سفارش تبلیغ
صبا ویژن
aliakbarkhodabakhshi
ارسال شده در سه شنبه 92/6/12 ساعت 10:34 ص توسط علی اکبرخدابخشی

ثمرات ترک گناه !

 

درس اخلاق حجت الاسلام قرهی


اگر کسی چهل شبانه‌روز، لحظه به لحظه، خودش را مراقبت و مواظبت کرد و از همه بدی‌ها، پلیدی‌ها و زشتی‌ها دور شد؛ «یَنَابِیعُ‏ الْحِکْمَةِ»، حکمت از قلب به لسانش جاری می‌شود.

 


گناه
راه حتمی ورود به خیر

اوّلین مسئله‌ای که ما را کمک می‌کند تا بتوانیم خیر قرار بگیریم، ترک معاصی است. یعنی عمده در باب ورود به خیر، ترک معاصی است.

روایت دیگری نیز وجود دارد که خیلی زیبا توصیف می‌کند که بهترین انسان‌ها، چه کسانی هستند؟

خاتم رسل، محمّد مصطفی (صلی الله علیه وآله)، می‌فرمایند: «خَیْرُکُمْ الْمُتَنَزِّهُونَ عَنِ الْمَعَاصِی وَ الذُّنُوبِ»، بهترین شما، آن کسانی هستند که از معاصی و گناهان، پاکدامن و منزّه هستند.

  

راه اصلی، ترک معاصی است و ذکر، مکمّل قضیّه است!

راه اصلی و به قول معروف شاه راه رسیدن به مقامات بالا فقط ترک گناه و تسلّط بر نفس است، هر چه سراغ اولیا می‌ رویم و بپرسیم: آقا! چه کنیم؟ می گویند: اوّل ترک گناه! محضر آیت‌الله العظمی بهجت، آن بهجت القلوب می فرمود : اول ترک گناه.

آیت‌الله العظمی بهاءالدّینی می‌فرمود: ترک گناه؛ آیت‌الله مولوی قندهاری، آن کنز خفیّ الهی، می‌فرمود: ترک گناه؛ ابوالعرفا می‌فرمود: ترک گناه؛ امام‌العارفین می‌فرمود: ترک گناه، عارف دامغانی، آیت‌الله العظمی اراکی، آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی و ... می‌فرمودند: ترک گناه، هر کسی را مدّنظر بگیرید، وقتی محضر شریفشان می‌رسیدیم و می‌گفتیم: آقا! چه کنیم به آن مراحل بالا برسیم؟ همه می‌گفتند: ترک گناه!

پس راهش همین است و راه میان‌بری غیر از این ندارد، میانبرش همین ترک گناه و تسلّط بر نفس امّاره است و اگر بخواهیم با ذکر و دعا و میانبر و ... جلو برویم، نمی‌شود.

آن اذکار، مکمّل قضیه است، مثل وقتی که توپ و موشک‌ها رها می‌کنند که آن خرجش بود، حالا خرج و مکمّل این قضیه هم برای پرتاب، اذکار است و إلّا اصلش، همان ترک معاصی و تسلّط بر نفس است. اذکار مکمّل هستد.

وقتی قلب طاهر شد، به خودی خود عامل ورود همه خوبی‌ها می‌شود، وقتی ترک معاصی کردی، همه خوبی‌ها بر وجود انسان سرازیر می‌شود، لذا کلامش هم تغییر می‌کند

 

لذا می‌بینیم بعضی‌ها این ذکرها را می‌گویند ولی موفّق نمی‌شوند. این نکته را فراموش نکنیم که این هزار و یک ختم و ... به تنهایی به درد نمی‌خورد، اولیا خدا یک مطلب را در کسی می‌دیدند و ذکری را برای او بیان می‌کردند، مثلاً طرف می‌گوید: این مرد بزرگوار و الهی، آشیخ رجبعلی خیّاط به کسی گفته: اگر چهل روز فلان ذکر را بیان کنی، توفیق شرف‌یابی به محضر قدس عالم امکان پیدا می‌کنی. خوب یک جوان هم با اخلاص این عمل را انجام می‌دهد.

چهل روز، شد هشتاد؛ شد صد؛ بیشتر امّا خبری نشد. آن جوان یا می‌گوید این کذب است یا از دعا زده می‌شود. در حالی که آشیخ رجبعلی خیّاط ظرف وجودی شخصی را دیده؛ طی مراحلش را دیده؛ حالا برایش این ذکر را بیان می‌کند که به محضر آقا برسد، پس آن ذکر متعلّق به همه نیست.

بزرگی بیان می کرد: من و یک شخص دیگر محضر یکی از اولیا الهی و عرفای عظیم‌الشّأن بودیم، او مشکلش را بیان کرد؛ آن عارف عظیم‌الشّأن اذکاری را به او داد و فرمود: این اعمال را انجام بده، تمام که شد، یک‌ من کرد و فرمود: آقا جان! این‌ها برای او بود، شما نباید انجام دهی.

لذا اولیا ظرف وجودی افراد را می‌بینند و ذکر می‌دهند، همه یکسان نیستند که بخواهند یک نسخه را بدهند، اگر به کسی ذکری می‌دهند، برای این است که ظرف وجودی او را دیدند و إلّا اگر غیر از این باشد، خودش ضرر دارد، اگر خدای ناکرده بعضی بدون تقوا بروند دنبال مطالبی که از طریق ابجد و اسطرلاب و جن‌گیری و .... باشد، معلوم است گرفتار و بدبخت می‌شوند.

ذکر

لذا ذکر مکمّل است و اصل قضیه تسلّط بر نفس امّاره و نفس دون و اطاعت از اوامر الهی و مطیع فرامین پروردگار عالم شدن است. 

  

ثمرات ترک معاصی

ما این روایت را بسیار شنیدیم، امّا چقدر در آن تأمّل کردیم که فرمودند: اگر کسی چهل شبانه‌روز، لحظه به لحظه، خودش را مراقبت و مواظبت کرد و از همه بدی‌ها، پلیدی‌ها، پلشتی‌ها و زشتی‌ها دور شد؛ «یَنَابِیعُ‏ الْحِکْمَةِ»، حکمت از قلب به لسانش جاری می‌شود.

یعنی وقتی قلب طاهر شد، به خودی خود عامل ورود همه خوبی‌ها می‌شود، وقتی ترک معاصی کردی، همه خوبی‌ها بر وجود انسان سرازیر می‌شود، لذا کلامش هم تغییر می‌کند.

پس هر کس معاصی را ترک کند، در خیر است و سخن نیکو می‌گوید و اهل لیل و شب خیزی می‌شود، «خَیرُکُم مَن أطابَ الکَلامَ ، وأطعَمَ الطَّعامَ ، وصَلّی بِاللَّیل والنّاسُ نِیامٌ»

اولیا ظرف وجودی افراد را می‌بینند و ذکر می‌دهند، همه یکسان نیستند که بخواهند یک نسخه را بدهند، اگر به کسی ذکری می‌دهند، برای این است که ظرف وجودی او را دیدند و إلّا اگر غیر از این باشد، خودش ضرر دارد، اگر خدای ناکرده بعضی بدون تقوا بروند دنبال مطالبی که از طریق ابجد و اسطرلاب و جن‌گیری و .... باشد، معلوم است گرفتار و بدبخت می‌شوند

راه سرازیر شدن خوبی‌ها

وقتی گناه از زندگی انسان دور شد، معلوم است دیگر خوبی می‌آید، یک کسی به حالت اعتراض به آیت‌الله العظمی بهاءالدّینی، آن عارف بالله بیان کرد: آقا! ما هر چه نسخه می‌خواهیم، شما مدام می‌گویید گناه نکنید!

اولیا خدا همیشه همین را می‌گویند که گناه نکنید امّا معمولاً انسان می‌گردد تا سریعترین راهی که او را به پروردگار عالم می‌رساند، پیدا کند؛ یعنی بتواند به تعبیر بعضی‌ راه یک ساله را یک شبه طی کند. لذا تصوّر می‌کند اگر ورد، دعا، ذکر و مطلبی را داشته باشد، می‌تواند خیلی از مراحل تقوا، عرفان و تزکیه را بگذراند، امّا وقتی به اولیا خدا، بزرگان، متخلّقین به اخلاق الهی و عرفای عظیم‌الشّأن، مراجعه می‌کنی، نسخه‌ای که به من و شما می‌دهند، این است: گناه نکنید، لذا آن شخص اعتراض کرد که آقا! شما مدام می‌گویید ترک گناه!

ایشان در جواب او نکته‌ای را بیان فرمودند که زیباست، فرمودند: وقتی گناه نکنید، خوبی‌ها که در ترک گناه است، به شما سرازیر می‌شود.

اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مورد ترک معاصی می‌فرمایند: «خَیْرُکُمْ الْمُتَنَزِّهُونَ عَنِ الْمَعَاصِی وَ الذُّنُوبِ»؛ به همین جهت است که اگر انسان از گناه، معاص و ذنوبی بیرون رفت، دیگر خوبی‌ها برای او سرازیر می‌شود.





      
ارسال شده در سه شنبه 92/6/12 ساعت 10:34 ص توسط علی اکبرخدابخشی

عباداتی که نتیجه اش جهنم است!!! 

 


همین که فردی بخاطر جلب توجه دیگران دست به عبادت صوری و ظاهرسازی می‌زند و در باطن همچین قصدی در وی وجود ندارد، در واقع عملاً به دروغ‌پردازی متوسل شده تا به مقاصد نامشروع خود دست پیدا کنند.

 

 


ریا

فخر فروشی نسبت به داشته ها یکی از رذایلی است که در جان بسیاری از ما ریشه دارد و آثار شومی هم به دنبال دارد ، ما اگر یک دمل کوچک در پوست صورتمان به وجود بیاید خود را به  هر دری میزنیم که زودتر درمانش کنیم که تأثیر سوئی بر ظاهرمان نداشته باشد.

اما غده هایی خطرناکتر از سرطان در روح ما در حال رشد و تکثیرند که کوچکترین اهمیتی به آن ها نمی دهیم وآن ها در این سکوت و سازش تا جایی رشد می کنند که چیزی به نام روح انسانیت برای ما باقی نماند و زشتی ها و تیرگی ها یک پارچه بشوند وجود ما .

یکی از این غده های  خطرناک میل به خودنمایی و انگیزش تعریف و تمجید دیگران از خودمان است ، و نوع حاد و پیشرفته این بیماری وقتی است که در امور معنوی خودش را نشان می دهد ، مثلا دوست داشته باشیم از تقوا و ایمان ما بگویند،مثلا اگر نماز شبی بجا آوردیم دلمان به عالم و آدم پزش را بدهیم ،یا در دل آرزو کنیم دیگران ببینند و تحت تأثیر قرار بگیرند و در هر محفلی بگویند.

از امام صادق علیه السلام روایت شده که لقمان فرزند خود را وصیت فرمود:

ریا کننده را سه علامت است: چون تنهاست، در عبادت کسل و سستی می نماید؛ و در نزد مردم مردانه به عبادت می ایستد؛ و هر کار که می کند، توقع دارد که او را به آن کار ستایش کنند. (بحارالانوار جلد 72 صفحه 296)

عبادت برای خوشامد بندگان خدا ، اما فرض کنید فردی شرکتی تأسیس کرده و قرار است ماهیانه مبلغی معیّن، به شرکا به‌عنوان سود بپردازد، اگر حین کار همین فرد از سهم دیگران کم بگذارد و سهم دیگران را به شخص دیگری بپردازد، عکس‌العمل شُرکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

از ریا اجتناب کنید! به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر! ای بدکار! ای مکار! ای زیانکار! ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی، بطلب

طبیعتاً بعد از آن، شرکا نه دیگر اعتمادی به آن فرد دارند و نه راغب‌اند که با وی به ادامه شراکت بپردازند و در ادامه فعالیت تجاری‌اش متضرر خواهد شد.

غرض اینکه با ژرف‌اندیشی حول معنای توحید ـ به این معنا که همه را کنار بگذار و فقط خدا را ببین ـ به این واقعیت پی می‌بریم که تنها ثمره‌ی شریک قرار دادن برای خداوند، به مثابه‌ی محروم ماندن از حرارت سودمند خورشید در سرمای زیر صفر است، همانطور که خیانت در امانت، در نهایت منجر به بی‌اعتمادی و ضرر مادّی می‌شود، اگر عملی به قصد خودنمائی صورت گیرد، قعطاً به همین اندازه از آثار رشد و تعالی فرد کاسته خواهد شد.

رسول گرامی اسلام «صلی‌الله‌علیه‌و‌آله» در همین زمینه می‌فرمایند: خطرناک‌ترین چیزى که از آن بر شما مى‌ترسم، شرک اصغر است اصحاب گفتند شرک اصغر چیست؟ فرمود: ریاکارى، روز قیامت هنگامى که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر مى‌شوند، پروردگار با آن‌ها که در دنیا ریا کردند مى‌فرماید: به سراغ کسانى که به خاطر آن‌ها ریا کردید بروید، ببینید پاداشى نزد آنها مى‌یابید؟( بحارالانوار، ج69، ص265) 

از امام صادق علیه السلام روایت شده که لقمان فرزند خود را وصیت فرمود: ریا کننده را سه علامت است: چون تنهاست، در عبادت کسل و سستی می نماید؛ و در نزد مردم مردانه به عبادت می ایستد؛ و هر کار که می کند، توقع دارد که او را به آن کار ستایش کنند

شوم بختی ریا کاران

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:

در روز قیامت، حق تعالی امر می فرماید که جماعتی را به جهنم ببرند. پس به مالک دوزخ خطاب می فرماید که: بگو به آتش، که قدمهای ایشان را نسوزاند، که ایشان به پای خود به مساجد می رفتند؛ و رویشان را نسوزاند، که وضو را تمام و کامل به جا می آوردند؛ و دستهایشان را نسوزاند، که به دعا به درگاه من بر می داشتند؛ و زبانشان را نسوزاند، که بسیار قرآن می خواندند. پس خازن جهنم به ایشان می گوید: ای اشقیا! چه کرده اید که با این اعمال مستحق جهنم شده اید؟ ایشان می گویند: ما کارهای خود را برای غیر خدا می کردیم. در این روز به ما گفتند که مزد خود را از کسی بگیرید که کار از برای او کرده اید. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 296)

همین که فردی بخاطر جلب توجه دیگران دست به عبادت صوری و ظاهرسازی می‌زند و در باطن همچین قصدی در وی وجود ندارد، در واقع عملاً به دروغ‌پردازی متوسل شده تا به مقاصد نامشروع خود دست پیدا کنند.

از نتایج بارز چنین انحرافی، جدای از درجا زدن در مسیر رشد و تکامل، ناامید کردن مردم نسبت به متدینین و خراب کردن چهره دین می‌باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

از ریا اجتناب کنید! به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر! ای بدکار! ای مکار! ای زیانکار! ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی، بطلب. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 295)





      
ارسال شده در سه شنبه 92/6/12 ساعت 10:31 ص توسط علی اکبرخدابخشی

دانشنامه حضرت امام صادق در دسترس قرار گرفت


آثار و آموزه‌های علمی امام،

حج

در آستانه سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری، دانشنامه امام جعفر صادق (ع) با 316مطلب، به همت محققان و پژوهشگران حوزه و دانشگاهع از هم اکنون در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی  لبیک به نقل از حج ، مدیر اجرایی پایگاه حوزه گفت: این دانشنامه در قالب 12 موضوع شامل مطالبی از جمله، پرسش و پاسخ، گزیده کتاب و پایان نامه‌های دانشجویی، مقالات، مجلات و… می‌باشد که برای استفاده کاربران بر روی پایگاه اینترنتی حوزه به روز رسانی شد.

هادی دهقان، هدف از تولید این درختواره مذهبی و مناسبتی را جمع آوری کلیه اطلاعات مورد نیاز محققان و پژوهشگران حوزه و دانشگاه درباره امام جعفرصادق (ع) عنوان کرد.

وی به نمایه‌های اصلی دانشنامه اشاره کرد و اظهار داشت: شناسنامه امام، دوره امامت، شهادت امام، اخلاق و فضایل امام، آثار و آموزه‌های علمى امام، مذهب جعفری و تأثیرپذیری از امام و شاگردان امام، از جمله نمایه‌های اصلی این دانشنامه می‌باشد.

دهقان بیان داشت: سیره امام، امام صادق (ع) در آینه شعر و ادب، امام از دید گاه اندیشمندان، امام در آینه کتب، مقالات و پایان نامه‌ها و امام در اینترنت و رسانه از دیگر موضوعات این دانشنامه است.

مدیر اجرایی پایگاه حوزه در ادامه به معرفی ریز موضوعات دانشنامه پرداخت و گفت: امام صادق (ع) و قرآن، امام و اهل بیت (ع)، امام، گنجینه علوم، شیعیان جعفری از نگاه امام، احادیثی از امام (ع) و همچنین شاگردان امام از میان اهل سنت از جمله نمایه‌های فرعی این دانشنامه گرانسنگ به شمار می‌رود.

وی یادآور شد: آثار و آموزه‌های علمی امام، امام (ع) و قرآن، امام (ع) و اهل بیت علیهم السلام، امام (ع) و گنجینه علوم، شیعیان جعفری از نگاه امام صادق (ع)، احادیثی از امام و… از دیگر نمایه‌های فرعی دانشنامه امام جعفرصادق (ع) می‌باشند.





      
ارسال شده در سه شنبه 92/6/12 ساعت 10:30 ص توسط علی اکبرخدابخشی

25رمز موفقیت در بیانات امام صادق(ع)


از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند:

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند:


 « طلبتُ الجنه، فوجدتها فی السّخاء؛
بهشت را جست و جو نمودم. پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم».


 « و طلبتُ العافیه، فوجدتها فی العزله؛
و تندرستی و رستگاری را جست و جو نمودم. پس آن را در گوشه گیری(‌مثبت و سازنده) یافتم.».


 « و طلبت ثقلاً لمیزان، فوجدتها فی شهاده ان لا اله الا الله و محمد رسول الله؛
و سنگینی ترازوی اعمال را جست و جو نمودم. پس آن را در گواهی به یگانگی خدای تعالی و رسالت حضرت محمد(ص) یافتم.»


« و طلبت السرعه فی الدخول الی الجنه، فوجدتها فی العمل لله تعالی؛
سرعت در ورود به بهشت را جست و جو نمودم. پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.»


 « و طلبتُ حبّ الموت، فوجه ته فی تقدیم المال لوجه الله؛
و دوست داشتن مرگ را جست و جو نمودم. پس آن را در پیش فرستادن ثروت(انفاق) برای خشنودی خدا یافتم.»


 « و طلبتُ حلاوه العباده، فوجدتها فی ترکال معصیه؛
و شیرینی عبادت را جست و جو نمودم. پس آن را در ترک گناه یافتم.»


 « و طلبت رقّه القلب، فوجدتها فی الجوعو العطش؛
و رقت(نرمی) قلب را جست و جو نمودم. پس آن را در گرسنگی و تشنگی(روزه) یافتم.»


 « و طلبت نورالقلب، فوجدته فی التفکر و البکاء؛
و روشنی قلب را جست و جو نمودم. پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.»


 « و طلبت الجواز علی الصراط، فوجدته فی الصدقه؛
و (آسانی) عبور بر صراط را جست و جو نمودم. پس آن را در صدقه یافتم.»


 « و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاه اللیل؛
و روشنی رخسار را جست و جو نمودم. پس آن را در نماز شب یافتم.»


 « و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال؛
و فضیلت جهاد را جست و جو نمودم. پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.»


« و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فی بغضا هلال معاصی؛
و دوستی خدای تعالی را جست و جو کردم. پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.»


 « و طلبت الرئاسه، فوجدتها فی النصیحه لعبادالله؛
و سروری و بزرگی را جست و جو نمودم. پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.»


 « و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قله المال؛
و آسایش قلب را جست و جو نمودم. پس آن را در کمی ثروت یافتم.»


 « و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر؛
و کارهای پرارزش را جست و جو نمودم. پس آن را در شکیبایی یافتم.»


 « و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم؛
و بلندی قدر و حسب را جست و جو نمودم. پس آن را در دانش یافتم.»


 « و طلبت العباده فوجدتها فی الورع؛
و عبادت را جست و جو نمودم. پس آن را در پرهیزکاری یافتم.»


 « و طلبت الراحه، فوجدتها فی الزهد؛
و آسایش را جست و جو نمودم. پس آن را در پارسایی یافتم.»


 « و طلبت الرفعه، فوجدتها فی التواضع؛
برتری و بزرگواری را جست و جو نمودم. پس آن را در فروتنی یافتم.»


 « و طلبت العزّ، فوجدته فی الصدّق؛
و عزت(ارجمندی) را جست و جو نمودم. پس آن را در راستی و درستی یافتم.»


 « و طلبت الذله، فوجدتها فی الصوم؛
و نرمی و فروتنی را جست و جو نمودم. پس آن را در روزه یافتم.»


 « و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعه؛
و توانگری را جست و جو نمودم. پس آن را در قناعت یافتم.»


 « و طلبت الانس، فوجدته فی قرائه القرآن؛
و آرامش و همدمی را جست و جو نمودم. پس آن را در خواندن قرآن یافتم.»


 « و طلبت صحبه الناس، فوجدتها فی حسن الخلق؛
و همراهی و گفت و گوی با مردم را جست و جو نمودم. پس آن را در خوش خویی یافتم.»


 « و طلبت رضی الله، فوجدته فی برّ الوالدین؛
و خشنودی خدای تعالی را جست و جو نمودم. پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.»




منبع: مستدرک الوسائل، ج12، ص 173-174، ح 13810.
 منبع: نشریه موعود، شماره 139 و 140.





      
ارسال شده در سه شنبه 92/6/12 ساعت 10:6 ص توسط علی اکبرخدابخشی

مسئولیت ماهواره‌ها و فیلم‌های نادرست، یادآوری دنیا است
پناهیان در برنامه یاد خدا این استاد حوزه و دانشگاه شب گذشته در این برنامه که از شبکه تلویزیونی قرآن و معارف سیما پخش شد گفت:

- برای این که به یاد خدا بپردازیم و یاد خدا برایمان به سبک زندگی تبدیل شود باید باور کنیم که یاد خدا درعالم اثر دارد. به یاد خدا بودن و اینکه کدام یک از اسامی خداوند را به زبان بیاوریم و یا ازقلب و ذهن خود بگذرانیم اثر وضعی اش در عالم بسیار بیشتر از کارهای دیگر خواهد بود حتی کارهای دیگرهم با یاد خداوند مؤثر واقع می شود برخی از احکام شرعی نیز این یاد را تقویت می کند.

-ذکر یک استعداد در وجود انسان است که باید آن را به عنوان یک فعل،یک وظیفه و یک حرکت مؤثر در نظر گرفت در حقیقت ذکر یک فعل با عظمت است که می توان با کمک آن حتی قطار تقدیر و بلا را نگه داشت مثلا ذکر استغفار اگر با معنا و حضور قلب خوانده شود بسیاری از مشکلات و گره های زندگی را برطرف می کند البته باید توجه داشت که مسائل معنوی اثر مکانیکی نخواهد داشت یعنی نباید با یک ذکر دنبال نتیجه عینی و سریع باشیم چون گاهی مصلحت پروردگار و مسائل دیگر نمی گذارد که آثار این ذکر ها را در زندگی خود ببینیم اما آن زمان که این آثار را می بینیم باید بر ایمانمان افزوده شود.

- ذکر های خوب اثرات بسیار خوب و ذکر های بد اثرات بسیار بدی بر زندگی ما خواهد داشت، ماهواره ها و فیلم های نادرست مسئولیتشان یاد آوری دنیاست و وقتی ذکر دنیا مطرح شود انسان هر چه بیشتر آلوده دنیا خواهد شد و این آلودگی حتی بیشتر از زمانی است که انسان معصیت می کند در حقیقت می توان گفت که معصیت سیاهی اش از یاد دنیا کمتر است.

- ذکرخداوند ممکن است در زبان تجلی پیدا نکند در حالی که قلب و روح و عقل فرد مؤمن را فرا گرفته است این با ارزش است که انسان بدون ذکر زبانی یاد باطنی داشته باشد کما این که امام خمینی همین گونه بودند ایشان مشغول ذکر و در اندیشه یاد خداوند بودند اما زبانشان حرکت نمی کرد و تنها اطرافیان نزدیک ایشان متوجه می شدند که ایشان مشغول یاد خدا هستند و این یعنی نگه داشتن دانه های تسبیح بدون نخ در کنار هم .البته گاهی همین زبان یادها و ذکرها را یادآوری می کند و می توان گفت ذکر زبانی نیز انسان را به ذکر قلبی و ذکر فکری متوجه خواهد کرد.

- برخی از اولیاء با توجه به اسرار ذکر ها و احوال مخاطب خود ممکن است به هرکس ذکر خاصی را توصیه کنند اما از آقای بهجت که ذکر ها را می پرسیدند ایشان نماز را که ذکر اعظم خداوند است توصیه می کردند و می گفتند همین نماز را به خوبی ادا کنید. ذکر های مشهور نیز بی دلیل به شهره نرسیده اند و اهمیت دارند در کنار این اذکار هر انسانی با توجه به احوال روحی و زندگی شخصی خود می تواند نقایص روحی و زندگی اش رابا ذکربرطرف کند چرا که ذکر تمام نواقص را جبران کره و انسان را لایق و در برابر خداوند عزیز می کند.ذکر و یاد آوری نعمت های خداوند و خود خداوند، ذکرهایی است که در قرآن آمده است ازدیگر ذکرها ذکر روزهای خدا و ایام الله است که در قرآن به آن نیز توصیه شده است





      
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده

+ سلام.دوستان عزیزی که افتخارمیدن و به این وبلاگ سر میزنن من مدتیه تو فیسبوک به اسمalikhodabakhshi@gmail.comفعالیت میکنم. یاعلی


Online User