتی دانشجویان دانشگاه علامه آغاز شد. در واقع از زمان نشستن حجت الاسلام صدرالدین شریعتی بر صندلی ریاست دانشگاه علامه طباطبایی وسیعترین و شدیدترین برنامه ها برای جدایی دختران و پسران دانشجو در این دانشگاه اتفاق افتاد. در دور جدید تفکیک جنسیتی در رشتههای کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی در کلاسهای کمتر از 10 نفر هم تفکیک جنسیتی اعمال شده است و یک رشته واحد به دو رشته با تفکیک جنسیتی زن و مرد تقسیم شد. این اقدامات شریعتی موجب شد که وی مخالفان سرسخت و موافقان سینه چاکی پیدا کند. قطعا دانستن نظرات کسی که توانسته تفکیک جنسیتی برقرار کند و تمام قد از آن دفاع می کند خواندنی خواهد بود. در جدول زیر به تفکیک موضوعات، نظر صدرالدین شریعتی درباره اقدامات خود را که در گفتگو با یکی از روزنامه های کشور انجام داده می خوانید:
موضوع بحث |
اظهارات |
آثار مخرب اجرا نکردن طرح |
یادتان هست دو سال قبل، سه سال قبل، سعادت آباد، پل مدیریت؛ آن پسر 28 ضربه چاقو زد به آن دختر خانم. متأسفانه هر دوی آنها دانشجوی ما بودند. دانشجوی دانشکده ادبیات ما بودند. اولش یک خرده جراید دلسوزی کردند و گفتند باید ریشه مشکلات را پیدا کرد اما آخرش چه شد، تمام شد. آن پسر را هم اعدام کردند؛ خدا شاهد است وقتی من پدرش را دیدم آتش گرفتم، یک پیرمرد رنج دیده و زحمت کشیده؛ آخرش چه شد؟ هیچی. آیا اصل مسأله پاک شد؟ ما ریشهیابی کردیم، دیدیم اینها کنار هم در کلاس نشستهاند، گفتوگویی کردهاند، خندهای کردهاند، پیامکی دادهاند، پیامکی گرفتهاند، جزوهای و از این جور چیزها. این پسر خیال کرده است این دختر دلش او را میخواهد. بعد رفته خواستگاری و جواب منفی شنیده، بعدش هم تهدید کرده و باقی ماجرا. این که ما آمدیم ساماندهی کلاسها را انجام دادیم به خاطر جلوگیری از همین مفاسد است. |
آثار مخرب اجرا نکردن طرح |
مادری آمد این جا پیش من گریه میکرد، میگفت آقای شریعتی دخترم هم شوهر دارد، هم بچه دارد؛ اما یک پسر دانشجو نشسته است زیر پایش دارد از بین میبردش. رفتم هر دو را آوردم این جا با آنها صحبت کردم. دیدم خانم فوق لیسانس است، پسر لیسانس. متعجب بودم چه طور شده است که این زن فوق لیسانس با یک پسر لیسانس همنشین شده! از خودش پرسیدم، گفت من چند درس پیش نیاز داشتم، من را فرستادند درسهای پیش نیاز را در گروه اینها بگیرم و کنار این پسر نشستم و... مادرش که آمده بود پیش من، گریه میکرد؛ میگفت بعضی شبها 5 ساعت ، 6 ساعت تلفن به هم میزنند، کار بالا گرفته و شوهر این زن شکایت کرده است و ماجرایی که این خانواده را از هم پاشیده است. ما نمیدانیم که اینها چه تبعات اجتماعی در زندگیشان و بچهشان دارد. اینها را من با چه زبانی بگویم! |
علت قانونی اجرای طرح |
بنده احساس کردم دانشگاه ما هم توان این کار را دارد و هم شرایط این کار را، مسائل مالی اش هم که بهتر شده است. آمدم کلاسها را جدا کردم. شما الان دفترچههای انتخاب رشته را بگیرید، ما در دفترچهها چهار سال است داریم مینویسیم روزانه 15 پسر، 15 دختر، شبانه 15 پسر، 15 دختر. همه دفترچههایمان همین طور است. در مجموع در هر کلاس میشود 30 دختر، 30 پسر. بازده کلاسهایمان بالا رفته است. |
دستاورد اجرای طرح |
استاد به من میگوید آقای شریعتی! خدا پدرت را بیامرزد، تو باعث شدی که ما سر کلاس که میرویم مثال دخترها را از خودشان بزنیم، پسرها را از خودشان. حالا مطابق شأن خودشان سر کلاس حرف میزنیم. تعارف که نداریم! دخترها میآیند میگویند به ما عزت دادید، ما میرفتیم پای تخته گزارش بدهیم، سمینار بدهیم، از آن ته کلاس متلک به ما میگفتند آب میشدیم پای تخته از خجالت. |
دستاورد اجرای طرح |
فواید این کار را در رشد کیفی دانشجویان هم میبینیم، برای مثال از وقتی این کار را کردیم معدلهای دانشجویان تا دو نمره رشد کرده است، قبولیهای ما زیاد شده است. ما سال اول بیش از 1200 مشروطی داشتیم، کلاسها را که مجزا کردیم به کمتر از 600 نفر رسید. |
آثار مخرب عدم اجرای طرح |
من این را به که بگویم! روزی که ما آمدیم، در دانشکده حقوق، بر سر یک دختر چهار تا پسر چاقو کشیدند! باور میکنید؟ در دانشگاه چاقو کشیدند! رئیس دانشکده میداند، استادهایش میدانند؛ موقع امتحانات خرداد بود در همین حیاطی (حیاط دانشگاه علامه) که دارید میبینید این اتفاق افتاد، اما خدا را گواه میگیرم بروید همان حیاط را نگاه کنید، اصلاً همه دانشگاه را نگاه کنید؛ میبینید دخترها یک گوشه نشستهاند بین دو امتحان س?ال میکنند، درس میخوانند؛ پسرها هم آن طرف درسشان را میخوانند، نه اینها به آنها کار دارند، نه آنها به اینها. |
ازدواج و تفکیک جنسیتی |
شما بروید از معاونت دانشجویی بپرسید این ازدواجهایی که از آشنایی در کلاس و دانشگاه شروع میشود چقدر دوام دارد؟ اکثرشان به طلاق منجر میشود. همدیگر را در دانشگاه میبینند دلبستگی پیدا میشود، چهار روز دیگر یک چاخانتر و یک آدم پرروتری پیدا میشود حرفهای دیگری میزند و اینها از هم جدا میشوند. |
انتقادها به برکناری حجت الاسلام سیدصدرالدین شریعتی از ریاست دانشگاه علامه طباطبایی از سوی جعفر توفیقی، سرپرست وزارت علوم همچنان ادامه دارد. برکناری وی در حالی بود که او خواستار اجرای قانون و رعایت اخلاق اسلامی در این دانشگاه بود. هفته گذشته شریعتی با یکی از رسانهها گفت و گو کرد و از بیبندوباری و فساد اخلاقی برخی اساتید این دانشگاه که وی با آنان به مقابله برخاسته بود، پرده برداشت. بلافاصله روابط عمومی دانشگاه علامه با صدور بیانیهای اظهارات شریعتی را فضاسازیهای غیراخلاقی و بیپشتوانه خواند! گروه اجتماعی روزنامه «جوان» برای پیگیری صحت و سقم موضوع، با حجت الاسلام شریعتی گفتوگو کرده است.
آیا شما برای اظهاراتتان که این روزها موج فراگیری در رسانهها ایجاد کرده است، سندی دارید؟
بله. به جز من اسناد و مدارک در رابطه با تخلفات ذکر شده و نشده در هیئت انتظامی اساتید، وزارت اطلاعات و حراست هست. به اضافه اینکه شهادت برخی از همکاران آنها و فیلمهایی نیز حین انجام تخلف از این اساتید هست که از طرق مختلف به دست ما رسیده است و من حاضرم هر جایی که لازم باشد این اسناد را ارائه کنم.
به غیر از تخلفات اخلاقی، تخلفات دیگر مثل تخلفات مالی هم در کارنامه اساتید اخراجی دیده میشود؟ لطفاً چند مصداق بیان کنید.
بله. مثلاً استادی 50 هزار دلار در سال 83 و قبل از مدیریت من از دانشگاه گرفته و برای مطالعه در خصوص حقوق اقتصادی به امریکا سفر کرده تا پس از بازگشت، در دانشکده حقوق رشته حقوق اقتصادی در مقطع ارشد راهاندازی کند اما بعد از بازگشت میبینیم هیچ کار جدی نکرده و حاصل به اصطلاح مطالعاتش چند ورق کاغذ است! یعنی این مبلغ هنگفت هدر رفت. سال بعد باز میخواست به امریکا سفر کند. دانشگاه موافقت نکرد و من اجازه ندادم و طبق روال برایش کلاس درس گذاشتیم اما بدون اطلاع سر کلاس حاضر نشد و هیئت انتظامی اساتید، غیبتش را غیرموجه دانست و حکم اخراج داد. یکی از افرادی که علیه من و دوران مدیریتم حرف میزند اوست.
در مورد دیگری یکی از اساتید 14 سال پیش از طرف دانشگاه بورس شده بود برای تحصیل در دانشگاه کانادا. تا سه سال که من اصلاً متوجه نشدم چون گزارشهای دست و پا شکستهای از دانشکده به دستم میرسید. بعداً متوجه شدم تنها در سال دو نوبت یک و نیم ماهه به دانشگاه میآید، در حالی که ماهیانه 3 میلیون تومان حقوق از دانشگاه دریافت میکرد و از بورس هم استفاده کرده بود. چندین مورد به او تذکر دادم که یا استعفا دهد یا تقاضای مرخصی کند اما به حرفم گوش نداد و هر بار گفت دخترم آنجا تحصیل میکند، خانوادهام کانادا هستند و از این دست موارد. بالاخره هم پرونده به هیئت انتظامی اساتید رسید و این هیئت، غیبت وی را غیرموجه تشخیص و رأی به اخراج وی داد. آیا عمل این فرد جرم محسوب نمیشود؟ استفاده از امکانات بیتالمال برای اهداف شخصی. از نظر شرعی دانشگاه باید به چه حسابی ماهی 3 میلیون تومان به این فرد بپردازد. یک مورد از اساتید هم عضو سازمان منافقین بود و نامه اخراجش از وزارت اطلاعات آمده بود. یکی دیگر از اساتید در سایت شخصیاش در مطلبی به حضرت عیسی(ع) توهین کرده بود و هر چه هم گفتیم آن مطلب را برنداشت و هنوز هم این مطلب روی سایتش هست!
گفتهاید جرم شما این است که خواستهاید دانشگاه علامه را اسلامی کنید. توضیح بدهید چطور دانشگاه را اسلامی کردهاید؟
نیروهای مؤمن و عالم را به عنوان استاد جذب کردیم. در دانشکدهها گروههای ارشادی مستقر کردیم که در مورد مسائل شرعی و اخلاقی تذکر بدهند. کلاسها را جدا کردیم. سرفصل دروس را بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بازنگری کردیم و به وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستادیم که برخی مصوب و برخی در انتظار تصویبند. طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و آئیننامه اسلامی شدن دانشگاهها مصوب وزارت علوم عمل کردهایم.
چرا اسلامی کردن دانشگاهها ضرورت دارد؟
این سؤال شما مثل این است که بپرسیم نماز خواندن چه ضرورتی دارد. در یک جامعه اسلامی تمام اجزای آن باید اسلامی باشند و این وظیفه و تکلیف ما است. معتقدم دانشگاه باید اسلامی باشد چون مرکز انسانسازی است و سرنوشت کشور به دست دانشگاهها است. خواسته امام راحل و مقام معظم رهبری هم همین است. در انجام این کار برایمان مهم نبود چقدر هزینه میپردازیم و مطمئن هم بودیم با مقاومتهایی رو به رو میشویم و برخیها آن را بر نمیتابند.
گروه سیاسی؛ سرانجام روز گذشته شهردار تهران انتخاب شد و محمدباقر قالیباف توانست برای سومین بار پیاپی مجوز حضور در ساختمان خیابان بهشت را از شواری شهر تهران بگیرد، شورایی که این بار برخلاف دور پیشین تعداد نمایندگان اصلاح طلبش بیشتر شده بود و هرچند اکثریت شورا را در اختیار نداشتند اما با این حال توانستند رییسی باب طبع خود بر مسند شورا بنشانند و اندک اندک سودای شهرداری تهران را هم در سر بپرورانند.
به گزارش افکارنیوز ؛ اصلاح طلبان که در 4 سال گذشته به کلی امید پیروزی در هر انتخاباتی را از دست داده بودند پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات خردادماه سال جاری اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازیافتند و برای تکمیل پیروزیهایشان دست به اتحادی استراتژیک به آیت الله هاشمی رفسنجانی چهره تاثیرگذار سیاسی کشور زدند.
در واقع هنگامی که محمدرضا عارف نامزد اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری به خواست محمد خاتمی از دور رقابتها کنار کشید تا کار برای حسن روحانی تسهیل شود اصلاح طلبان برادری خود را به آیت الله ثابت کرده بودند اما به هر حال هنوز کارهای ناتمام بسیاری در عرصه مملکتی باقی مانده بود که این دو باید به کمک یکدیگر انجام میدادند چرا که اگر اصلاح طلبان فراموش کرده بودند هاشمی رفسنجانی به خوبی به خاطر میآورد که پروژه تخریب هاشمی از زمان دولت اصلاحات کلید زده شد و روزنامه نگاران اصلاح طلب بودند که ابتدا او را به باد نقدهای گزنده گرفتند و کارهای دوران سازندگی را «مشتی افتتاحهای نمایشی و بیارزش» خواندند، همچنین آنان بودند که با توسل به خرد جمعیشان تصمیم گرفتند در انتخابات سال 84 به جای حمایت از هاشمی، مصطفی معین را به عنوان نامزد خود برگزینند که نه اقبالی برای انتخاب شدن داشت و نه حتی سابقهای در حزب مشارکت!
شاید به همین دلایل هم بود که در قضیه انتخاب شهردار تهران با آنکه میدانستند محسن هاشمی حواشی بسیار دارد و اقبالشان را برای پیروزی در برابر قالیباف به حداقل میرساند ترجیح دادند تا بازهم همه جانبه از او حمایت کنند و کار را به جایی برسانند که شرحش در ادامه خواهد رفت.
احمد مسجد جامعی شاید از معدود اصلاح طلبانی بود که همواره احترامش در میان اصولگرایان نیز نگاه داشته میشد و از او با عنوان چهرهای فرهنگی و مذهبی یاد میکردند، از این رو انتخابش به عنوان رییس شورای شهر به جای مهدی چمران چندان هم برای جناح رقیب گران تمام نشد اما درست پس از انتخاب او بود که اصلاح طلبان شورا گویی شمشیر را از رو بستند و بازی خطرناکی را آغاز کردند که در آخر نه تنها چیزی به اعتبارشان نیفزود بلکه حیثیت بزرگانشان را هم در معرض تردید قرار داد.
طمع شهرداری محسن هاشمی و تحقق آرزوی «دیروز پاستور، امروز بهشت، فردا بهارستان» آنقدر از مرزهای اخلاق دورشان کرد که گویی فراموش کردند در مدت 8 سال دولت احمدینژاد چه نالهها که از رواج بداخلاقیها و بیتقواییها در جامعه سر نداده بودند.
معلمان دیروز اخلاق و شیفتگاه امروز خدمت! 8 سال تمام دیگران را انسانهایی نشان دادند که برای کسب قدرت هیچ مرزی را رعایت نمیکنند و هیچ حریمی را نگه نمیدارند.
اما همین اصلاح طلبان هنگامی که بر کرسی ریاست شورای شهر تکیه زدند تمام خدمات شهردار را بیارزش شمرده تاجایی که توانستند بر او تاختند.
«میخواهیم کسی را انتخاب کنیم که دلش نخواهد رییس جمهور شود!» (1) ناگهان به یادشان افتاد که «قالیباف مدیریت شهری موفقی ندارد و تونل توحیدش هم سوراخی بیش در دل شهر نیست!» و شاید از همین رو بود که وقتی عباس جدیدی تقاضای امتیازهای ویژه برای قیمت رای تاثیر گذارش کرد مسجد جامعی هم زبانش به نه گفتن نچرخید و پست مهم و کلیدی معاونت نظارت شورای شهر را به قهرمان تشک کشتی پیش کش کرد تا بلکه بتواند یک رای بیشتر برای محسن هاشمی بخرد.
راستی واقعاً یک رای بیشتر که هیچ اصلاً انتخاب هاشمی آنقدر ارزش داشت که معاونت نظارت را به چهرهای ورزشی و سوابق کاملاً ورزشی! هبه کنید؟
آقایان اصلاح طلب، شهرداری تهران مگر قرار بود چه دستاورد ویژهای برایتان داشته باشد که به محض ورود برخی اعضای شورای شهر دورهاش کردید و مدام نامی را که باید بنویسد در گوشش زمزمه کردید ؟!
و حالا که زمستان رفته است لااقل پیش خودتان قضاوت کنید انصافاً ارزشش را داشت آن همه مظلومیت 8 ساله را به یک روز بر باد دهید تا همگان ببینند به هنگام تقسیم قدرت شما هم دستکمی از آن کسی که روزی منتقدش بودید نداشتید؟
انحلال؛ عاقبت تلخ اولین شورای شهر تهران
یکی از مسائلی که به عنوان بزرگترین ایراد شورای شهر اول به حساب میآمد، سرگرمی اصلاحطلبان در سردرگمیهای سیاسی به جای رسیدگی به مسائل شهری و اجتماعی بود.
این عده شورای شهر را تبدیل به یک باشگاه سیاسی برای تمرینهای حزبی و جناحی خود کردند و با توجه به آنکه ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی نیز در اختیار افراد منسوب به جبهه اصلاحطلبان بود، سعی میکردند از شورای شهر به عنوان یک حیاط خلوت سیاسی برای نیل به اهداف آینده حزبی خود استفاده کنند، آنچنان که طیف دولت و شخص رئیسجمهور و اطرافیانش بر مباحثی چون توسعه سیاسی تأکید فراوان داشتند و احساس میکردند که با جریانسازی سیاسی در شورای شهر میتوانند نقش خود را در توسعه سیاسی پایتخت و سپس کل کشور ایفا کنند.
تجربه شورای شهر اول تهران اما آن چیزی نشد که اصلاحطلبان دنبال آن بودند و مشارکت مردمی را به هیچ وجه نتوانستند در امورات شورای شهر دخیل کنند تا آن توسعه سیاسی مدنظرشان محقق شود.
اتفاقاً اولین تجربه شورای شهر پایتخت نمونه و مصداقی شد از سیاستزدگی و اختلافات و چنددستگیهایی که به هیچ وجه مؤید توسعه سیاسی نبود، بنابراین بعد از اختلافات گسترده در شورا، اولین شورای شهر تهران در نقطه انحلال متوقف شد و عاقبت تلخی را برای اصلاحطلبان رقم زد، به طوری که نه توانستند به اهداف و برنامههای حزبی و سیاسی خود دست یابند و نه توانستند کرسیهای دومین شورای شهر تهران را نصیب خود کنند و به عبارت دیگر سنگر آنان در شورای شهر توسط رقبایشان فتح شد.
جلوگیری از رشد عارضه سیاسی در شورای شهر
این تجربه امروز میتواند درسی باشد برای اصلاحطلبانی که در چهارمین شورای شهر تهران راه یافتهاند، خصوصاً آنکه ریاست شورا نیز در دست آنان است و باید بیشتر مراقب رفتارهای خود باشند تا از مسیر فعالیتهای اجتماعی و شهری به سمت زد و بندهای سیاسی منحرف نشوند اما متأسفانه شواهدی به چشم میآید که نشان میدهد تلاش اصلاحطلبان در شورای شهر تهران در همین ابتدای کار خلاف مسیر شهری و در راستای اهداف سیاسی است، حال بگذریم از آنکه برخی راهیافتگان به این شورا دارای کمترین تخصص لازم در زمینههای مورد نیاز هم نیستند و صرفاً به دلیل شهرتی که داشتهاند، توانستهاند خود را در این جایگاه جای دهند. نگاهی به نحوه انتخاب رئیس چهارمین شورای شهر تهران حاکی از مسائلی است که بیش از پیش این مشکل را برجسته میکند.
در این ارتباط بد نیست به برخی از اظهارات پرویز سروری از اعضای شورای شهر تهران در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر توجه کنیم. وی در این گفت و گو به این نکات تأکید میکند: «اگر نگاه سیاسی بر شورا حاکم نبود، رئیس بلافصل شورای تهران مهدی چمران بود»، «شورای چهارم به طرف تهدید در حال حرکت است»، «اصلاحطلبان در انتخاب اول خود (برای شهرداری تهران) به سراغ کسی رفتند که از طرف مجلس ردصلاحیت شده است»، «انتخاب محسن هاشمی تقابل شورا با هیئت نظارت مجلس است»، «اظهارات مسجد جامعی اولین گام برای دوقطبی کردن شورای شهر بود»، «مسجد جامعی خلاف قانون عمل کرد و انتخاب شهردار را به تعویق انداخت»، «هیچ سندی وجود ندارد که شهردار فعلی تا انتخاب شهردار جدید نباید اسناد را امضا کند.»
سروری در این گفتوگو همچنین به واقعه خرید رأی یک ورزشکار (برای انتخاب رئیس شورا) توسط اصلاحطلبان و وعده وعید دادن به وی اشاره میکند و معتقد است: «احساس من بر این است که ملاحظات سیاسی و متأسفانه برخی ملاحظات کاسبکارانه و تعاملات خارج از عرف، ارزش، اصولگرایانه و نیز انقلابی بر تصمیم اول شورای چهارم سایه انداخت.»
این گفتهها که به صراحت نشان از بروز عارضه سیاسی در شورای شهری دارد که ریاست آن بر عهده اصلاحطلبان قرار دارد، این ترس را به وجود میآورد که نکند این شورا نیز به عاقبت زد و بندهای سیاسی و اختلافات اولین شورای شهر تهران گرفتار شود. این مسئلهای است که اگر جلوی آن گرفته نشود احتمال رشد عارضه سیاسی همچون علف هرز بر شورایی که باید اجتماعی و شهری باشد را چند برابر میکند.
+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی